پانتومیم
پانتومیم (بازی)
پانتومیم یا لالبازی (به انگلیسی: Charades) یک بازی گروهی است که با استفاده از نمایش بیکلام انجام میشود.
روش بازی
شرکتکنندگان به دو گروه تقسیم میشوند. گروه اول کلمهای را با توافق انتخاب میکنند. از میان گروه دوم، یک نفر انتخاب میشود و گروه اول این کلمه را فقط به او میگویند. این فرد باید با اجرای پانتومیم (نمایش، بدون صحبت کردن) به بقیهی اعضای گروه خودش بفهماند که اعضای گروه اول چه کلمهای انتخاب کرده بودند. بقیه افراد گروه میتوانند صحبت کنند و سؤالاتی بپرسند، و کسی که پانتومیم را اجرا میکند میتواند با ایما و اشاره به آنها جواب دهد. هر گروه مدت زمان خاصی (مثلاً ۳ دقیقه) فرصت دارد تا کلمهی مورد نظر را بیابد.
در دور بعد، یک نفر از اعضای گروه اول باید همین نمایش را برای کلمه منتخب گروه دوم انجام دهد. در هر دور، گروهی که کلمه را صحیح حدس زده است، یک امتیاز میگیرد و گروهی که در تعداد دورهای مساوی، امتیاز بیشتری گرفته، برنده است.
نقطه بازی
نقطه بازی یک بازی است که به شکل سنّتی با شرکت حداقل دو بازیکن، روی کاغذ انجام میشود. امروزه شکلهای رایانهای و برخطِ این بازی هم ساخته شده است.
جدول کلمات متقاطع
جدول کلمات متقاطع یک جدولی است که کلمات را به شکل حرف به حرف قرار در آن قرار دارد و به عمد بعضی از خانههای آن خالی هستند که توسط کسی که حل میکند باید پر شود و این کلمات به وسیله خانههای سیاه از هم جدا میشوند و نوعی سرگرمی است. خانههای جداول غالباً شماره گذاری شدهاند و به دو دسته عمودی و افقی تقسیم میشود مانند «۲۰ افقی» یا «۵ عمودی».قانون کلى در طراحى جدول ، تعداد خانه هاى يکسان و مساوى در دو رديف افقى و عمودى ميباشد. به عنوان مثال اگر در خانه <<5 عمودى>> شش خانه خالى که معرف کلمه اى شش حرفى است داشته باشيم،به همان نسبت بايستى در خانه <<5 افقى >> هم شش خانه داشته باشيم.
چامپ
چامپ (به انگلیسی: Chomp) یک بازی ۲ نفره بر روی یک صفحه مستطیلی شکلات تشکیل شده از قطعات کوچک تر مربع شکل است. بازیکنان، به ترتیب، یک خانه از صفحه را انتخاب می کنند و تمام خانههای سمت راست و پایین آن خانه را می خورند. خانه بالا سمت چپ سمی است و بازیکنی که آن را بخورد، بازندهٔ بازی است.
شکلِ شکلاتیِ بازی را دیوید گیل به کار برده است اما شکل دیگر بازی که به صورت انتخاب مقسوم علیه اعداد صحیح ثابت است، نیز توسط فردریک شوا ارائه شده است.
برنده کیست؟
چامپ، از جمله بازیهای منصفانه ۲ نفره با اطلاعات کامل است. می توان نشان داد که برای هر صفحه مستطیلی بزرگ تر از ۱*۱، بازیکن اول، برنده است. این موضوع را می توان با استدلال سرقت راهبرد نشان داد: در نظر بگیرید که بازیکن دوم، یک راهبرد برد با توجه به هر حرکت اولیه بازیکن اول دارد. سپس، در نظر بگیرید که بازیکن اول، فقط خانه پایین سمت راست را انتخاب می کند. با توجه به فرض ما، بازیکن دوم باید یک حرکتی بکند که قطعا به برنده شدن او بیانجامد. اما اگر اینچنین حرکتی موجود باشد، بازیکن اول می توانست آن حرکت را انجام دهد که منجر به پیروزی وی شود. در نتیجه، بازیکن دوم، راهبرد پیروزی نخواهد داشت.
رایانه ها، می توانند به سادگی حرکات منجر به برد در صفحات ۲ بعدی با اندازه معقول را محاسبه کنند.
تعمیمهای چامپ
چامپ ۳ بعدی، یک تخته شکلات مکعبی که به صورت (i,j,k) مشخص میشود دارد. یک حرکت، تمام خانه هایی که شاخص بزرگ تر یا مساوی خانه انتخاب شده را دارند شامل می شود. با روش مشابه، می توان بازی چامپ را به هر چند بعدی تعمیم داد.
بازی ویدئویی راهبردی
بازی رایانهای راهبردی نوعی از بازیهای رایانهای و یا غیر رایانه ای است که در آنها برگزیدن استراتژی مناسب برای رسیدن به هدف، اصل و پایه شیوه بازی را تشکیل میدهد. در این بازیها هدف اتخاذ استراتژی مناسب جهت غلبه بر حریف میباشد. در انواع این بازیها باید حرکتی اصولی جهت جمع آوری منابع مانند: کارت های امتیاز و یا سنگ، چوب، غذا، طلا، پول و به طور کلی بر طرف کردن پیش نیاز ها پیش بگیرید تا هر چه سریع تر به پیشرفت و تولید فناوری برتر و یا موقعیت بهتر نسبت به رقیب نائل شوید.
بازیهای کودکان
بازیهای کودکان بهبازیهای گروهی کودکان گفته میشود که ممکن است توسط بزرگسالان نیز انجام شود که معمولاً در کوچه، مدرسه و یا حیاط خانهها انجام میشود.
بالا بلندی، توپ چرخی، تیله بازی، خاله بزغاله، خروس جنگی، زو، شاه و وزیر، الک دولک، شمع گل پروانه، عمو زنجیر باف، قایم باشک، قلعه، کلاغ پر، گل یا پوچ، لی لی، هفتسنگ، وسطی و … از بازیهای قدیمی کودکان ایرانی هستند. برخی از بازیهای قدیمی اکنون فراموش شدهاند.
شیوههای بازی
یک به یک: بازیهایی مانند ۳ ریگگ و دوز (ایکس-او) که تنها دو نفر بازیکن دارد.
یک به چند: بازیهای یک به چند بازیهایی هستند که یک نفر در مقابل یک گروه قرار میگیرد. در این بازیها به آن یک نفر گرگ هم گفته میشود.
گروه به گروه: بازیهای گروهی بین دو گروه انجام میشود. قبل از شروع بازی باید یارکشی شود. به این صورت که دو نفر سردسته میشوند و هر یک به نوبت از میان سایر افراد یاران خود را انتخاب میکنند.
اصطلاحات
بازیهای کودکانه دارای اصطلاحات خاصی است که در بسیاری از این بازیها استفاده میشود.
گرگ: در بازیهای یک به چند به آن یک نفر گرگ گفته میشود.
یارکشی: در بازیهای گروه به گروه به عمل انتخاب افراد گروه توسط سرگروهها گفته میشود.
شیر یا خط: روشی برای انتخاب شروع کننده بازی.
گردو شکستم: روشی برای انتخاب شروع کننده بازی.
تا سه نشه بازی نشه
جاده خدا: تقاضای دادن فرجه و کمی راه برای فرار. بصورت جاده خدا بده
موچ یا دستم به خاک مرتضی علی: برای متوقف کردن بازی برای گفتن حرفی مهم استفاده میشود. بصورت من موچم و موچ استفاده میشود.
جرزنی: وقتی کسی تقلب میکند سایر هم بازیها برای اعتراض اصطلاح جرزنی یا جرزدن را استفاده میکننذ.
نخودی: فردی که در آمار بازی زیاده آمدهاست و هیچکس ایدهای ندارد که چه نقشی میتوان به او سپرد و یا از نظرسنی از بقیه کوچکتر است و بازیکنان میخواهند دلشکستگی حاصل نشود، در نتیجه نقشی سفید(احتمالاً بیطرف) به عنوان نخودی وارد بازی میشود.
سه ریگک
این بازی که بیشتر در افغانستان بازی میشود شبیه xo است. روش بازی بدین گونهاست که روی یک کاغذ مربعی کشیده میشود و سپس با کشیدن دو خط از وسط اضلاع آن به هم به چهار مربع تقسیم میشود. سپس دو شرکت کننده به نوبت ۳ ریگ خود (که غیر همرنگ هستند و میتواند حبوباتی مانند نخود هم باشند) را در ۹ نقطه بوجود آمده میگذارند بطوری که هرکدام تلاش میکند یک ردیف سه تایی را پر کند. اگر کسی توانست یک ردیف سه تایی (در اصطلاح این بازی یک قطار) را پر کند برندهاست. اگر پس از تمام شدن سه ریگ هر کس برندهای وجود نداشت به بازی با جابجا کردن ریگها ادامه پیدا میکند تا یکی برنده شود.
اصطلاح:حالت دوقطاره در این بازی به حالتی گفته میشود که فردی بتواند وضعتی را بوجود آورد که در حرکت بعدی امکان ساخت دو قطار را داشته باشد. در این حالت بازیکن مقابل هر کاری که کند فقط میتواند از قطار شدن یک ردیف جلوگیری کند و در نهایت بازیکن اول برنده میشود.
نُه ریگک
۹ ریگک شبیه سه ریگک است. با این تفاوتها:
شکل کشیده شده عبارت از سه مربع تو در تو هستند که چهار خط میان اضلاع شان را به هم وصل کرده و در مجموع ۲۴ نقطه بوجود آمدهاست.
هر بازیکن دارای ۹ ریگ است
پس از چیده شدن مهرهها هر مهره فقط میتواند به خانههای آزاد مجاور خود برود. (با توجه به شکل گراف گونه به گرههای مجاور خود)
در صورتی که بازیکنی بتواند یک قطار (یک ردیف سه تایی از ریگهایش) درست کند حریف باید یک ریگ از ریگهای خود را از میدان خارج کند. اگر در جریان اول بازی باشد که ریگها کامل گذاشته نشدهاند باشد یکی از ریگهای بیرونی و اگر در جریان بازی باشد یک از ریگها به انتخاب خودش.
در صورتی که ریگهای یک بازیکن به ۳ ریگ رسید شرط حرکت در نقطههای مجاور را ندارد و به هر خانهای میتواند برود. در این وضعیت اگر بازیکن دیگر یک قطار درست کرد بازیکن اول که دیگر با داشتن دو ریگ نمیتواند هیچ قطاری درست کند بازنده مسابقه خواهد شد و بازی به پایان میرسد.
آب بازی و تفنگ آبپاش
آفتاب مهتاب
دو نفر پشت به پشت هم میدهند و دستهایشان را در هم قفل میکنند. سپس به نوبت کمی خم شده و همبازی را چند سانتیمتر از زمین بلند میکنند. هنگام بازی این شعر خوانده میشود:
آفتاب مهتاب چه رنگه؟ چقدر هر دو قشنگه
اتل متل توتوله
این بازی را میتوان حتی یک نفره اجرا کرد. به صورتی که پاها را دراز کرده و شعر مخصوص آن خوانده میشود و با هر ضرب آهنگ شعر دست روی یک پا میرود و در پایان شعر پایی که شعر روی آن پایان میپذیرد به عنوان بازنده انتخاب میشود واین کار تا باقی مانند یک پا ادامه مییابد. شعر اتل متل به این صورت است:
اتل متل توتوله
گاو حسن چه جوره
نه شیر داره نه پستون
گاوشو بردن هندستون
یک زن کردی بستون
اسمشو بزار عمه قزی
دور کلاش قرمزی
هاچین و واچین
یه... پا... تو... ورچین.
شعر اتل متل به گونههای دیگری نیز خوانده میشود که البته رواج کمتری دارد، مثل:
اتل متل یک مورچه... قدم میزدتو کوچه... اومد یک کفش ولگرد... پای اونو لگد کرد... مورچه پا شکسته... راه نمیره نشسته... با برگی پاشو بسته... مورچه جونم تو ماهی... خوب بشه پات الهی... هاچین و واچین... یک پاتو ورچین
استُپ هوایی
نام دیگر این بازی احتمالاً استپ آزاد است. در این بازی که به وسیله تعدادی بازیکن به همراه یک توپ انجام میشود (تعداد نفرات نامحدود)، توپ توسط فرد شروع کننده بازی به هوا پرتاب میشود، همزمان با پرتاب توپ به هوا نام شخصی از بازیکنان حاضر توسط پرتاب کننده با صدای رسا گفته میشود. فردی که نام او برده شده سعی میکند که توپ را بدون اصابت آن به زمین بگیرد. در این حین دیگر بازیکنان شروع به دویدن و دور شدن از آن منطقه مینمایند.
فردی که نام او برده شده در صورتی که موفق به گرفتن توپ شد، دوباره عمل پرتاب توپ به هوا و صدا زدن نام یکی دیگر از بازیکنان را انجام میدهد. در صورتی که موفق به گرفتن توپ نگردید، آنگاه به دنبال توپ دویده و سعی مینماید هرچه سریعتر توپ را بگیرد. به محض گرفتن توپ میگوید: " استوپ ". بازیکنان دیگر به محض شنیدن کلمه استوپ موظف هستند در هر جایی که هستند، توقف نمایند. شخصی که توپ را در دست دارد، میتواند به دلخواه به طرف هر کسی که نزدیک تر بوده و یا هر کس که وی مایل است، توپ را پرتاب نماید. در این حالت هیچیک از بازیکنان مجاز به حرکت نمیباشند.
در صورتی که توپ به فرد مورد نظر برخورد نمود، یک امتیاز منفی به ضرر فردی که توپ به او برخورد نموده منظور شده و بازی مجدداً توسط او آغاز میشود. در صورتی توپ به وی برخورد ننماید یک امتیاز منفی به ضرر شخص پرتاب کننده منظور گردیده و بازی مجدداً توسط او آغاز میشود. بازی با همین چرخه تکرار شده تا امتیاز منفی شخصی به عدد مورد توافق و از پیش تعیین شدهای برسد. در این حالت دیگر بازیکنان به غیر از شخص دارای امتیاز منفی وارد شور شده و نامی مستعار برای وی انتخاب مینمایند. از اینجا به بعد وی را با نام مستعار انتخاب شده میخوانند (در هنگام پرتاب توپ به هوا).
هر کس وی را با نام اصلی وی صدا کند، یک امتیاز منفی به حسابش منظور خواهد شد. با رسیدن امتیازات منفی به عدد مورد توافق و از پیش تعیین شده دیگری، شخص مورد نظر را رو به دیوار یا سطح دیگری چسبانده (تکیه داده) و هر یک از بازیکنان وی را با توپ مورد اصابت قرار میدهند.
پس از پایان این توپ باران، شخص مورد نظر اصطلاحاً سوخته و از بازی خارج میشود. دیگر بازیکنان آنقدر به بازی ادامه داده تا یک نفر باقی بماند که او همان برنده نهایی بازی است.
اسم فامیل
اسم فامیل یک نوع بازی است که با قلم و کاغذ انجام میشود. تعداد مجاز شرکت کنندگان در این بازی نامحدود است. در این بازی شرکت کنندگان ابتدا روی کاغذ جدولی رسم میکنند که ردیف اول آن مواردی همچون نام دختر، نام پسر، نام خانوادگی، شهر، کشور، نام غذا، نام میوه، نام هنرمند، نام خودرو، نام حیوان، و غیره نوشته شدهاست.
در مرحله بعد شرکت کنندگان روی یکی از حروف الفبا توافق میکنند و با شروع بازی سعی میککند تمامی ستونهای جدول را به نحوی پر کنند که با حرف مشخص شده آغاز شود. این کار با سرعت و مخفیانه انجام میگیرد. اولین نفری که تمام موارد را پر کرد استُپ میگوید و بقیه باید دست از پر کردن ستونها بکشند.
سپس هر کلمه نوشته شده ستون به ستون مقایسه میشود و به هر گزینه امتیاز داده میشود. امتیاز دهی معمولاً به این شیوهاست که اگر کلمه نوشته شده در هر ستون منحصربهفرد باشد و فقط یک نفر آن را نوشته باشد ۲۰ امتیاز و اگر کلمات نوشته شده در هر ستون مشترک باشد به هر نفر ۱۰ امتیاز و اگر کلمهای نوشته نشده باشد ۵امتیاز به فرد تعلق میگیرد. جمع امتیاز ستونها امتیاز فرد در آن مرحله را مشخص میکند.
پس از چند دور بازی به این شیوه نتایج مجموع شمرده میشود و برنده تعیین میشود.
دوز (ایکس-او)
این بازی یک بازی دو نفرهاست به وسیله یک قلم و کاغذ انجام میشود. نام این بازی به دلیل علامتهای X و O است که در طول بازی استفاده میشود. برای آغاز این بازی در یک صفحه جدولی با ۳ ردیف و ۳ ستون رسم میشود و هر یک از طرفین یکی از علامتهای X یا O را انتخاب میکنند و تا انتهای بازی برای پر کردن خانههای جدول از آن استفاده میکنند.
برای شروع بازی یکی از طرفین به قید قرعه علامت X یا O را که قبلاً انتخاب کرده در یکی از خانههای جدول ۹ خانهای قرار میدهد. سپس نفر دوم علامت مربوط به خود را در خانههای دیگر که هنوز پر نشدهاند قرار میدهد و پس از آن مجدداً نوبت نفر اول خواهد بود.
نقطه پایان بازی در هر مرحله جایی است که یکی از حریفان بتواند علامتی را که در ابتدای بازی انتخاب کرده در یکی از ردیفهای افقی، عمودی یا قطری قرار دهد و در طول بازی هر یک از طرفین با قرار دادن علامت خود در مقابل علامتهای حریف نباید اجازه دهند که حریف یک خط عمودی، افقی یا قطری را با علامت خود پر کند.
نام این بازی در ادبیات انگلیسی Tic-tac-toe میباشد.
بالابلندیبالا بلندی یک بازی چند نفرهاست. در این بازی ابتدا یک نفر به اصطلاح گرگ میشود. بقیه بازیکنان فرار میکنند و گرگ باید آنها را بگیرد. گرگ نمیتواند یک بازیکن را در وضعیتی که بر یک سکوی بالاتر از زمین است بگیرد. آخرین کسی که گرگ او را میگیرد در مرحله بعد گرگ میشود.پانتومیم
این بازی با تعداد نفراتی بیش از چهار نفر قابل انجام است. بدین صورت که پس از یارکشی نفرات به دو تیم تقسیم میشوند. یکی از تیمها طراح معما و دیگری حدس زننده و بازیگر پانتومیم میباشد. از تیم ۱ یک نفر داوطلب ِاجرا شده و موضوع پانتومیم که میتواند مشتمل بر چند کلمه باشد، در گوش وی توسط یکی از اعضای تیم ۲ نجوا میشود. نکته اینکه نفرات تیم ۲ قبلاً طی مشورت با هم بر سر موضوع پانتومیم به توافق رسیدهاند.
نفر داوطلب تیم ۱ با زبان ایما و ادا و اشاره (زبان ناشنوایان) یا حرکاتی که نشانگر موضوع باشند، سعی در رساندن مطلب به هم تیمیهای خود مینماید. آنقدر که ایشان موفق به گفتن آن کلمه یا جمله گردند. از زیباییهای این بازی طرح موضوعات مفهومی و انتزاعی است که وجود خارجی و فیزیکی نداشته و فرد داوطلب با هنر به کارگیری ادا و اشارات سعی در فهماندن آن و بیان آن توسط هم تیمیهای خود مینماید. هر چه تعداد افراد بیشتر باشد، انجام بازی لذت بیشتری بدست خواهد داد.
تبرک
برای شروع کننده بازی استفاده میشود که فردی انگشتانش را در هم میکند و فرد دیگر باید با سرعت دستش را درون دست و انگشتان حریف ببرد و در بیاورد بی آنکه حریف دست او را بگیرد اگر توانست برنده است و اگر حریف دست او را بگیرد برنده حریف است .
تخم مرغ گندیده
این بازی گروهی انجام میشود همه به صورت دایره روی زمین مینشینند. گرگ به آرامی دور انها راه میرود و میخواند «تخم مرغ گندیده» بقیه میگویند «پیف پیف پیف پیف بو میده» یا «افتاب ندیده».
گرگ با خود دستمالی دارد که انرا بر شانه یکی قرار میدهد و در جهت ساعت فرار میکند. فرد دستمالدار باید به دنبال گرگ بدود و دستمال را به او بزند. گرگ باید فرار کند تا بتواند در جای خالی او بنشیند. در حین این تعقیب و گریز بچهها با ریتم دست زده و میخوانند «تخمه گندیده گندیده افتاب ندیده ندیده».
تیله بازیدر قدیم بچه ها (بیشتر پسر بچهها) روی زمین چالههایی (پنج-شش تا) به پهنای کف یک دست و عمق تقریبی دو-سه انگشت با فاصلههای نیم متری از هم میکندند و تیله (گویهای شیشهای کوچکی به اندازه تقریباً دو برابر یک نخود) را در دست گرفته و از یک نقطه شروع و به نوبت سعی میکردند تیلهٔ خود را با قرار دادن آن بین نوک انگشت شصت و انگشت وسط به داخل یکی از گودالها بیندازند، اگر افتاد یک امتیاز به نفع او و نوبت دیگری است و فرد امتیاز آورده در دور بعد تیلهاش را از همان مکان چاله به سمت چاله بعدی با همان شیوه مخصوص باید پرت میکرد، و اگر هم نمیافتاد تیله همان جا که افتادهاست میماند تا دو باره نوبت به او برسد و دوباره تلاش کند. این بازی تا وقتی ادامه دارد که یکی زودتر از بقیه همه چالهها را طی کند یا اینکه به توافق خودشان آخری برای بازی انتخاب کنند. این بازی مقید به تعداد افراد نیست و با هر تعداد نفری قابل اجراست.
جفتک چارکش
(به ترکی: تازادان انزلی) یک نفر به قید قرعه روی زمین خم میشود و دیگران از روی او میپرند. بعد از پریدن آنها هم خم میشود تا بقیه از روی آنها بپرند. همزمان با این کار شعری میخوانند با این مضمون: تازادان انزلی دی... ایکی دلی خان اکبری دی... اشک بلی سیندیردی...
جنگ انگشت
در این بازی دو نفره هر دو بازیکن به هم دست می دهند و در حالی که دستان یکدیگر را گرفتهاند با انگشت شصت خود انگشت شصت طرف مقابل را پائین نگه می دارند
خاله بازی
خاله بازی در کنار مامان بازی یکی از مهمترین بازیهای نمایشی و گروهی از بازیهای کودکان است.
خاله بزغاله
یکی خاله بزغاله شده و از بچهها مراقبت میکند. گرگ میآید و این شعر را یکی در میان با خاله بزغاله میخواند و سپس سعی به دزدیدن بچهها از خاله بزغاله میکند.
-سلام سلام خاله بزغاله.
علیک سلام خاله بزغاله.
-دختر داری خاله بزغاله.
نه ندارم خاله بزغاله
-پس اون چیه خاله بزغاله
کور و علیله خاله بزغاله
خانه سازی
خر پلیس
خر پلیس یک بازی گروهی خنده دار و سرگرم کننده در فضای بیرون با حداقل ۶ نفر میباشد.
خر وسطی
این بازی شبیه بازی وسطی هست با این تفاوت که بازیکن وسط باید مسیر توپ ارسالی بین دیگر بازیکنها را قطع کند و اجازه انتقال توپ را ندهد
خرک
در این بازی همه بازیکنها خم میشوند به نحوی که با دستانشان بتوانند زانوهای خود را لمس کنند (رکوع مانند) و بازیکن آخر باید با دست گذاشتن بر روی پشت آنها از روی کمر آنها بپرد و در انتها سقف به صورت خرک منتظر نفر بعد بماند.
خروس جنگی
بازی است که در زمان قدیم رایج بوده و به دو گروه چند نفره تقسیم شده و یک لنگه پا و با دستهای دست به سینه به یکدیگر تنه میزنند تا تعادل تیم حرف را بهم بزنند. هر تیم که زودتر تعادل تمامی افرادش بهم بخورد بازندهاست.دستش ده
در این بازی (که به اشتباه دست رشته گفته میشود) هر چه تعداد نفرات آن بیشتر باشند لذت بازی بیشتر خواهد بود، فردی به عنوان خرس وسط انتخاب میشود. این فرد میبایست در حین پاسکاریِ توپ (با دست) بین بازیکنان، توپ را از آنان بگیرد. شخصی که توپ را از دست میدهد جای او را میگیرد. عمل قاپیدن توپ در هوا نیز در این بازی مجاز است. هنگامی که این بازی به جای دست با پا انجام شود، به خرس وسط موسوم میشود.
بازی رنگها
نام دیگر این بازی «رنگه به رنگه» و یا احتمالاً «حساب گرجه فرنگی» است. ابتدا یک نفر به اصطلاح گرگ میشود. سپس گرگ و سایر بازیکنان شعری نظی این شعر را میخوانند.
گرگ: حساب گرجه فرنگی
(یا گرگ: رنگه به رنگه)
سایرین:به چه رنگی
گرگ:به رنگ طوسی
و بقیه بازی شبیه بازی بالا بلندی است با این تفاوت که بازیکنان فقط وقتی در مصونیت هستند که شیئی به همان رنگ را در دست داشته باشند.
چوب و چرخ
در این بازی فرد تلاش در هدایت کردن چرخ یا لاستیک کهنه (دوچرخه، ماشین) میکند به صورت که با تکهچوب یا دست چرخ را به حرکت در می آورد و باید تلاش کند تا چرخ مداوم در حرکت باشد و بر روی زمین نیفتد
چلک ماسه
بازیای سنتی و گروهی شبیه به بیس بال با این تفاوت که به جای توپ از قطعه چوب استفاده میشود.
زو (بَد بَده)
بازی زو یک بازی است که از زمانهای قدیم وجود داشته. بازی به این صورت است که افراد به۲گروه تقسیم میشوند. به ترتیب در هر ۲گروه انتخاب شده و با گفتن کلمه زوووووووو میروند و یکی از افراد گروه مقابل را میگیرد.
ابتدا افراد به دو گروه هفت نفره تقسیم میشوند و یک گروه گرگ و دیگری بره میشود. آن گاه یکی از گرگها میگوید زووو و به یکی از برهها دست میزند اگر برهها گرگ را تا زمانی که زویش بند بیاید بتوانند نگه دارند آن گرگ یکی از برهها میشود.
سنگ، کاغذ، قیچیاین بازی دو نفره میباشد. مشت نماد سنگ، دو انگشت سبابه و وسطی برخاسته(علامت V)نماد قیچی و کف دست باز شده نماد کاغذ میباشند. دو نفر بازیکن دستها را به پشت برده و همزمان میگویند: " سنگ، کاغذ، قیچی ". هر کدام میتوانند دست خود را به عنوان یکی از نمادهای بالا نشان دهند. ترتیب برتری هر یک از نمادها بر دیگری به صورت ذیل میباشد: برتری کاغذ بر سنگ، برتری سنگ بر قیچی، برتری قیچی بر کاغذ. شخص برنده شخصی است که نماد نشان داده شده توسط وی بر نماد فرد مقابل به شرحی که آمد، برتری داشته باشد. این بازی بیشتر به منظور تعیین بازیکن آغازگر بازی دیگری کاربرد دارد مانند گردو، شکستم.شاه، دزد، وزیر
این بازی معمولاً" با ۴ نفر انجام میشود. ابتدا تکههای همشکل وکوچکی از کاغذ تهیه میشود و روی هر کدام بترتیب کلمات "شاه" " وزیر " " جلاد" و "دزد" نوشته میشود و سپس کاغذها به شکل یکسان تا میشود تا کسی از داخل آن خبردار نشود، سپس هر یک از بازیکنان کاغذی را برمیدارند، وقتی همه کاغذها را برداشتند و از سمت خود آگاه شدند(البته غیر از شاه کسی نامش را فعلاً" لو نمیدهد)، شاه رو به دیگران میگوید: ((وزیر من کیست؟))آنگاه وزیر هم با نشان دادن کاغذ، خود را به شاه معرفی میکند. آنگاه شاه میگوید:((دزد را از میان این دو پیدا کن.))صحنه حساس بازی اینجاست چون وزیر باید دزد را از میان دو نفر باقیمانده پیدا کند. بالاخره وزیر یک نفر را بعنوان دزد معرفی میکند که دو حالت در پی خواهد داشت. اگر حدس وزیر درست بود که شاه فرمان شکنجهای را به جلاد صادر میکند و جلاد هم دزد بخت برگشته را شکنجه میکند، اما اگر حدس وزیر اشتباه بود و جلاد را اشتباهاً" بجای دزد معرفی کرده بود معمولاً" جلاد بلافاصله پس از حدس وزیر و معرفی او خواهد گفت:((چرا به جلاد توهین کردی؟!!)) و سپس شاه شکنجهای را به جلاد میگوید تا جلاد وزیر بخت برگشته را تنبیه کند. شکنجهها معمولاً" کمی کودکانه و بعضاً" دردآور بود مثل سبیل آتشین یا بشین و پاشو و... هر دور بازی از تقسیم کاغذها تا تنبیه بیشتر از چند دقیقه طول نمیکشد لذا در نیم ساعت میتوان بیش از شش یا هفت مرتبه بازی کرد.
شمع گل پروانه
این بازی معمولاًَ با ۳نفر انجام میشود. دو نفر دوطرف یک طناب را گرفته(به صورتی که وسط طناب کمی به زمین برخورد کند)، نفر سوم وسط میایستد و نفرات طرفین طناب را با این شعر را (شمع گل پروانه افسانه و اسم طرفین بازی) طناب را میچرخوانند و نفر وسط از روی طناب میبیپرد و روی هر اسمی که نتواند از روی طناب بپرد جایش را با اسمی که بر روی آن میایستد، جایش را با آن عوض میکند.
صندلی بازی
صندلی بازی یک بازی گروهی است که معمولاً توسط کودکان در مهمانیها و جشن تولد بازی میشود. بازی با هر تعداد بازیکن و صندلیهایی به تعداد یکی کمتر از بازیکنها آغاز میشود. هنگامی که آهنگ پخش میشود بازیکنان به ردیف دور صندلیها راه میروند یا میدوند. هنگامی که پخش کنندهٔ آهنگ ناگهان موسیقی را قطع میکند، همه بازیکنان باید فوراً در رقابت با یکدیگر روی یکی از صندلیها بنشینند. چون تعداد صندلیها یک عدد کمتر از تعداد افراد است، در هر دور یک نفر بدون ثندلی (صندلی) میماند و میسوزد…
عمو زنجیرباف
ابتدا دو نفر که تقریباً از لحاظ نیروی جسمانی و قد و وزن یکسان و قدری بزرگتر از بقیه باشند انتخاب میشوند. یکی به عنوان سرگروه و دیگری عمو زنجیرباف. این دو بازیکن به دو سر رشته و زنجیری که سایر بازیکنان با قلاب کردن دستهای یکدیگر درست کردهاند پیوسته و دایرهوار کمانی را تشکیل میدهند. ابتدا سرگروه، عمو زنجیرباف را مورد خطاب قرار داده و سؤال و جوابهایی را به صورت شعر رد و بدل میکنند. البته در اینجا بقیه بچهها سرگروه را همراهی میکنند.
عموزنجیرباف... ! بعله... ؟
زنجیر منو بافتی... ؟ بعله... !
پشت کوه انداختی... ؟ بعله... !
بابا اومده... ! چی چی آورده... ؟
نخود و کشمش... ! بخور و بیا... !
با صدای چی... ؟! با صدای گربه... ! میو، میو، میو...
تا عمو زنجیرباف نام حیوانی را بر زبان آورد، سرگروه همراه با سایر بازیکنان، صدای حیوان مورد نظر را درآورده و به راه میافتند و از زیر دستهای به هم داده عمو زنجیرباف و نفر دوم میگذرند، به جز همان نفر دوم که به صورت کت بسته، پشت به بچهها قرار میگیرد. سرگروه دوباره شعر را شروع میکند و عمو زنجیرباف با نام حیوانی آن را تمام میکند و آنها از زیر دست به هم داده نفری که کت بسته پشت به بچهها ایستاده و نفر سوم عبور میکنند. در نتیجه نفر سوم نیز دستهایش پیچ خورده و پشت به بچهها قرار میگیرد. خلاصه این بازی را تا جایی انجام میدهند که همه بچهها غیر از سرگروه و عمو زنجیرباف، کت بسته و پشت و رو شوند و یا به عبارتی زنجیر شوند! در اینجا سرگروه و عمو زنجیرباف گفتگو میکنند:
عموزنجیرباف... ! بعله... ؟
زنجیر منو بافتی... ؟ بافته شد... !
محکمه یا که شُله... ؟ بکش و ببین!
حال سرگروه از یک طرف و عمو زنجیرباف از طرف دیگر، با کشیدن بچهها سعی میکنند که زنجیر را پاره کنند اما بچهها با محکم گرفتن دستهای یکدیگر مقاومت میکنند... تا اینکه بالاخره زنجیر از یک جایی پاره میشود. دو بازیکن که دستهایشان از یکدیگر باز شده جریمه میشوند و بایستی هر کاری که از سوی سایر بازیکنان به آنها محول میشود، انجام دهند. مثلاً یک دور حیاط مدرسه را بدوند.
قایم باشک
قایم باشک الگو:به فارسی افغانستان، قایم موشک هم گفته میشود. این بازی معمولاً در محیطهای باز بازی میشود و تعداد شرکت کنندگان در آن نامحدود است.
روش بازی به این صورت است که بر حسب قرعه یکی از شرکت کنندگان گرگ میشود، در یک محل ثابت میایستد و چشمهایش را میبندد (به اصطلاح چشم میگذارد) و تا یک عدد مثل ۱۰۰ یا ۵۰ میشمارد. در طول این مدت سایر شرکت کنندگان باید در محلی خود را مخفی کنند به طوری که گرگ نتواند آنها را ببیند. پس از پایان شمارش، گرگ چشمهایش را باز میکند و سعی میکند دیگران را پیدا کند.
در صورتی که گرگ هر یک از شرکت کنندگان را ببیند باید نام او را بلند صدا کند و با اعلام محل اختفای او کلمه سُک سُک را به زبان آورد. برای گفتن کلمه سک سک گرگ باید در محلی که چشم گذاشته بوده قرار گرفته باشد. در این حالت فرد شرکت کننده باید از محل خود بیرون بیاید. اگر گرگ نام شرکت کننده یا محل اختفا را اشتباه بگوید شرکت کننده نباید بیرون بیاید و میتواند به بازی ادامه دهد. هر گاه گرگ آنقدر از محل ثابت اولیهاش دور شود که یکی از افراد مخفی شده بتواند خودش را به محل چشم گذاشتن گرگ برساند و کلمه سُک سُک را به زبان آورد، تمام افرادی که گرگ قبل از آن پیدا کرده بود به اصطلاح آزاد میشوند. به این ترتیب نفر بعدی که گرگ پیدا کند در مرحله بعد گرگ خواهد شد.
بازی به دو صورت پایان مییابد. یکی این که گرگ همه افرادی را که مخفی شدهاند پیدا کند، به این ترتیب نفری که اول از همه گرگ او را پیدا کرده یا نفر اولی که توسط دیگران آزاد نشده در دور بعد گرگ است. حالت دوم این است که نفر آخری که پیدا نشده پیش از گرگ خود را به محل چشم گذاشتن برساند سک سک بگوید. به این ترتیب تمام نفراتی که گرگ قبلاً پیدا کرده بود آزاد میشوند و خود گرگ دوباره در مرحله بعد باید چشم بگذارد.
بازی این طور است که: چند نفر جمع میشوند و یک نفر را به قید قرعه انتخاب میکنند. سپس او چشم میگذارد و دیگران قایم میشوند و فردی که چشم گذاشتهاست باید مکان قایم شدن افراد را پیدا کند، بلند بگوید و در محل چشم گذاشتن، دست بگذارد و بگوید: «سُک سُک». افرادی که قایم شدهاند باید زودتر از کسی که چشم گذاشته «سک سک» کنند. در صورتیکه فرد چشم گذار نتواند هیچ یک از نفرات را سک سک کند، باید بار دیگر چشم گذارد ولی اگر دو نفر را سک سک کند نفر آخری که میرسد و سک سک شدهاست باید چشم بگذارد. در صورتی که فرد چشم گذار یک نفر را سک سک کند باز هم او باید چشم گذارد. زمان بازی به دلخواه افراد تنظیم میشود. معمولاً مکانهای شلوغ تر برای بازی بهتر است.
نام این بازی در ادبیات انگلیسی Hide-and-seek میباشد.
قلعه
در بازی قلعه یا نجات ابتدا یارکشی میشود و سپس با شیر یا خط یکی از گروهها به گرفتن یاران گروه دیگر میپردازد هر کسی که دستگیر میشود به کنج دیواری برده میشود که به آن قلعه گفته میشود. اگر در این حال یکی دیگر از اعضای گروه بتواند به قلعه نزدیک شده و دستش را به یکی از افراد دستگیر شده بزند آنها آزاد میشوند. بازی تا هنگامی که تمام افراد گروه دستگیر شوند ادامه مییابد و سپس دو گروه تعویض میشوند. بازی قلعه در مدارس ابتدایی پسرانه ایران بسیار رواج دارد.
در این بازی دو تیم جایی را به عنوان قلعه خود انتخواب کرده. یک گروه (سگ)میشود که دنبال گروهی دیگر به نام(بره) میدوند اگر دست گرگها به بره خورد بره باید به قلعه سگها برود و برای آزاد سازی بره زندانی برهٔ دیگر باید ازدست سگها فرار کند و دست خود را به برهٔ زندانی بزند و بگوید آزاد آنگاه بره آزاد میشود بازی تا جایی ادامه دارد که تمام برهها گرفته شوند.
کش بازی
حداقل سه نفر باید در این بازی شرکت کنند دو نفر که کش را به کمک پاهایشان بگیرند و یک نفر که از روی کش بپرد. تعداد افرادی که کش را میگیرند میتواند بیشتر هم باشد. این بازی چندین مرحله دارد که هر کدام اسم مخصوصی دارد. کسی این مرحلهها را به یاد دارد؟
کلاغپر
در این بازی یک نفر که اصطلاحاً اوستا نامیده میشود با نام بردن اسم حیوانات و گاهی وقتها اشیا و یا آدمها، مهارت کودکان در زمینه تشخیص پرندگان از سایر موجودات را تقویت میکند. به این ترتیب که بچهها به صورت حلقهای گرد هم میآیند و انگشت اشاره خود را در مرکز دایره قرار میدهند و با شنیدن نام پرنده دست خود را به نشانه پرواز بلند میکنند و کسی که اشتباهاً در موردی غیر از پرندگان دست خود را بلند کند بازندهاست و از حلقه مسابقه خارج میشود و این روند تا باقیماندن یک نفر ادامه پیدا میکند. لطافت این بازی به اجرای سریع و ابراز هیجان کودکان میباشد.گانیه
این بازی در محدوه مربع شکل یا مستطیل شکل به نام زمین بازی انجام میشود. حدود زمین بازی مشخص شده و بازیکنان به دو تیم یارکشی میشوند. اعضای یک تیم در سراسر زمین بازی پراکنده میشوند. اعضای تیم دیگر به صورت تک نفری و با حالت لِی لِی وارد زمین بازی شده و سعی در زدن (رساندن دست به بدن بازیکن تیم مقابل) بازیکنان تیم مقابل میکنند. در صورتی که از حالت لِی لِی خارج شوند سوخته و از بازی حذف میشوند. در صورتی که پای هر کدام از بازیکنان دو تیم از زمین بازی خارج شود آنها خواهند سوخت. بازی تا زدن آخرین نفر باقیمانده در زمین ادامه خواهد داشت. در این هنگام جای دو تیم با هم عوض میشود.
گاو گوسال
بازی اینطور است که ابتدا پنج سنگ کوچک یا شیئ دیگر که هر کدام سنبل یک چیز است را تهیه میکنیم. سنگ تیره به عنوان گاو، سنگ قهوای به عنوان گوساله، شیئ گرد بعنوان فنگل، شیئ سفید بعنوان پنیر و شیئ دراز بعنوان شاه دراز. اینها باید در حدی باشند که هر کدام به راحتی در مشت بسته جای گیرند. سپس تعدادی دور هم جمع میشوند و یک نفر اشیائ را پشت خود یا درپیراهن و یا کیسه یا هر جایی که افراد دیگر نبینند قایم میکند و به طور تصادفی یکی رادر مشت بسته بیرون میآورد وبصورت سوالی میگوید: "گو، گوسال، فنگل پنیر یا شادراز؟ اگر درست پاسخ داد نوبت نفر بعدی میشود ولی اگر پاسخ غلط داد جریمه میشود که معمولاً کولی دادن به نفر مقابل است و یا هر نوع جریمهای که در ابتدای بازی جمع توافق میکنند. سپس نوبت به نفر بعدی است که سوال کند و همینطور بازی ادامه دارد.
گردو، شکستم
این بازی در واقع مقدمهای برای شروع بازیهای دیگر است. برای تعیین سرگروه یا جای ایستادن هر گروه یا گروهی که باید بازی را شروع کند یا در بازی «وسطی» برای تعیین گروه وسط، بچهها اول این بازی را میکنند. دو نقطه را با فاصلهای انتخاب میکنند. دو نفر نمایندهٔ هر گروه در نقاط این طرف و آن طرف قرار میگیرند. یکی، در حالی که پای راست را در جلوی شست پای چپ گذاشتهاست، از یک طرف شروع میکند و میگوید: گردو! دومی با انجام همین کار میگوید: شکستم. هر کس هنگام انجام این کار، یعنی در "گردو" گفتن یا در "شکستم" گفتن، پایش روی پای دیگری برود، گردو را شکسته و برندهاست و گروه او بازی را شروع میکند.
کودکان و تماشاچیان هم شعر میخوانند و هیجانهای خود را تخلیه میکنند:
گردو با پا میشکنم / چه بیصدا میشکنم
گرگم به هوا
یکی گرگ شده بقیه برای فرار باید در سطح بالاتری بایستند. به بالا بلندی نیز معروف است.
گرگ رنگی
این بازی شبیه گرگم به هوا و بالا بلندی است با این تفاوت که یکی گرگ شده بقیه برای فرار باید این شعر را بخوانند:
گرگ رنگی به چه رنگی؟ به چه رنگهای قشنگی؟
و گرگ یک رنگ را نام میبرد و بچهها باید سریع بر روی آن رنگ دست بگذارند در صورتی که گرگ آنها را لمس کرد جایشان با گرگ عوض میشود.
گونههای دیگر با شعرهای دیگری بازی میشود مانند:
گرگ: رنگه به رنگه / سایرین: چه رنگه؟ / گرگ: به رنگ آبی
گرگ:حساب گرجه فرنگی / سایرین: به چه رنگی / گرگ:به رنگ زرد
گرگم و گله میبرم
گرگم و گله میبرم جوپون داره نمیزاره. من میبرم خوب خوباشو. من نمیدم بد گلهاشو. کارد من تیزتره، دنبه من لذیذتره. خونه خاله کدوم وره از اینوره از اون وره.
در این بازی با شعر گرگ سعی در ربودن گوسفندانی که چوپان از انها مراقبت میکند دارد. شبیه بازی خاله بزغاله است.
شرکت کنندگان این بازی باید بیشتر از ۴ نفر باشند. از بین آنها یکی گرگ میشود و دیگری چوپان. همهٔ کودکان پشت چوپان، کمر یکدیگر را میگیرند. هرچه تعداد بچهها بیشتر باشد، بازی هیجانانگیزتر میشود. گرگ روبه روی چوپان و گلهای که پشت سرش است، میایستد و میخواند: گرگم و گله میبرم. گوسفندان هم میخوانند: چوپون دارم نمیذارم.
ـ گرگ دندان نشان میدهدو میگوید: کارد (دندون) من تیزتره، لقمهٔ (دنبه ی) من لذیذتره.
ـ خونهٔ خاله از کدوم وره؟
ـ از این ور و از اون وره.
گوسفندان شروع میکنند به راست و چپ حرکت کردن. گرگ هم همینکار را میکند. تا یکی از کودکان را که نتوانسته در حرکت با دیگران هماهنگ شود، میگیرد. او جزو دستهٔ گرگ میشود، کمر گرگ را میگیرد و به جدا کردن گوسفندان از گله کمک میکند و با او شعر میخواند.
این بازی یک سرگرمی پرشور و نشاط است و مشارکت و کار گروهی را به کودکان میآموزد. بازنده ندارد و هر دو گروه برندهاند.
گُل یا پوچگل یاپوچ یه بازی دسته جمعی هستش که معمولاً دونفره هم بازی میکنن. دراین بازی یک شی گردکوچک مثل نخود، سنگ ریزه یا هرچیز کوچک مشابه را داخل یکی از دستان قرارداده به طوری که افراد دیگر نبینند بایدبه اصطلاح گل را پیدا کنند.لی لی
این بازی بیشتر توسط دختران انجام میشود. اصول این بازی با پریدن از روی مربعهای کشیده شده روی زمین است. هر مربع یک شماره از خود دارد. شرکت کننده اول سنگی را روی یک شماره میاندازد و اگر توانست این کار را بطور دقیق انجام دهد با لی لی کردن همه مربعها را بجز مربعی که سنگ را در آن انداخته طی میکند و سنگ را در بازگشت میآورد.
لی لی حوضک
در این بازی مادر یا بزرگتر دیگری دست کودک را در دست میگیرد، با انگشت دست دیگر کف دست کودک را قلقلک میدهد و میگوید:“ لی لی حوضک، جوجو اومد آببخوره افتاد تو حوضک. ” انگشت کوچک را جمع میکند:“ این درش آورد. ” انگشت دوم را جمع میکند: “ این شستش ” انگشت سوم را جمع میکند: “ این پختش. ” ” کی خوردش؟ ” انگشت شصت را میگیرد و حرکت میدهد: “ منِ منِ کله گنده ”
این بازی با انواع شعرگونههای دیگر نیز اجرا میشود. با گرفتن انگشت کوچک:“ اینگفت: بریم دزدی. این گفت چی چی بدزدیم؟ این گفت تشت طلای پادشاه رو. این گفت: جواب خدا رو کی میده؟ ” با تکان تکان دادن انگشت شصت: این گفت:“ منِ منِ کله گنده!”
یا شعر جدید آن: “ این کوچول موچوله، این داداشِ (خواهرِ) کوچوله، این بابایِ کوچوله، این مامانِ کوچوله، دوستشون داری؟ بله، بله، یک دنیا. ”
این بازی علاوه بر آشنایی با ریتم و قافیه و وزن، علاوه بر رابطة عاطفی با کودک و علاوه بر تحریک حس لامسة کودک، بیان نکتههای اجتماعی و آموزش ریاضی را نیز برای کودک آغاز میکند. کودک برای اینکه شمارش را بیاموزد مانند اجداد خود از انگشتانش استفاده میکند.
کودک برای یادگیری این امر ابتدا باید بیاموزد که انگشتان را به نوبت و با عدد مناسب آن مشخص کند. مدتها طول میکشد تا کودک این ترتیب و این تطبیق را فرا گیرد و چه چیز زیباتر و پر انگیزه تر از یک کلام آهنگین دوست داشتنی او را به این کار تر غیب میکند؟
مادام یسیکی مادام میشود. بقیه پشت یک خط میایستند. بچهها باید مسافتی راطی کنند تا به هدفی که از انها چند متری جلوتر است برسند. اولین نفری که به مقصد و هدف رسید برندهاست. برای طی این مسافت باید مدل قدمها و تعداد انها برای هر بچه را مادام تعیین کند. مثلاً ۲ قدم فیلی ۴ قدم خرگوشی. ۱۰ قدم مورچهای. چیزی که مهم است این است که هر بچه بعد از شنیدن دستور مادام در مورد چگونگی و تعداد قدمهایی که باید بر دارد باید بگوید مادام و مادام جواب دهد یس. اگر بچه فراموش کند بگوید مادام باید او دوباره به خط شروع باز گردد.نخ بازی
نخ بازی نوعی بازی مهارتی است که بازیکنان با استفاده از یک نخ شکلهایی را میسازند.
در گونهٔ دو نفرهٔ این بازی که به Cat's cradle معروف است، از نخی که دو سرش گره خورده و یک منحنی بسته تشکیل داده است استفاده میشود. دو بازیکن باید به نوبت نخ را از دست یکدیگر بگیرند بدون اینکه در هم گره بخورد و در همان حال شکل جدیدی با آن بسازند.
پانتومیم یا لالبازی (به انگلیسی: Charades) یک بازی گروهی است که با استفاده از نمایش بیکلام انجام میشود.
روش بازی
شرکتکنندگان به دو گروه تقسیم میشوند. گروه اول کلمهای را با توافق انتخاب میکنند. از میان گروه دوم، یک نفر انتخاب میشود و گروه اول این کلمه را فقط به او میگویند. این فرد باید با اجرای پانتومیم (نمایش، بدون صحبت کردن) به بقیهی اعضای گروه خودش بفهماند که اعضای گروه اول چه کلمهای انتخاب کرده بودند. بقیه افراد گروه میتوانند صحبت کنند و سؤالاتی بپرسند، و کسی که پانتومیم را اجرا میکند میتواند با ایما و اشاره به آنها جواب دهد. هر گروه مدت زمان خاصی (مثلاً ۳ دقیقه) فرصت دارد تا کلمهی مورد نظر را بیابد.
در دور بعد، یک نفر از اعضای گروه اول باید همین نمایش را برای کلمه منتخب گروه دوم انجام دهد. در هر دور، گروهی که کلمه را صحیح حدس زده است، یک امتیاز میگیرد و گروهی که در تعداد دورهای مساوی، امتیاز بیشتری گرفته، برنده است.
نقطه بازی
نقطه بازی یک بازی است که به شکل سنّتی با شرکت حداقل دو بازیکن، روی کاغذ انجام میشود. امروزه شکلهای رایانهای و برخطِ این بازی هم ساخته شده است.
جدول کلمات متقاطع
جدول کلمات متقاطع یک جدولی است که کلمات را به شکل حرف به حرف قرار در آن قرار دارد و به عمد بعضی از خانههای آن خالی هستند که توسط کسی که حل میکند باید پر شود و این کلمات به وسیله خانههای سیاه از هم جدا میشوند و نوعی سرگرمی است. خانههای جداول غالباً شماره گذاری شدهاند و به دو دسته عمودی و افقی تقسیم میشود مانند «۲۰ افقی» یا «۵ عمودی».قانون کلى در طراحى جدول ، تعداد خانه هاى يکسان و مساوى در دو رديف افقى و عمودى ميباشد. به عنوان مثال اگر در خانه <<5 عمودى>> شش خانه خالى که معرف کلمه اى شش حرفى است داشته باشيم،به همان نسبت بايستى در خانه <<5 افقى >> هم شش خانه داشته باشيم.
چامپ
چامپ (به انگلیسی: Chomp) یک بازی ۲ نفره بر روی یک صفحه مستطیلی شکلات تشکیل شده از قطعات کوچک تر مربع شکل است. بازیکنان، به ترتیب، یک خانه از صفحه را انتخاب می کنند و تمام خانههای سمت راست و پایین آن خانه را می خورند. خانه بالا سمت چپ سمی است و بازیکنی که آن را بخورد، بازندهٔ بازی است.
شکلِ شکلاتیِ بازی را دیوید گیل به کار برده است اما شکل دیگر بازی که به صورت انتخاب مقسوم علیه اعداد صحیح ثابت است، نیز توسط فردریک شوا ارائه شده است.
برنده کیست؟
چامپ، از جمله بازیهای منصفانه ۲ نفره با اطلاعات کامل است. می توان نشان داد که برای هر صفحه مستطیلی بزرگ تر از ۱*۱، بازیکن اول، برنده است. این موضوع را می توان با استدلال سرقت راهبرد نشان داد: در نظر بگیرید که بازیکن دوم، یک راهبرد برد با توجه به هر حرکت اولیه بازیکن اول دارد. سپس، در نظر بگیرید که بازیکن اول، فقط خانه پایین سمت راست را انتخاب می کند. با توجه به فرض ما، بازیکن دوم باید یک حرکتی بکند که قطعا به برنده شدن او بیانجامد. اما اگر اینچنین حرکتی موجود باشد، بازیکن اول می توانست آن حرکت را انجام دهد که منجر به پیروزی وی شود. در نتیجه، بازیکن دوم، راهبرد پیروزی نخواهد داشت.
رایانه ها، می توانند به سادگی حرکات منجر به برد در صفحات ۲ بعدی با اندازه معقول را محاسبه کنند.
تعمیمهای چامپ
چامپ ۳ بعدی، یک تخته شکلات مکعبی که به صورت (i,j,k) مشخص میشود دارد. یک حرکت، تمام خانه هایی که شاخص بزرگ تر یا مساوی خانه انتخاب شده را دارند شامل می شود. با روش مشابه، می توان بازی چامپ را به هر چند بعدی تعمیم داد.
بازی ویدئویی راهبردی
بازی رایانهای راهبردی نوعی از بازیهای رایانهای و یا غیر رایانه ای است که در آنها برگزیدن استراتژی مناسب برای رسیدن به هدف، اصل و پایه شیوه بازی را تشکیل میدهد. در این بازیها هدف اتخاذ استراتژی مناسب جهت غلبه بر حریف میباشد. در انواع این بازیها باید حرکتی اصولی جهت جمع آوری منابع مانند: کارت های امتیاز و یا سنگ، چوب، غذا، طلا، پول و به طور کلی بر طرف کردن پیش نیاز ها پیش بگیرید تا هر چه سریع تر به پیشرفت و تولید فناوری برتر و یا موقعیت بهتر نسبت به رقیب نائل شوید.
بازیهای کودکان
بازیهای کودکان بهبازیهای گروهی کودکان گفته میشود که ممکن است توسط بزرگسالان نیز انجام شود که معمولاً در کوچه، مدرسه و یا حیاط خانهها انجام میشود.
بالا بلندی، توپ چرخی، تیله بازی، خاله بزغاله، خروس جنگی، زو، شاه و وزیر، الک دولک، شمع گل پروانه، عمو زنجیر باف، قایم باشک، قلعه، کلاغ پر، گل یا پوچ، لی لی، هفتسنگ، وسطی و … از بازیهای قدیمی کودکان ایرانی هستند. برخی از بازیهای قدیمی اکنون فراموش شدهاند.
شیوههای بازی
یک به یک: بازیهایی مانند ۳ ریگگ و دوز (ایکس-او) که تنها دو نفر بازیکن دارد.
یک به چند: بازیهای یک به چند بازیهایی هستند که یک نفر در مقابل یک گروه قرار میگیرد. در این بازیها به آن یک نفر گرگ هم گفته میشود.
گروه به گروه: بازیهای گروهی بین دو گروه انجام میشود. قبل از شروع بازی باید یارکشی شود. به این صورت که دو نفر سردسته میشوند و هر یک به نوبت از میان سایر افراد یاران خود را انتخاب میکنند.
اصطلاحات
بازیهای کودکانه دارای اصطلاحات خاصی است که در بسیاری از این بازیها استفاده میشود.
گرگ: در بازیهای یک به چند به آن یک نفر گرگ گفته میشود.
یارکشی: در بازیهای گروه به گروه به عمل انتخاب افراد گروه توسط سرگروهها گفته میشود.
شیر یا خط: روشی برای انتخاب شروع کننده بازی.
گردو شکستم: روشی برای انتخاب شروع کننده بازی.
تا سه نشه بازی نشه
جاده خدا: تقاضای دادن فرجه و کمی راه برای فرار. بصورت جاده خدا بده
موچ یا دستم به خاک مرتضی علی: برای متوقف کردن بازی برای گفتن حرفی مهم استفاده میشود. بصورت من موچم و موچ استفاده میشود.
جرزنی: وقتی کسی تقلب میکند سایر هم بازیها برای اعتراض اصطلاح جرزنی یا جرزدن را استفاده میکننذ.
نخودی: فردی که در آمار بازی زیاده آمدهاست و هیچکس ایدهای ندارد که چه نقشی میتوان به او سپرد و یا از نظرسنی از بقیه کوچکتر است و بازیکنان میخواهند دلشکستگی حاصل نشود، در نتیجه نقشی سفید(احتمالاً بیطرف) به عنوان نخودی وارد بازی میشود.
سه ریگک
این بازی که بیشتر در افغانستان بازی میشود شبیه xo است. روش بازی بدین گونهاست که روی یک کاغذ مربعی کشیده میشود و سپس با کشیدن دو خط از وسط اضلاع آن به هم به چهار مربع تقسیم میشود. سپس دو شرکت کننده به نوبت ۳ ریگ خود (که غیر همرنگ هستند و میتواند حبوباتی مانند نخود هم باشند) را در ۹ نقطه بوجود آمده میگذارند بطوری که هرکدام تلاش میکند یک ردیف سه تایی را پر کند. اگر کسی توانست یک ردیف سه تایی (در اصطلاح این بازی یک قطار) را پر کند برندهاست. اگر پس از تمام شدن سه ریگ هر کس برندهای وجود نداشت به بازی با جابجا کردن ریگها ادامه پیدا میکند تا یکی برنده شود.
اصطلاح:حالت دوقطاره در این بازی به حالتی گفته میشود که فردی بتواند وضعتی را بوجود آورد که در حرکت بعدی امکان ساخت دو قطار را داشته باشد. در این حالت بازیکن مقابل هر کاری که کند فقط میتواند از قطار شدن یک ردیف جلوگیری کند و در نهایت بازیکن اول برنده میشود.
نُه ریگک
۹ ریگک شبیه سه ریگک است. با این تفاوتها:
شکل کشیده شده عبارت از سه مربع تو در تو هستند که چهار خط میان اضلاع شان را به هم وصل کرده و در مجموع ۲۴ نقطه بوجود آمدهاست.
هر بازیکن دارای ۹ ریگ است
پس از چیده شدن مهرهها هر مهره فقط میتواند به خانههای آزاد مجاور خود برود. (با توجه به شکل گراف گونه به گرههای مجاور خود)
در صورتی که بازیکنی بتواند یک قطار (یک ردیف سه تایی از ریگهایش) درست کند حریف باید یک ریگ از ریگهای خود را از میدان خارج کند. اگر در جریان اول بازی باشد که ریگها کامل گذاشته نشدهاند باشد یکی از ریگهای بیرونی و اگر در جریان بازی باشد یک از ریگها به انتخاب خودش.
در صورتی که ریگهای یک بازیکن به ۳ ریگ رسید شرط حرکت در نقطههای مجاور را ندارد و به هر خانهای میتواند برود. در این وضعیت اگر بازیکن دیگر یک قطار درست کرد بازیکن اول که دیگر با داشتن دو ریگ نمیتواند هیچ قطاری درست کند بازنده مسابقه خواهد شد و بازی به پایان میرسد.
آب بازی و تفنگ آبپاش
آفتاب مهتاب
دو نفر پشت به پشت هم میدهند و دستهایشان را در هم قفل میکنند. سپس به نوبت کمی خم شده و همبازی را چند سانتیمتر از زمین بلند میکنند. هنگام بازی این شعر خوانده میشود:
آفتاب مهتاب چه رنگه؟ چقدر هر دو قشنگه
اتل متل توتوله
این بازی را میتوان حتی یک نفره اجرا کرد. به صورتی که پاها را دراز کرده و شعر مخصوص آن خوانده میشود و با هر ضرب آهنگ شعر دست روی یک پا میرود و در پایان شعر پایی که شعر روی آن پایان میپذیرد به عنوان بازنده انتخاب میشود واین کار تا باقی مانند یک پا ادامه مییابد. شعر اتل متل به این صورت است:
اتل متل توتوله
گاو حسن چه جوره
نه شیر داره نه پستون
گاوشو بردن هندستون
یک زن کردی بستون
اسمشو بزار عمه قزی
دور کلاش قرمزی
هاچین و واچین
یه... پا... تو... ورچین.
شعر اتل متل به گونههای دیگری نیز خوانده میشود که البته رواج کمتری دارد، مثل:
اتل متل یک مورچه... قدم میزدتو کوچه... اومد یک کفش ولگرد... پای اونو لگد کرد... مورچه پا شکسته... راه نمیره نشسته... با برگی پاشو بسته... مورچه جونم تو ماهی... خوب بشه پات الهی... هاچین و واچین... یک پاتو ورچین
استُپ هوایی
نام دیگر این بازی احتمالاً استپ آزاد است. در این بازی که به وسیله تعدادی بازیکن به همراه یک توپ انجام میشود (تعداد نفرات نامحدود)، توپ توسط فرد شروع کننده بازی به هوا پرتاب میشود، همزمان با پرتاب توپ به هوا نام شخصی از بازیکنان حاضر توسط پرتاب کننده با صدای رسا گفته میشود. فردی که نام او برده شده سعی میکند که توپ را بدون اصابت آن به زمین بگیرد. در این حین دیگر بازیکنان شروع به دویدن و دور شدن از آن منطقه مینمایند.
فردی که نام او برده شده در صورتی که موفق به گرفتن توپ شد، دوباره عمل پرتاب توپ به هوا و صدا زدن نام یکی دیگر از بازیکنان را انجام میدهد. در صورتی که موفق به گرفتن توپ نگردید، آنگاه به دنبال توپ دویده و سعی مینماید هرچه سریعتر توپ را بگیرد. به محض گرفتن توپ میگوید: " استوپ ". بازیکنان دیگر به محض شنیدن کلمه استوپ موظف هستند در هر جایی که هستند، توقف نمایند. شخصی که توپ را در دست دارد، میتواند به دلخواه به طرف هر کسی که نزدیک تر بوده و یا هر کس که وی مایل است، توپ را پرتاب نماید. در این حالت هیچیک از بازیکنان مجاز به حرکت نمیباشند.
در صورتی که توپ به فرد مورد نظر برخورد نمود، یک امتیاز منفی به ضرر فردی که توپ به او برخورد نموده منظور شده و بازی مجدداً توسط او آغاز میشود. در صورتی توپ به وی برخورد ننماید یک امتیاز منفی به ضرر شخص پرتاب کننده منظور گردیده و بازی مجدداً توسط او آغاز میشود. بازی با همین چرخه تکرار شده تا امتیاز منفی شخصی به عدد مورد توافق و از پیش تعیین شدهای برسد. در این حالت دیگر بازیکنان به غیر از شخص دارای امتیاز منفی وارد شور شده و نامی مستعار برای وی انتخاب مینمایند. از اینجا به بعد وی را با نام مستعار انتخاب شده میخوانند (در هنگام پرتاب توپ به هوا).
هر کس وی را با نام اصلی وی صدا کند، یک امتیاز منفی به حسابش منظور خواهد شد. با رسیدن امتیازات منفی به عدد مورد توافق و از پیش تعیین شده دیگری، شخص مورد نظر را رو به دیوار یا سطح دیگری چسبانده (تکیه داده) و هر یک از بازیکنان وی را با توپ مورد اصابت قرار میدهند.
پس از پایان این توپ باران، شخص مورد نظر اصطلاحاً سوخته و از بازی خارج میشود. دیگر بازیکنان آنقدر به بازی ادامه داده تا یک نفر باقی بماند که او همان برنده نهایی بازی است.
اسم فامیل
اسم فامیل یک نوع بازی است که با قلم و کاغذ انجام میشود. تعداد مجاز شرکت کنندگان در این بازی نامحدود است. در این بازی شرکت کنندگان ابتدا روی کاغذ جدولی رسم میکنند که ردیف اول آن مواردی همچون نام دختر، نام پسر، نام خانوادگی، شهر، کشور، نام غذا، نام میوه، نام هنرمند، نام خودرو، نام حیوان، و غیره نوشته شدهاست.
در مرحله بعد شرکت کنندگان روی یکی از حروف الفبا توافق میکنند و با شروع بازی سعی میککند تمامی ستونهای جدول را به نحوی پر کنند که با حرف مشخص شده آغاز شود. این کار با سرعت و مخفیانه انجام میگیرد. اولین نفری که تمام موارد را پر کرد استُپ میگوید و بقیه باید دست از پر کردن ستونها بکشند.
سپس هر کلمه نوشته شده ستون به ستون مقایسه میشود و به هر گزینه امتیاز داده میشود. امتیاز دهی معمولاً به این شیوهاست که اگر کلمه نوشته شده در هر ستون منحصربهفرد باشد و فقط یک نفر آن را نوشته باشد ۲۰ امتیاز و اگر کلمات نوشته شده در هر ستون مشترک باشد به هر نفر ۱۰ امتیاز و اگر کلمهای نوشته نشده باشد ۵امتیاز به فرد تعلق میگیرد. جمع امتیاز ستونها امتیاز فرد در آن مرحله را مشخص میکند.
پس از چند دور بازی به این شیوه نتایج مجموع شمرده میشود و برنده تعیین میشود.
دوز (ایکس-او)
این بازی یک بازی دو نفرهاست به وسیله یک قلم و کاغذ انجام میشود. نام این بازی به دلیل علامتهای X و O است که در طول بازی استفاده میشود. برای آغاز این بازی در یک صفحه جدولی با ۳ ردیف و ۳ ستون رسم میشود و هر یک از طرفین یکی از علامتهای X یا O را انتخاب میکنند و تا انتهای بازی برای پر کردن خانههای جدول از آن استفاده میکنند.
برای شروع بازی یکی از طرفین به قید قرعه علامت X یا O را که قبلاً انتخاب کرده در یکی از خانههای جدول ۹ خانهای قرار میدهد. سپس نفر دوم علامت مربوط به خود را در خانههای دیگر که هنوز پر نشدهاند قرار میدهد و پس از آن مجدداً نوبت نفر اول خواهد بود.
نقطه پایان بازی در هر مرحله جایی است که یکی از حریفان بتواند علامتی را که در ابتدای بازی انتخاب کرده در یکی از ردیفهای افقی، عمودی یا قطری قرار دهد و در طول بازی هر یک از طرفین با قرار دادن علامت خود در مقابل علامتهای حریف نباید اجازه دهند که حریف یک خط عمودی، افقی یا قطری را با علامت خود پر کند.
نام این بازی در ادبیات انگلیسی Tic-tac-toe میباشد.
بالابلندیبالا بلندی یک بازی چند نفرهاست. در این بازی ابتدا یک نفر به اصطلاح گرگ میشود. بقیه بازیکنان فرار میکنند و گرگ باید آنها را بگیرد. گرگ نمیتواند یک بازیکن را در وضعیتی که بر یک سکوی بالاتر از زمین است بگیرد. آخرین کسی که گرگ او را میگیرد در مرحله بعد گرگ میشود.پانتومیم
این بازی با تعداد نفراتی بیش از چهار نفر قابل انجام است. بدین صورت که پس از یارکشی نفرات به دو تیم تقسیم میشوند. یکی از تیمها طراح معما و دیگری حدس زننده و بازیگر پانتومیم میباشد. از تیم ۱ یک نفر داوطلب ِاجرا شده و موضوع پانتومیم که میتواند مشتمل بر چند کلمه باشد، در گوش وی توسط یکی از اعضای تیم ۲ نجوا میشود. نکته اینکه نفرات تیم ۲ قبلاً طی مشورت با هم بر سر موضوع پانتومیم به توافق رسیدهاند.
نفر داوطلب تیم ۱ با زبان ایما و ادا و اشاره (زبان ناشنوایان) یا حرکاتی که نشانگر موضوع باشند، سعی در رساندن مطلب به هم تیمیهای خود مینماید. آنقدر که ایشان موفق به گفتن آن کلمه یا جمله گردند. از زیباییهای این بازی طرح موضوعات مفهومی و انتزاعی است که وجود خارجی و فیزیکی نداشته و فرد داوطلب با هنر به کارگیری ادا و اشارات سعی در فهماندن آن و بیان آن توسط هم تیمیهای خود مینماید. هر چه تعداد افراد بیشتر باشد، انجام بازی لذت بیشتری بدست خواهد داد.
تبرک
برای شروع کننده بازی استفاده میشود که فردی انگشتانش را در هم میکند و فرد دیگر باید با سرعت دستش را درون دست و انگشتان حریف ببرد و در بیاورد بی آنکه حریف دست او را بگیرد اگر توانست برنده است و اگر حریف دست او را بگیرد برنده حریف است .
تخم مرغ گندیده
این بازی گروهی انجام میشود همه به صورت دایره روی زمین مینشینند. گرگ به آرامی دور انها راه میرود و میخواند «تخم مرغ گندیده» بقیه میگویند «پیف پیف پیف پیف بو میده» یا «افتاب ندیده».
گرگ با خود دستمالی دارد که انرا بر شانه یکی قرار میدهد و در جهت ساعت فرار میکند. فرد دستمالدار باید به دنبال گرگ بدود و دستمال را به او بزند. گرگ باید فرار کند تا بتواند در جای خالی او بنشیند. در حین این تعقیب و گریز بچهها با ریتم دست زده و میخوانند «تخمه گندیده گندیده افتاب ندیده ندیده».
تیله بازیدر قدیم بچه ها (بیشتر پسر بچهها) روی زمین چالههایی (پنج-شش تا) به پهنای کف یک دست و عمق تقریبی دو-سه انگشت با فاصلههای نیم متری از هم میکندند و تیله (گویهای شیشهای کوچکی به اندازه تقریباً دو برابر یک نخود) را در دست گرفته و از یک نقطه شروع و به نوبت سعی میکردند تیلهٔ خود را با قرار دادن آن بین نوک انگشت شصت و انگشت وسط به داخل یکی از گودالها بیندازند، اگر افتاد یک امتیاز به نفع او و نوبت دیگری است و فرد امتیاز آورده در دور بعد تیلهاش را از همان مکان چاله به سمت چاله بعدی با همان شیوه مخصوص باید پرت میکرد، و اگر هم نمیافتاد تیله همان جا که افتادهاست میماند تا دو باره نوبت به او برسد و دوباره تلاش کند. این بازی تا وقتی ادامه دارد که یکی زودتر از بقیه همه چالهها را طی کند یا اینکه به توافق خودشان آخری برای بازی انتخاب کنند. این بازی مقید به تعداد افراد نیست و با هر تعداد نفری قابل اجراست.
جفتک چارکش
(به ترکی: تازادان انزلی) یک نفر به قید قرعه روی زمین خم میشود و دیگران از روی او میپرند. بعد از پریدن آنها هم خم میشود تا بقیه از روی آنها بپرند. همزمان با این کار شعری میخوانند با این مضمون: تازادان انزلی دی... ایکی دلی خان اکبری دی... اشک بلی سیندیردی...
جنگ انگشت
در این بازی دو نفره هر دو بازیکن به هم دست می دهند و در حالی که دستان یکدیگر را گرفتهاند با انگشت شصت خود انگشت شصت طرف مقابل را پائین نگه می دارند
خاله بازی
خاله بازی در کنار مامان بازی یکی از مهمترین بازیهای نمایشی و گروهی از بازیهای کودکان است.
خاله بزغاله
یکی خاله بزغاله شده و از بچهها مراقبت میکند. گرگ میآید و این شعر را یکی در میان با خاله بزغاله میخواند و سپس سعی به دزدیدن بچهها از خاله بزغاله میکند.
-سلام سلام خاله بزغاله.
علیک سلام خاله بزغاله.
-دختر داری خاله بزغاله.
نه ندارم خاله بزغاله
-پس اون چیه خاله بزغاله
کور و علیله خاله بزغاله
خانه سازی
خر پلیس
خر پلیس یک بازی گروهی خنده دار و سرگرم کننده در فضای بیرون با حداقل ۶ نفر میباشد.
خر وسطی
این بازی شبیه بازی وسطی هست با این تفاوت که بازیکن وسط باید مسیر توپ ارسالی بین دیگر بازیکنها را قطع کند و اجازه انتقال توپ را ندهد
خرک
در این بازی همه بازیکنها خم میشوند به نحوی که با دستانشان بتوانند زانوهای خود را لمس کنند (رکوع مانند) و بازیکن آخر باید با دست گذاشتن بر روی پشت آنها از روی کمر آنها بپرد و در انتها سقف به صورت خرک منتظر نفر بعد بماند.
خروس جنگی
بازی است که در زمان قدیم رایج بوده و به دو گروه چند نفره تقسیم شده و یک لنگه پا و با دستهای دست به سینه به یکدیگر تنه میزنند تا تعادل تیم حرف را بهم بزنند. هر تیم که زودتر تعادل تمامی افرادش بهم بخورد بازندهاست.دستش ده
در این بازی (که به اشتباه دست رشته گفته میشود) هر چه تعداد نفرات آن بیشتر باشند لذت بازی بیشتر خواهد بود، فردی به عنوان خرس وسط انتخاب میشود. این فرد میبایست در حین پاسکاریِ توپ (با دست) بین بازیکنان، توپ را از آنان بگیرد. شخصی که توپ را از دست میدهد جای او را میگیرد. عمل قاپیدن توپ در هوا نیز در این بازی مجاز است. هنگامی که این بازی به جای دست با پا انجام شود، به خرس وسط موسوم میشود.
بازی رنگها
نام دیگر این بازی «رنگه به رنگه» و یا احتمالاً «حساب گرجه فرنگی» است. ابتدا یک نفر به اصطلاح گرگ میشود. سپس گرگ و سایر بازیکنان شعری نظی این شعر را میخوانند.
گرگ: حساب گرجه فرنگی
(یا گرگ: رنگه به رنگه)
سایرین:به چه رنگی
گرگ:به رنگ طوسی
و بقیه بازی شبیه بازی بالا بلندی است با این تفاوت که بازیکنان فقط وقتی در مصونیت هستند که شیئی به همان رنگ را در دست داشته باشند.
چوب و چرخ
در این بازی فرد تلاش در هدایت کردن چرخ یا لاستیک کهنه (دوچرخه، ماشین) میکند به صورت که با تکهچوب یا دست چرخ را به حرکت در می آورد و باید تلاش کند تا چرخ مداوم در حرکت باشد و بر روی زمین نیفتد
چلک ماسه
بازیای سنتی و گروهی شبیه به بیس بال با این تفاوت که به جای توپ از قطعه چوب استفاده میشود.
زو (بَد بَده)
بازی زو یک بازی است که از زمانهای قدیم وجود داشته. بازی به این صورت است که افراد به۲گروه تقسیم میشوند. به ترتیب در هر ۲گروه انتخاب شده و با گفتن کلمه زوووووووو میروند و یکی از افراد گروه مقابل را میگیرد.
ابتدا افراد به دو گروه هفت نفره تقسیم میشوند و یک گروه گرگ و دیگری بره میشود. آن گاه یکی از گرگها میگوید زووو و به یکی از برهها دست میزند اگر برهها گرگ را تا زمانی که زویش بند بیاید بتوانند نگه دارند آن گرگ یکی از برهها میشود.
سنگ، کاغذ، قیچیاین بازی دو نفره میباشد. مشت نماد سنگ، دو انگشت سبابه و وسطی برخاسته(علامت V)نماد قیچی و کف دست باز شده نماد کاغذ میباشند. دو نفر بازیکن دستها را به پشت برده و همزمان میگویند: " سنگ، کاغذ، قیچی ". هر کدام میتوانند دست خود را به عنوان یکی از نمادهای بالا نشان دهند. ترتیب برتری هر یک از نمادها بر دیگری به صورت ذیل میباشد: برتری کاغذ بر سنگ، برتری سنگ بر قیچی، برتری قیچی بر کاغذ. شخص برنده شخصی است که نماد نشان داده شده توسط وی بر نماد فرد مقابل به شرحی که آمد، برتری داشته باشد. این بازی بیشتر به منظور تعیین بازیکن آغازگر بازی دیگری کاربرد دارد مانند گردو، شکستم.شاه، دزد، وزیر
این بازی معمولاً" با ۴ نفر انجام میشود. ابتدا تکههای همشکل وکوچکی از کاغذ تهیه میشود و روی هر کدام بترتیب کلمات "شاه" " وزیر " " جلاد" و "دزد" نوشته میشود و سپس کاغذها به شکل یکسان تا میشود تا کسی از داخل آن خبردار نشود، سپس هر یک از بازیکنان کاغذی را برمیدارند، وقتی همه کاغذها را برداشتند و از سمت خود آگاه شدند(البته غیر از شاه کسی نامش را فعلاً" لو نمیدهد)، شاه رو به دیگران میگوید: ((وزیر من کیست؟))آنگاه وزیر هم با نشان دادن کاغذ، خود را به شاه معرفی میکند. آنگاه شاه میگوید:((دزد را از میان این دو پیدا کن.))صحنه حساس بازی اینجاست چون وزیر باید دزد را از میان دو نفر باقیمانده پیدا کند. بالاخره وزیر یک نفر را بعنوان دزد معرفی میکند که دو حالت در پی خواهد داشت. اگر حدس وزیر درست بود که شاه فرمان شکنجهای را به جلاد صادر میکند و جلاد هم دزد بخت برگشته را شکنجه میکند، اما اگر حدس وزیر اشتباه بود و جلاد را اشتباهاً" بجای دزد معرفی کرده بود معمولاً" جلاد بلافاصله پس از حدس وزیر و معرفی او خواهد گفت:((چرا به جلاد توهین کردی؟!!)) و سپس شاه شکنجهای را به جلاد میگوید تا جلاد وزیر بخت برگشته را تنبیه کند. شکنجهها معمولاً" کمی کودکانه و بعضاً" دردآور بود مثل سبیل آتشین یا بشین و پاشو و... هر دور بازی از تقسیم کاغذها تا تنبیه بیشتر از چند دقیقه طول نمیکشد لذا در نیم ساعت میتوان بیش از شش یا هفت مرتبه بازی کرد.
شمع گل پروانه
این بازی معمولاًَ با ۳نفر انجام میشود. دو نفر دوطرف یک طناب را گرفته(به صورتی که وسط طناب کمی به زمین برخورد کند)، نفر سوم وسط میایستد و نفرات طرفین طناب را با این شعر را (شمع گل پروانه افسانه و اسم طرفین بازی) طناب را میچرخوانند و نفر وسط از روی طناب میبیپرد و روی هر اسمی که نتواند از روی طناب بپرد جایش را با اسمی که بر روی آن میایستد، جایش را با آن عوض میکند.
صندلی بازی
صندلی بازی یک بازی گروهی است که معمولاً توسط کودکان در مهمانیها و جشن تولد بازی میشود. بازی با هر تعداد بازیکن و صندلیهایی به تعداد یکی کمتر از بازیکنها آغاز میشود. هنگامی که آهنگ پخش میشود بازیکنان به ردیف دور صندلیها راه میروند یا میدوند. هنگامی که پخش کنندهٔ آهنگ ناگهان موسیقی را قطع میکند، همه بازیکنان باید فوراً در رقابت با یکدیگر روی یکی از صندلیها بنشینند. چون تعداد صندلیها یک عدد کمتر از تعداد افراد است، در هر دور یک نفر بدون ثندلی (صندلی) میماند و میسوزد…
عمو زنجیرباف
ابتدا دو نفر که تقریباً از لحاظ نیروی جسمانی و قد و وزن یکسان و قدری بزرگتر از بقیه باشند انتخاب میشوند. یکی به عنوان سرگروه و دیگری عمو زنجیرباف. این دو بازیکن به دو سر رشته و زنجیری که سایر بازیکنان با قلاب کردن دستهای یکدیگر درست کردهاند پیوسته و دایرهوار کمانی را تشکیل میدهند. ابتدا سرگروه، عمو زنجیرباف را مورد خطاب قرار داده و سؤال و جوابهایی را به صورت شعر رد و بدل میکنند. البته در اینجا بقیه بچهها سرگروه را همراهی میکنند.
عموزنجیرباف... ! بعله... ؟
زنجیر منو بافتی... ؟ بعله... !
پشت کوه انداختی... ؟ بعله... !
بابا اومده... ! چی چی آورده... ؟
نخود و کشمش... ! بخور و بیا... !
با صدای چی... ؟! با صدای گربه... ! میو، میو، میو...
تا عمو زنجیرباف نام حیوانی را بر زبان آورد، سرگروه همراه با سایر بازیکنان، صدای حیوان مورد نظر را درآورده و به راه میافتند و از زیر دستهای به هم داده عمو زنجیرباف و نفر دوم میگذرند، به جز همان نفر دوم که به صورت کت بسته، پشت به بچهها قرار میگیرد. سرگروه دوباره شعر را شروع میکند و عمو زنجیرباف با نام حیوانی آن را تمام میکند و آنها از زیر دست به هم داده نفری که کت بسته پشت به بچهها ایستاده و نفر سوم عبور میکنند. در نتیجه نفر سوم نیز دستهایش پیچ خورده و پشت به بچهها قرار میگیرد. خلاصه این بازی را تا جایی انجام میدهند که همه بچهها غیر از سرگروه و عمو زنجیرباف، کت بسته و پشت و رو شوند و یا به عبارتی زنجیر شوند! در اینجا سرگروه و عمو زنجیرباف گفتگو میکنند:
عموزنجیرباف... ! بعله... ؟
زنجیر منو بافتی... ؟ بافته شد... !
محکمه یا که شُله... ؟ بکش و ببین!
حال سرگروه از یک طرف و عمو زنجیرباف از طرف دیگر، با کشیدن بچهها سعی میکنند که زنجیر را پاره کنند اما بچهها با محکم گرفتن دستهای یکدیگر مقاومت میکنند... تا اینکه بالاخره زنجیر از یک جایی پاره میشود. دو بازیکن که دستهایشان از یکدیگر باز شده جریمه میشوند و بایستی هر کاری که از سوی سایر بازیکنان به آنها محول میشود، انجام دهند. مثلاً یک دور حیاط مدرسه را بدوند.
قایم باشک
قایم باشک الگو:به فارسی افغانستان، قایم موشک هم گفته میشود. این بازی معمولاً در محیطهای باز بازی میشود و تعداد شرکت کنندگان در آن نامحدود است.
روش بازی به این صورت است که بر حسب قرعه یکی از شرکت کنندگان گرگ میشود، در یک محل ثابت میایستد و چشمهایش را میبندد (به اصطلاح چشم میگذارد) و تا یک عدد مثل ۱۰۰ یا ۵۰ میشمارد. در طول این مدت سایر شرکت کنندگان باید در محلی خود را مخفی کنند به طوری که گرگ نتواند آنها را ببیند. پس از پایان شمارش، گرگ چشمهایش را باز میکند و سعی میکند دیگران را پیدا کند.
در صورتی که گرگ هر یک از شرکت کنندگان را ببیند باید نام او را بلند صدا کند و با اعلام محل اختفای او کلمه سُک سُک را به زبان آورد. برای گفتن کلمه سک سک گرگ باید در محلی که چشم گذاشته بوده قرار گرفته باشد. در این حالت فرد شرکت کننده باید از محل خود بیرون بیاید. اگر گرگ نام شرکت کننده یا محل اختفا را اشتباه بگوید شرکت کننده نباید بیرون بیاید و میتواند به بازی ادامه دهد. هر گاه گرگ آنقدر از محل ثابت اولیهاش دور شود که یکی از افراد مخفی شده بتواند خودش را به محل چشم گذاشتن گرگ برساند و کلمه سُک سُک را به زبان آورد، تمام افرادی که گرگ قبل از آن پیدا کرده بود به اصطلاح آزاد میشوند. به این ترتیب نفر بعدی که گرگ پیدا کند در مرحله بعد گرگ خواهد شد.
بازی به دو صورت پایان مییابد. یکی این که گرگ همه افرادی را که مخفی شدهاند پیدا کند، به این ترتیب نفری که اول از همه گرگ او را پیدا کرده یا نفر اولی که توسط دیگران آزاد نشده در دور بعد گرگ است. حالت دوم این است که نفر آخری که پیدا نشده پیش از گرگ خود را به محل چشم گذاشتن برساند سک سک بگوید. به این ترتیب تمام نفراتی که گرگ قبلاً پیدا کرده بود آزاد میشوند و خود گرگ دوباره در مرحله بعد باید چشم بگذارد.
بازی این طور است که: چند نفر جمع میشوند و یک نفر را به قید قرعه انتخاب میکنند. سپس او چشم میگذارد و دیگران قایم میشوند و فردی که چشم گذاشتهاست باید مکان قایم شدن افراد را پیدا کند، بلند بگوید و در محل چشم گذاشتن، دست بگذارد و بگوید: «سُک سُک». افرادی که قایم شدهاند باید زودتر از کسی که چشم گذاشته «سک سک» کنند. در صورتیکه فرد چشم گذار نتواند هیچ یک از نفرات را سک سک کند، باید بار دیگر چشم گذارد ولی اگر دو نفر را سک سک کند نفر آخری که میرسد و سک سک شدهاست باید چشم بگذارد. در صورتی که فرد چشم گذار یک نفر را سک سک کند باز هم او باید چشم گذارد. زمان بازی به دلخواه افراد تنظیم میشود. معمولاً مکانهای شلوغ تر برای بازی بهتر است.
نام این بازی در ادبیات انگلیسی Hide-and-seek میباشد.
قلعه
در بازی قلعه یا نجات ابتدا یارکشی میشود و سپس با شیر یا خط یکی از گروهها به گرفتن یاران گروه دیگر میپردازد هر کسی که دستگیر میشود به کنج دیواری برده میشود که به آن قلعه گفته میشود. اگر در این حال یکی دیگر از اعضای گروه بتواند به قلعه نزدیک شده و دستش را به یکی از افراد دستگیر شده بزند آنها آزاد میشوند. بازی تا هنگامی که تمام افراد گروه دستگیر شوند ادامه مییابد و سپس دو گروه تعویض میشوند. بازی قلعه در مدارس ابتدایی پسرانه ایران بسیار رواج دارد.
در این بازی دو تیم جایی را به عنوان قلعه خود انتخواب کرده. یک گروه (سگ)میشود که دنبال گروهی دیگر به نام(بره) میدوند اگر دست گرگها به بره خورد بره باید به قلعه سگها برود و برای آزاد سازی بره زندانی برهٔ دیگر باید ازدست سگها فرار کند و دست خود را به برهٔ زندانی بزند و بگوید آزاد آنگاه بره آزاد میشود بازی تا جایی ادامه دارد که تمام برهها گرفته شوند.
کش بازی
حداقل سه نفر باید در این بازی شرکت کنند دو نفر که کش را به کمک پاهایشان بگیرند و یک نفر که از روی کش بپرد. تعداد افرادی که کش را میگیرند میتواند بیشتر هم باشد. این بازی چندین مرحله دارد که هر کدام اسم مخصوصی دارد. کسی این مرحلهها را به یاد دارد؟
کلاغپر
در این بازی یک نفر که اصطلاحاً اوستا نامیده میشود با نام بردن اسم حیوانات و گاهی وقتها اشیا و یا آدمها، مهارت کودکان در زمینه تشخیص پرندگان از سایر موجودات را تقویت میکند. به این ترتیب که بچهها به صورت حلقهای گرد هم میآیند و انگشت اشاره خود را در مرکز دایره قرار میدهند و با شنیدن نام پرنده دست خود را به نشانه پرواز بلند میکنند و کسی که اشتباهاً در موردی غیر از پرندگان دست خود را بلند کند بازندهاست و از حلقه مسابقه خارج میشود و این روند تا باقیماندن یک نفر ادامه پیدا میکند. لطافت این بازی به اجرای سریع و ابراز هیجان کودکان میباشد.گانیه
این بازی در محدوه مربع شکل یا مستطیل شکل به نام زمین بازی انجام میشود. حدود زمین بازی مشخص شده و بازیکنان به دو تیم یارکشی میشوند. اعضای یک تیم در سراسر زمین بازی پراکنده میشوند. اعضای تیم دیگر به صورت تک نفری و با حالت لِی لِی وارد زمین بازی شده و سعی در زدن (رساندن دست به بدن بازیکن تیم مقابل) بازیکنان تیم مقابل میکنند. در صورتی که از حالت لِی لِی خارج شوند سوخته و از بازی حذف میشوند. در صورتی که پای هر کدام از بازیکنان دو تیم از زمین بازی خارج شود آنها خواهند سوخت. بازی تا زدن آخرین نفر باقیمانده در زمین ادامه خواهد داشت. در این هنگام جای دو تیم با هم عوض میشود.
گاو گوسال
بازی اینطور است که ابتدا پنج سنگ کوچک یا شیئ دیگر که هر کدام سنبل یک چیز است را تهیه میکنیم. سنگ تیره به عنوان گاو، سنگ قهوای به عنوان گوساله، شیئ گرد بعنوان فنگل، شیئ سفید بعنوان پنیر و شیئ دراز بعنوان شاه دراز. اینها باید در حدی باشند که هر کدام به راحتی در مشت بسته جای گیرند. سپس تعدادی دور هم جمع میشوند و یک نفر اشیائ را پشت خود یا درپیراهن و یا کیسه یا هر جایی که افراد دیگر نبینند قایم میکند و به طور تصادفی یکی رادر مشت بسته بیرون میآورد وبصورت سوالی میگوید: "گو، گوسال، فنگل پنیر یا شادراز؟ اگر درست پاسخ داد نوبت نفر بعدی میشود ولی اگر پاسخ غلط داد جریمه میشود که معمولاً کولی دادن به نفر مقابل است و یا هر نوع جریمهای که در ابتدای بازی جمع توافق میکنند. سپس نوبت به نفر بعدی است که سوال کند و همینطور بازی ادامه دارد.
گردو، شکستم
این بازی در واقع مقدمهای برای شروع بازیهای دیگر است. برای تعیین سرگروه یا جای ایستادن هر گروه یا گروهی که باید بازی را شروع کند یا در بازی «وسطی» برای تعیین گروه وسط، بچهها اول این بازی را میکنند. دو نقطه را با فاصلهای انتخاب میکنند. دو نفر نمایندهٔ هر گروه در نقاط این طرف و آن طرف قرار میگیرند. یکی، در حالی که پای راست را در جلوی شست پای چپ گذاشتهاست، از یک طرف شروع میکند و میگوید: گردو! دومی با انجام همین کار میگوید: شکستم. هر کس هنگام انجام این کار، یعنی در "گردو" گفتن یا در "شکستم" گفتن، پایش روی پای دیگری برود، گردو را شکسته و برندهاست و گروه او بازی را شروع میکند.
کودکان و تماشاچیان هم شعر میخوانند و هیجانهای خود را تخلیه میکنند:
گردو با پا میشکنم / چه بیصدا میشکنم
گرگم به هوا
یکی گرگ شده بقیه برای فرار باید در سطح بالاتری بایستند. به بالا بلندی نیز معروف است.
گرگ رنگی
این بازی شبیه گرگم به هوا و بالا بلندی است با این تفاوت که یکی گرگ شده بقیه برای فرار باید این شعر را بخوانند:
گرگ رنگی به چه رنگی؟ به چه رنگهای قشنگی؟
و گرگ یک رنگ را نام میبرد و بچهها باید سریع بر روی آن رنگ دست بگذارند در صورتی که گرگ آنها را لمس کرد جایشان با گرگ عوض میشود.
گونههای دیگر با شعرهای دیگری بازی میشود مانند:
گرگ: رنگه به رنگه / سایرین: چه رنگه؟ / گرگ: به رنگ آبی
گرگ:حساب گرجه فرنگی / سایرین: به چه رنگی / گرگ:به رنگ زرد
گرگم و گله میبرم
گرگم و گله میبرم جوپون داره نمیزاره. من میبرم خوب خوباشو. من نمیدم بد گلهاشو. کارد من تیزتره، دنبه من لذیذتره. خونه خاله کدوم وره از اینوره از اون وره.
در این بازی با شعر گرگ سعی در ربودن گوسفندانی که چوپان از انها مراقبت میکند دارد. شبیه بازی خاله بزغاله است.
شرکت کنندگان این بازی باید بیشتر از ۴ نفر باشند. از بین آنها یکی گرگ میشود و دیگری چوپان. همهٔ کودکان پشت چوپان، کمر یکدیگر را میگیرند. هرچه تعداد بچهها بیشتر باشد، بازی هیجانانگیزتر میشود. گرگ روبه روی چوپان و گلهای که پشت سرش است، میایستد و میخواند: گرگم و گله میبرم. گوسفندان هم میخوانند: چوپون دارم نمیذارم.
ـ گرگ دندان نشان میدهدو میگوید: کارد (دندون) من تیزتره، لقمهٔ (دنبه ی) من لذیذتره.
ـ خونهٔ خاله از کدوم وره؟
ـ از این ور و از اون وره.
گوسفندان شروع میکنند به راست و چپ حرکت کردن. گرگ هم همینکار را میکند. تا یکی از کودکان را که نتوانسته در حرکت با دیگران هماهنگ شود، میگیرد. او جزو دستهٔ گرگ میشود، کمر گرگ را میگیرد و به جدا کردن گوسفندان از گله کمک میکند و با او شعر میخواند.
این بازی یک سرگرمی پرشور و نشاط است و مشارکت و کار گروهی را به کودکان میآموزد. بازنده ندارد و هر دو گروه برندهاند.
گُل یا پوچگل یاپوچ یه بازی دسته جمعی هستش که معمولاً دونفره هم بازی میکنن. دراین بازی یک شی گردکوچک مثل نخود، سنگ ریزه یا هرچیز کوچک مشابه را داخل یکی از دستان قرارداده به طوری که افراد دیگر نبینند بایدبه اصطلاح گل را پیدا کنند.لی لی
این بازی بیشتر توسط دختران انجام میشود. اصول این بازی با پریدن از روی مربعهای کشیده شده روی زمین است. هر مربع یک شماره از خود دارد. شرکت کننده اول سنگی را روی یک شماره میاندازد و اگر توانست این کار را بطور دقیق انجام دهد با لی لی کردن همه مربعها را بجز مربعی که سنگ را در آن انداخته طی میکند و سنگ را در بازگشت میآورد.
لی لی حوضک
در این بازی مادر یا بزرگتر دیگری دست کودک را در دست میگیرد، با انگشت دست دیگر کف دست کودک را قلقلک میدهد و میگوید:“ لی لی حوضک، جوجو اومد آببخوره افتاد تو حوضک. ” انگشت کوچک را جمع میکند:“ این درش آورد. ” انگشت دوم را جمع میکند: “ این شستش ” انگشت سوم را جمع میکند: “ این پختش. ” ” کی خوردش؟ ” انگشت شصت را میگیرد و حرکت میدهد: “ منِ منِ کله گنده ”
این بازی با انواع شعرگونههای دیگر نیز اجرا میشود. با گرفتن انگشت کوچک:“ اینگفت: بریم دزدی. این گفت چی چی بدزدیم؟ این گفت تشت طلای پادشاه رو. این گفت: جواب خدا رو کی میده؟ ” با تکان تکان دادن انگشت شصت: این گفت:“ منِ منِ کله گنده!”
یا شعر جدید آن: “ این کوچول موچوله، این داداشِ (خواهرِ) کوچوله، این بابایِ کوچوله، این مامانِ کوچوله، دوستشون داری؟ بله، بله، یک دنیا. ”
این بازی علاوه بر آشنایی با ریتم و قافیه و وزن، علاوه بر رابطة عاطفی با کودک و علاوه بر تحریک حس لامسة کودک، بیان نکتههای اجتماعی و آموزش ریاضی را نیز برای کودک آغاز میکند. کودک برای اینکه شمارش را بیاموزد مانند اجداد خود از انگشتانش استفاده میکند.
کودک برای یادگیری این امر ابتدا باید بیاموزد که انگشتان را به نوبت و با عدد مناسب آن مشخص کند. مدتها طول میکشد تا کودک این ترتیب و این تطبیق را فرا گیرد و چه چیز زیباتر و پر انگیزه تر از یک کلام آهنگین دوست داشتنی او را به این کار تر غیب میکند؟
مادام یسیکی مادام میشود. بقیه پشت یک خط میایستند. بچهها باید مسافتی راطی کنند تا به هدفی که از انها چند متری جلوتر است برسند. اولین نفری که به مقصد و هدف رسید برندهاست. برای طی این مسافت باید مدل قدمها و تعداد انها برای هر بچه را مادام تعیین کند. مثلاً ۲ قدم فیلی ۴ قدم خرگوشی. ۱۰ قدم مورچهای. چیزی که مهم است این است که هر بچه بعد از شنیدن دستور مادام در مورد چگونگی و تعداد قدمهایی که باید بر دارد باید بگوید مادام و مادام جواب دهد یس. اگر بچه فراموش کند بگوید مادام باید او دوباره به خط شروع باز گردد.نخ بازی
نخ بازی نوعی بازی مهارتی است که بازیکنان با استفاده از یک نخ شکلهایی را میسازند.
در گونهٔ دو نفرهٔ این بازی که به Cat's cradle معروف است، از نخی که دو سرش گره خورده و یک منحنی بسته تشکیل داده است استفاده میشود. دو بازیکن باید به نوبت نخ را از دست یکدیگر بگیرند بدون اینکه در هم گره بخورد و در همان حال شکل جدیدی با آن بسازند.
ورزش
ورزش به تمامی گونههای فعالیت فیزیکی بدن گفته میشود که شرکت کنندگان آن میتوانند به صورت منظم و سازمان یافته یا گاه به گاه در آن شرکت کنند و از آن برای بهبود تناسب اندامشان و یا فراهم آوردن سرگرمی و تفریح بهره ببرند. ورزش میتواند به صورت رقابتی برگزار شود که در این صورت باید بر پایهٔ رشته قوانینی که مورد توافق همگان است، یک یا چند برنده در آن مشخص گردد که در این گونه ورزشها شرکت کنندگان باید درجهای از توانمندیهای مربوط به آن رشته را دارا باشند به ویژه در ردههای بالاتر. هم اکنون با در نظر گرفتن ورزشهای تک نفره، صدها رشتهٔ ورزشی وجود دارد. ورزشهای گروهی میتواند افراد را در قالب دو یا چند گروه دسته بندی کند و تیمها با هم رقابت کنند.اینکه گونههایی از فعالیتهای غیر فیزیکی وجود دارد که گاهی آنها را به ورزش نسبت میدهند؛ برای نمونه میتوان به ورقبازی و بازیهای تختهای اشاره کرد.
تعریف ورزش به هدف و منظور از انجام آن بستگی دارد:
برای نمونه رقابت های شنا که در برابر هزاران نفر در یک استخر سرپوشیده ویژه مسابقات انجام میگیرد یک گونه از ورزش بشمار میرود در حالیکه شنا در یک استخر معمولی یا در دریا یک تفریح شمرده میشود.
رشتههای فراوانی در ورزش وجود دارند و مردم زمان و هزینه زیادی را چه به عنوان شرکت کننده و چه به عنوان تماشاگر صرف ورزش میکنند.
ورزش و ورزش کردن طی سالیان طولانی از قالب یک تفریح و سرگرمی به قالب یک حرفه و فعالیت درآمدهاست و تعداد بیشماری از ورزشکاران حرفهای در سراسر جهان از طریق ورزش به ثروت رسیدهاند. این یکی دیگر از خصوصیات ورزش به شمار میآید.
امروزه ورزش زنان نیز جایگاه ویژهای در مجامع بینالمللی پیدا کردهاست.
واژهٔ ورزش که از دیرباز معنای تمرین و ممارست داشت به هنگام تصویب «قانون ورزش اجباری در مدارس» در ۱۶ شهریور ماه ۱۳۰۶ خورشیدی بهطور رسمی به معنای امروزی وارد قاموس واژگان دولتی ایران شدهاست.
توسعهٔ ورزشها با توجه به گذشتهٔ کامل آنها، مطالب مهمی را دربارهٔ دگرگونیهای اجتماعی و دگرگونیهای خود ورزشها آشکار می نمایند.
کشفهای بسیار مدرنی در فرانسه، آفریقا و استرالیا دربارهٔ هنر غارنشینها وجود دارد (برای نمونه لاسکائوکس) که مربوط به زمان ماقبل تاریخ است اطلاعات زیادی دربارهٔ جشنهای مذهبی و رفتار انسانها از آن دوران را در دسترس قرار میدهد. دانشمندان با کمک تاریخ نویسی کربنی دریافتهاند که پیشینهٔ برخی از این منابع به ۳۰۰۰۰ سال پیش باز میگردد. شواهد مستقیم و کافی دربارهٔ ورزش از این منابع بدست نیامدهاست اما میتوان این برداشت را داشت که فعالیتهایی در آن دوران وجود داشته که برابر ورزش در زمان ما میشدهاست.
واقعیتهای هنری و ساختاری وجود دارد که نشان میدهد که در ۴۰۰۰ سال پیش از میلاد مسیح چینیها با ورزش و فعالیتهای شبیه آن سر و کار داشتهاند. بهنظر میرسد که ورزش ژیمناستیک یکی از ورزشهای پرطرفدار و عمومی در چین باستان بودهاست. آثار باقیمانده از فرعونها نشان میدهد که تعداد زیادی از ورزشها، شامل شنا و ماهیگیری، بطور کامل توسعه یافته و تکمیل شده بود و بطور منظمی در چندین هزار سال قبل در مصر باستان انجام میشدهاند. سایر ورزشهای مصر باستان شامل پرتاب نیزه، پرش ارتفاع و کشتی گرفتن بود. ورزشهای ایران یا پرشیای باستان مانند هنر نظامی ایرانیان درزمان زرتشتیان ارتباط نزدیکی با مهارتهای دفاعی و رزمی جنگی داشت. از رشتههای ورزشی دیگری که در پرشیا رواج داشت از چوگان و شمشیربازی سوار بر اسب میتوان نام برد. در اروپا، علائم باقیمانده از ایرلند باستان شمایلی از آماده کردن جنگاوران برای جنگ را نشان میدهد که یادآور ورزش هاکی ایرلندی در عصر حاضر است. پیشینه این تصاویر به ۱۳ قرن قبل از میلاد مسیح باز میگردد.
شمار زیادی از رشتههای ورزشی از قبیل، کشتی، دو، بکس، پرتاب نیزه، پرتاب دیسک، راندن گاری در زمان یونان باستان وجود داشتهاند. این فعالیتها ارتباط فرهنگ نظامی و توسعه ورزش در یونان باستان را نشان میدهد. از زمانی که یونانیها المپیک را بوجود آوردند، ورزش بخشی از فرهنگ این کشور شدهاست. بازیهای المپیک در ابتدا هر چهار سال یکبار در المپیا (دهکده کوچکی در پلئوپونس) برگزار میشدهاست. از آن روزگار تا زمان حال این ورزشها بهشکل فزایندهای سازمان یافتهتر شدهاند و مقررات ویژهای برای آنها تدوین شدهاست. صنعتی شدن زمان استراحت و تفریح بیشتری برای شهروندان کشورهای توسعه یافته و درحال توسعه فراهم کرده و باعث شده مدت زمان بیشتری برای ورزش صرف کنند. چه بهعنوان تماشاچی مسابقههای هیجانانگیز ورزشی و چه بهعنوان شرکت کننده در اینگونه رقابتها. این گرایشها و تمایلها با کارآیی مد یاوسایل ارتباط جمعی گسترده و ارتباطات جهانی وسیع ادامه دارد. حرفهای شدن در یک ورزش یک مورد و امتیاز خاصی شده و بعلاوه بودن آنها محبوبیت ومردمی بودن ورزشها را افزایش دادهاست، تا آن جا که طرفداران ورزشها شروع به تبلیغ و نمایش ورزشکاران حرفهای از طریق رادیو، تلویزیون و اینترنت کرده اند—که همه آنها در تمرینها و رقابتهای ورزشی با ورزشهای آماتور شرکت و نقش دارند.
فوتبال محبوبترین و مردمیترین ورزش در سطح جهان است.
آریاییها یکی از شعب مردمان هند و اروپایی بودند. برخی از باستان شناسان معتقد هستند که ساکنین اولیه آریانها یا آریاییها در قسمت شرقی و جنوب شرقی دریای خزر بوده و برخی دیگر آنها را به مردمان قفقازیه که به قسمتهای جنوبی خزر آمدهاند نسبت میدهند.
اینان مردانی بودند که به عنوان سرباز مزدور زندگی میکردند. ایشان سربازانی را تشکیل میدادند که میبایست یک روز جانشین امرایی بشوند که خود در خدمت ایشان بودند. اریخ مهاجرت
بنابراین آریانها مردمانی قوی، سلحشور و صحرا گرد بوده و کار عمده شان پرورش حیوانات اهلی و شکار و سواری و تیراندازی بودهاست.
ورزش و تقویت قوای بدنی و مهارت در جنگ و سواری و تیراندازی و راهپیمایی از اصول متداول این مردم بودهاست قومی که دائما در حال کوچیدن و منازعه با بومیهای محلی بوده و به قهر و غلبه زمینها و کشتزارها را تصاحب میکرده قطعا باید چالاک و سلحشور و بردبار و قوی اندام باشند.
این مردم بتدریج شهر نشین شده و ده و شهر و قصبه بوجود آوردهاند از وقتی که آریانها شهر نشین شدند همیشه مورد هجوم شعبه دیگر آریاییها – سکاها واقع شدند.
قبل از تشکیل دولت ماد، آریانها به شکل ملوک الطوایفی میزیسته و رئیس هر خانواده با قدرت کامل خانواده را اداره میکرد، و در مواقع جنگ یکی از رؤسای این خانواده فرماندهی لشکر را به عهده میگرفتند که بعدا مقام سلطنت از همین اختیارات به وجود آمد. در آن زمان هیچ یک از امراء و سلاطین قدرت رئیس خانواده را تهدید نمیکردند.
از قرن نهم قبل از میلاد سه تیره بزرگ آریایی در سرزمین ایران به حکومت رسیدند، در مشرق باختریها، در مغرب مادها و در جنوب پارسها.
آن چه از اخلاق و آداب این زمان روشن است حالت آماد گی قوم آریایی برای حرکت و جنگ و دفاع بوده و در این عصر کشت غلات کاملا مرسوم شده و در دهات و قصبات مزارع رونق بیشتری یافتند.
تربیت حیوانات اهلی را عملی ساخته و اسب و سگ از نظر فوایدی که در جنگ و سفر و حضر و نگهبانی رمه و گله داشتند بیشتر اهمیت داشت.
روحیه ورزشکاری: تحریک و تحرک بخشیدن به ورزشها اغلب یک حالت ووسیله بیاد ماندنی نمیباشد. برای مثال، پیشقدمان دریانوردی و قایق رانی اغلب میگفتند که اغلب مسابقه قایقهای باد شونده به معنی تحریک بخشیدن به مهارتهای یادگیرندگان قایق رانی و دریانوردی است. اما با وجود این، اغلب مهارتهای محرک برای افزایش قابلیت کارآیی و عملکرد در موقع رقابت بیشتر از یادگیری باهم ادغام میشوند. روحیه ورزشکاری یک روحیه یا حالتی را بیان میکند که از آن فعالیت یا رقابت بخاطر خود آن لذت میبرند. این حالت عاطفی معروف توسط خبرنگار ورزشی Grantland Rice به این صورت معنی میشود که مهم نیست که شما برنده یا بازنده شدید بلکه این مهم است که بازی را انجام دادهاید. ، " و شعار المپیک مدرن که توسط بنیان گذار آن پییر د کوبرتن این است. مهمترین چیز این نیست که برنده نشدید اما این است که شما شرکت کردید، نمونههایی از بیان این حالت عاطفی مناسب هستند. بیان میشود.
اما اغلب فشار برای رقابت یا یک تمایل فردی برای احراز کارآیی مانند فشار و زور تکنولوژیمی تواند بر بازی لذت بخش و رقابت عادلانه توسط شرکت کنندگان تاثیر بگذارد.
افراد مسئول برای فعالیتهای تفریحی اغلب در جستجوی شناخته شدن و کسب احترام در ورزشها هستند که با پیوستن به فدراسیون ورزشها مانند کمیته بین المللی المپیک یا با تشکیل هیئت منظم وقانونی اقدام به این کار میکنند. دراین صورت ورزشها از حالت تفریحی به حالت رسمی عوض میشوند: در ارتباط با اعضای جدید اخیر از قبیل دوچرخه سواران کوهنوردان برفی، و کشتی گیران هستند بعضی از این فعالیتها جنبه عمومی و همگانی دارند اما شکل گیری غیر یکسان در فرمهای مختلف برای مدت زمان طولانی دوام داشتهاست. در حقیقت، مققرات رسمی ورزشها در ارتباط با زندگی مدرن و توسعه فزایندهاست.
روحیه ورزشکاری، تحت هر اسمی مربوط به رفتار رقابت کننده در قبل، در طی و بعد از رقابت میباشد. نه تنها اگر یک ورزشکار برنده شود باید روحیه ورزشکاری خوبی داشته باشد وآن را حفظ کند بلکه اگر او ببازد باید همچنین این روحیه را حفظ کند. برای مثال در فوتبال روحیه ورزشکاری چنان ملاحضه شدهاست که برای معالجه یک ورزشکار زخمی از طرف مقابل توپ را به بیرون از زمین بازی شوت میکند که امکان معالجه او را فراهم سازند. بطور دوجانبه تیم دیگر انتظار دارد که توپ را در موقع پرتاب به داخل زمین بازی دریافت کند
خشونت در ورزشها شامل رد شدن از روی خط رقابت عادلانه و ایجاد خشونت و دعوا است. ورزشکاران، مربیان، طرفداران آنها و والدین بعضی وقتها رفتار خشونت آمیز را بر علیه افراد یا املاک و تاسیسات در نمایش ناراحتی از عادلانه بودن نمایش، احاطه طرف مقابل و عصبانیت یا جشن و سرور در پیش میگیرند.
تغذیه
امروز بیش از هر زمان دیگری ارزش فعالیتهای بدنی و نقش آن در سلامت شناخته شدهاست. در واقع زندگی ماشینی، فعالیتهای حرکتی روزمره را کاهش داده و برای جلوگیری از بروز بسیاری از بیماریها ورزش امری ضروری است. گاهی یک ورزشکار فراتر از حفظ سلامتی در رشتهای خاص جهت کسب مقام قهرمانی کوشش مستمر مینماید که در این شرایط تمامی عوامل در بدن تغییر میکنند. قلب، ریه، دستگاه گوارش، هورمونها، سیستم عصبی و بخصوص ماهیچهها نیاز به تطابق با وضعیت جدید دارند. در واقع هیچ استرس و فشاری مانند یک ورزش سنگین و طولانی مدت روی بدن تأثیر نمیگذارد. بنابراین جهت کسب مقام قهرمانی یکی از مسایل مهم، تغذیه ورزشکاران است.
انرژی
انرژی مورد نیاز برای یک ورزشکار به عوامل مختلفی مثل خصوصیات فردی ورزشکار (قد، وزن، جثه فرد، جنس، سن و بلوغ)، مدت ورزش، نوع و شدت ورزش و شرایط جغرافیایی محل زندگی فرد بستگی دارد. بطور کلی طی فعالیت ورزشی از یک طرف میزان متابولیسم پایه (BMR) افزایش مییابد و از طرف دیگر فعالیت فرد زیاد میشود. بنابراین مقدار نیاز انرژی بین ۳ تا ۶ هزار کیلو کالری در روز توصیه میشود. برای ورزشهای سنگین مثل اسکی، ماراتن و ورزشهای تیمی حداکثر انرژی لازم است که برای این نوع ورزشها توصیه میشود ۷۵-۷۰ درصد کالری رژیم از منبع کربوهیدرات که قسمت اعظم آن از نوع کمپلکس میباشد تأمین گردد.
در ورزشهایی که انرژی زیادی در مدت کوتاه نیاز دارند مثل کشتی و شنای ۵۰ متر، میزان نیاز انرژی بین ۵۰۰-۳۰۰۰ کیلو کالری است. کمترین میزان نیاز به انرژی مربوط به فعالیتهای ورزشی با شدت کم و مدت طولانی و یا ورزشهایی که با شدت زیاد و مدت کم انجام میشود است. ورزشهایی مثل پرش طول، پرش ارتفاع، پرتاب دیسک، پرش با نیزه و غیره.... به طور کلی میزان نیاز انرژی برای زنان ورزشکار ۱۰ درصد کمتر از مردان ورزشکارمیباشد.
پروتئین
پروتیین برای رشد و بازسازی، انقباض عضلانی و گاهی تولید انرژی برای ورزشکاران لازم است. اما مصرف زیاد پروتیین بر قدرت عضلانی نمیافزاید (فقط حجم عضلات را زیاد میکند) و توصیه میشود ۱۵-۱۲ درصد انرژی مصرفی بایستی از منبع پروتیین تأمین شود. چون نیاز ورزشکاران به انرژی افزایش مییابد، بنابراین مقدار پروتیین مورد نیاز برای فعالیتهای ورزشی حداکثر ۵/۱ گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن در روز است که در مورد پروتیین مصرفی توصیه میشود.
نسبت پروتیین حیوانی به گیاهی ۶۰ به ۴۰ میباشد و نوع پروتیین مصرفی بهتر است از گوشتهای کم چربی (گوشت سفید مثل مرغ و ماهی) و بیشتر بصورت کبابی یا آب پز باشد. سفیده تخم مرغ و لبنیات کم چربی نیز از منابع خوب پروتیین هستند. جگر منبع خوبی از پروتیین، آهن، فسفر، ویتامینهای گروه AوB میباشد. اما بدلیل اینکه غنی از اسیدهای نوکلییک، ترکیبات پوریندار و کلسترول است، مصرف آن بیش از هفتهای یک بار توصیه نمیشود. باید به این نکته توجه کرد که مصرف زیاد پروتیین باعث ایجاد عوارضی مثل از دست دادن کلسیم، خشکی بدن، ایجاد نقرس، دهیدراتاسیون یا کاهش آب بدن، کنونریس و اختلالات کلیوی میشود.
چربی
جهت تولید انرژی برای فعالیتهایی که مدت زیادی طول میکشد سوختن مواد حاوی چربی ضروری است. با طولانی شدن ورزش، اسیدهای چرب آزاد از ذخایر بافت چربی رها میشوند و برای مصرف عضلات به عنوان سوخت استفاده میشوند.
عضلات در ۶۰ تا ۹۰ دقیقه ابتدای ورزش از گلوکز و گلیکوژن ذخیره شده استفاده میکنند و پس از ۹ دقیقه اسیدهای چرب آزاد جهت سوخت مصرف میشوند. تحقیقات نشان داده است که چربی زیاد در رژیم غذایی باعث کاهش قدرت ورزشکاران میشود. در تحقیقی که روی دوچرخه سواران انجام گرفته مشاهده شده دوچرخه سوارانی که غذای مصرفی آنها غنی از کربوهیدرات پیچیده (نانهای سبوس دار، پاستا و...) و محدود از چربی بوده، تا ۲۴۰ دقیقه دوچرخهسواری کردهاند. در حالی که در نتیجه خوردن غذای چرب مقاومت آنها کم شده و حداکثر تا ۷۵ دقیقه توانستهاند فعالیت دوچرخه سواری داشته باشند. بطور کلی چربی مصرفی باید کمتر از ۲۵ درصد کالری رژیم باشد که از این مقدار ۱۰ درصد آن به اسیدهای چرب غیر اشباع حاوی چند باند دوگانه (روغن گیاهی مایع) اختصاص داده شود.
ورزش به تمامی گونههای فعالیت فیزیکی بدن گفته میشود که شرکت کنندگان آن میتوانند به صورت منظم و سازمان یافته یا گاه به گاه در آن شرکت کنند و از آن برای بهبود تناسب اندامشان و یا فراهم آوردن سرگرمی و تفریح بهره ببرند. ورزش میتواند به صورت رقابتی برگزار شود که در این صورت باید بر پایهٔ رشته قوانینی که مورد توافق همگان است، یک یا چند برنده در آن مشخص گردد که در این گونه ورزشها شرکت کنندگان باید درجهای از توانمندیهای مربوط به آن رشته را دارا باشند به ویژه در ردههای بالاتر. هم اکنون با در نظر گرفتن ورزشهای تک نفره، صدها رشتهٔ ورزشی وجود دارد. ورزشهای گروهی میتواند افراد را در قالب دو یا چند گروه دسته بندی کند و تیمها با هم رقابت کنند.اینکه گونههایی از فعالیتهای غیر فیزیکی وجود دارد که گاهی آنها را به ورزش نسبت میدهند؛ برای نمونه میتوان به ورقبازی و بازیهای تختهای اشاره کرد.
تعریف ورزش به هدف و منظور از انجام آن بستگی دارد:
برای نمونه رقابت های شنا که در برابر هزاران نفر در یک استخر سرپوشیده ویژه مسابقات انجام میگیرد یک گونه از ورزش بشمار میرود در حالیکه شنا در یک استخر معمولی یا در دریا یک تفریح شمرده میشود.
رشتههای فراوانی در ورزش وجود دارند و مردم زمان و هزینه زیادی را چه به عنوان شرکت کننده و چه به عنوان تماشاگر صرف ورزش میکنند.
ورزش و ورزش کردن طی سالیان طولانی از قالب یک تفریح و سرگرمی به قالب یک حرفه و فعالیت درآمدهاست و تعداد بیشماری از ورزشکاران حرفهای در سراسر جهان از طریق ورزش به ثروت رسیدهاند. این یکی دیگر از خصوصیات ورزش به شمار میآید.
امروزه ورزش زنان نیز جایگاه ویژهای در مجامع بینالمللی پیدا کردهاست.
واژهٔ ورزش که از دیرباز معنای تمرین و ممارست داشت به هنگام تصویب «قانون ورزش اجباری در مدارس» در ۱۶ شهریور ماه ۱۳۰۶ خورشیدی بهطور رسمی به معنای امروزی وارد قاموس واژگان دولتی ایران شدهاست.
توسعهٔ ورزشها با توجه به گذشتهٔ کامل آنها، مطالب مهمی را دربارهٔ دگرگونیهای اجتماعی و دگرگونیهای خود ورزشها آشکار می نمایند.
کشفهای بسیار مدرنی در فرانسه، آفریقا و استرالیا دربارهٔ هنر غارنشینها وجود دارد (برای نمونه لاسکائوکس) که مربوط به زمان ماقبل تاریخ است اطلاعات زیادی دربارهٔ جشنهای مذهبی و رفتار انسانها از آن دوران را در دسترس قرار میدهد. دانشمندان با کمک تاریخ نویسی کربنی دریافتهاند که پیشینهٔ برخی از این منابع به ۳۰۰۰۰ سال پیش باز میگردد. شواهد مستقیم و کافی دربارهٔ ورزش از این منابع بدست نیامدهاست اما میتوان این برداشت را داشت که فعالیتهایی در آن دوران وجود داشته که برابر ورزش در زمان ما میشدهاست.
واقعیتهای هنری و ساختاری وجود دارد که نشان میدهد که در ۴۰۰۰ سال پیش از میلاد مسیح چینیها با ورزش و فعالیتهای شبیه آن سر و کار داشتهاند. بهنظر میرسد که ورزش ژیمناستیک یکی از ورزشهای پرطرفدار و عمومی در چین باستان بودهاست. آثار باقیمانده از فرعونها نشان میدهد که تعداد زیادی از ورزشها، شامل شنا و ماهیگیری، بطور کامل توسعه یافته و تکمیل شده بود و بطور منظمی در چندین هزار سال قبل در مصر باستان انجام میشدهاند. سایر ورزشهای مصر باستان شامل پرتاب نیزه، پرش ارتفاع و کشتی گرفتن بود. ورزشهای ایران یا پرشیای باستان مانند هنر نظامی ایرانیان درزمان زرتشتیان ارتباط نزدیکی با مهارتهای دفاعی و رزمی جنگی داشت. از رشتههای ورزشی دیگری که در پرشیا رواج داشت از چوگان و شمشیربازی سوار بر اسب میتوان نام برد. در اروپا، علائم باقیمانده از ایرلند باستان شمایلی از آماده کردن جنگاوران برای جنگ را نشان میدهد که یادآور ورزش هاکی ایرلندی در عصر حاضر است. پیشینه این تصاویر به ۱۳ قرن قبل از میلاد مسیح باز میگردد.
شمار زیادی از رشتههای ورزشی از قبیل، کشتی، دو، بکس، پرتاب نیزه، پرتاب دیسک، راندن گاری در زمان یونان باستان وجود داشتهاند. این فعالیتها ارتباط فرهنگ نظامی و توسعه ورزش در یونان باستان را نشان میدهد. از زمانی که یونانیها المپیک را بوجود آوردند، ورزش بخشی از فرهنگ این کشور شدهاست. بازیهای المپیک در ابتدا هر چهار سال یکبار در المپیا (دهکده کوچکی در پلئوپونس) برگزار میشدهاست. از آن روزگار تا زمان حال این ورزشها بهشکل فزایندهای سازمان یافتهتر شدهاند و مقررات ویژهای برای آنها تدوین شدهاست. صنعتی شدن زمان استراحت و تفریح بیشتری برای شهروندان کشورهای توسعه یافته و درحال توسعه فراهم کرده و باعث شده مدت زمان بیشتری برای ورزش صرف کنند. چه بهعنوان تماشاچی مسابقههای هیجانانگیز ورزشی و چه بهعنوان شرکت کننده در اینگونه رقابتها. این گرایشها و تمایلها با کارآیی مد یاوسایل ارتباط جمعی گسترده و ارتباطات جهانی وسیع ادامه دارد. حرفهای شدن در یک ورزش یک مورد و امتیاز خاصی شده و بعلاوه بودن آنها محبوبیت ومردمی بودن ورزشها را افزایش دادهاست، تا آن جا که طرفداران ورزشها شروع به تبلیغ و نمایش ورزشکاران حرفهای از طریق رادیو، تلویزیون و اینترنت کرده اند—که همه آنها در تمرینها و رقابتهای ورزشی با ورزشهای آماتور شرکت و نقش دارند.
فوتبال محبوبترین و مردمیترین ورزش در سطح جهان است.
آریاییها یکی از شعب مردمان هند و اروپایی بودند. برخی از باستان شناسان معتقد هستند که ساکنین اولیه آریانها یا آریاییها در قسمت شرقی و جنوب شرقی دریای خزر بوده و برخی دیگر آنها را به مردمان قفقازیه که به قسمتهای جنوبی خزر آمدهاند نسبت میدهند.
اینان مردانی بودند که به عنوان سرباز مزدور زندگی میکردند. ایشان سربازانی را تشکیل میدادند که میبایست یک روز جانشین امرایی بشوند که خود در خدمت ایشان بودند. اریخ مهاجرت
بنابراین آریانها مردمانی قوی، سلحشور و صحرا گرد بوده و کار عمده شان پرورش حیوانات اهلی و شکار و سواری و تیراندازی بودهاست.
ورزش و تقویت قوای بدنی و مهارت در جنگ و سواری و تیراندازی و راهپیمایی از اصول متداول این مردم بودهاست قومی که دائما در حال کوچیدن و منازعه با بومیهای محلی بوده و به قهر و غلبه زمینها و کشتزارها را تصاحب میکرده قطعا باید چالاک و سلحشور و بردبار و قوی اندام باشند.
این مردم بتدریج شهر نشین شده و ده و شهر و قصبه بوجود آوردهاند از وقتی که آریانها شهر نشین شدند همیشه مورد هجوم شعبه دیگر آریاییها – سکاها واقع شدند.
قبل از تشکیل دولت ماد، آریانها به شکل ملوک الطوایفی میزیسته و رئیس هر خانواده با قدرت کامل خانواده را اداره میکرد، و در مواقع جنگ یکی از رؤسای این خانواده فرماندهی لشکر را به عهده میگرفتند که بعدا مقام سلطنت از همین اختیارات به وجود آمد. در آن زمان هیچ یک از امراء و سلاطین قدرت رئیس خانواده را تهدید نمیکردند.
از قرن نهم قبل از میلاد سه تیره بزرگ آریایی در سرزمین ایران به حکومت رسیدند، در مشرق باختریها، در مغرب مادها و در جنوب پارسها.
آن چه از اخلاق و آداب این زمان روشن است حالت آماد گی قوم آریایی برای حرکت و جنگ و دفاع بوده و در این عصر کشت غلات کاملا مرسوم شده و در دهات و قصبات مزارع رونق بیشتری یافتند.
تربیت حیوانات اهلی را عملی ساخته و اسب و سگ از نظر فوایدی که در جنگ و سفر و حضر و نگهبانی رمه و گله داشتند بیشتر اهمیت داشت.
روحیه ورزشکاری: تحریک و تحرک بخشیدن به ورزشها اغلب یک حالت ووسیله بیاد ماندنی نمیباشد. برای مثال، پیشقدمان دریانوردی و قایق رانی اغلب میگفتند که اغلب مسابقه قایقهای باد شونده به معنی تحریک بخشیدن به مهارتهای یادگیرندگان قایق رانی و دریانوردی است. اما با وجود این، اغلب مهارتهای محرک برای افزایش قابلیت کارآیی و عملکرد در موقع رقابت بیشتر از یادگیری باهم ادغام میشوند. روحیه ورزشکاری یک روحیه یا حالتی را بیان میکند که از آن فعالیت یا رقابت بخاطر خود آن لذت میبرند. این حالت عاطفی معروف توسط خبرنگار ورزشی Grantland Rice به این صورت معنی میشود که مهم نیست که شما برنده یا بازنده شدید بلکه این مهم است که بازی را انجام دادهاید. ، " و شعار المپیک مدرن که توسط بنیان گذار آن پییر د کوبرتن این است. مهمترین چیز این نیست که برنده نشدید اما این است که شما شرکت کردید، نمونههایی از بیان این حالت عاطفی مناسب هستند. بیان میشود.
اما اغلب فشار برای رقابت یا یک تمایل فردی برای احراز کارآیی مانند فشار و زور تکنولوژیمی تواند بر بازی لذت بخش و رقابت عادلانه توسط شرکت کنندگان تاثیر بگذارد.
افراد مسئول برای فعالیتهای تفریحی اغلب در جستجوی شناخته شدن و کسب احترام در ورزشها هستند که با پیوستن به فدراسیون ورزشها مانند کمیته بین المللی المپیک یا با تشکیل هیئت منظم وقانونی اقدام به این کار میکنند. دراین صورت ورزشها از حالت تفریحی به حالت رسمی عوض میشوند: در ارتباط با اعضای جدید اخیر از قبیل دوچرخه سواران کوهنوردان برفی، و کشتی گیران هستند بعضی از این فعالیتها جنبه عمومی و همگانی دارند اما شکل گیری غیر یکسان در فرمهای مختلف برای مدت زمان طولانی دوام داشتهاست. در حقیقت، مققرات رسمی ورزشها در ارتباط با زندگی مدرن و توسعه فزایندهاست.
روحیه ورزشکاری، تحت هر اسمی مربوط به رفتار رقابت کننده در قبل، در طی و بعد از رقابت میباشد. نه تنها اگر یک ورزشکار برنده شود باید روحیه ورزشکاری خوبی داشته باشد وآن را حفظ کند بلکه اگر او ببازد باید همچنین این روحیه را حفظ کند. برای مثال در فوتبال روحیه ورزشکاری چنان ملاحضه شدهاست که برای معالجه یک ورزشکار زخمی از طرف مقابل توپ را به بیرون از زمین بازی شوت میکند که امکان معالجه او را فراهم سازند. بطور دوجانبه تیم دیگر انتظار دارد که توپ را در موقع پرتاب به داخل زمین بازی دریافت کند
خشونت در ورزشها شامل رد شدن از روی خط رقابت عادلانه و ایجاد خشونت و دعوا است. ورزشکاران، مربیان، طرفداران آنها و والدین بعضی وقتها رفتار خشونت آمیز را بر علیه افراد یا املاک و تاسیسات در نمایش ناراحتی از عادلانه بودن نمایش، احاطه طرف مقابل و عصبانیت یا جشن و سرور در پیش میگیرند.
تغذیه
امروز بیش از هر زمان دیگری ارزش فعالیتهای بدنی و نقش آن در سلامت شناخته شدهاست. در واقع زندگی ماشینی، فعالیتهای حرکتی روزمره را کاهش داده و برای جلوگیری از بروز بسیاری از بیماریها ورزش امری ضروری است. گاهی یک ورزشکار فراتر از حفظ سلامتی در رشتهای خاص جهت کسب مقام قهرمانی کوشش مستمر مینماید که در این شرایط تمامی عوامل در بدن تغییر میکنند. قلب، ریه، دستگاه گوارش، هورمونها، سیستم عصبی و بخصوص ماهیچهها نیاز به تطابق با وضعیت جدید دارند. در واقع هیچ استرس و فشاری مانند یک ورزش سنگین و طولانی مدت روی بدن تأثیر نمیگذارد. بنابراین جهت کسب مقام قهرمانی یکی از مسایل مهم، تغذیه ورزشکاران است.
انرژی
انرژی مورد نیاز برای یک ورزشکار به عوامل مختلفی مثل خصوصیات فردی ورزشکار (قد، وزن، جثه فرد، جنس، سن و بلوغ)، مدت ورزش، نوع و شدت ورزش و شرایط جغرافیایی محل زندگی فرد بستگی دارد. بطور کلی طی فعالیت ورزشی از یک طرف میزان متابولیسم پایه (BMR) افزایش مییابد و از طرف دیگر فعالیت فرد زیاد میشود. بنابراین مقدار نیاز انرژی بین ۳ تا ۶ هزار کیلو کالری در روز توصیه میشود. برای ورزشهای سنگین مثل اسکی، ماراتن و ورزشهای تیمی حداکثر انرژی لازم است که برای این نوع ورزشها توصیه میشود ۷۵-۷۰ درصد کالری رژیم از منبع کربوهیدرات که قسمت اعظم آن از نوع کمپلکس میباشد تأمین گردد.
در ورزشهایی که انرژی زیادی در مدت کوتاه نیاز دارند مثل کشتی و شنای ۵۰ متر، میزان نیاز انرژی بین ۵۰۰-۳۰۰۰ کیلو کالری است. کمترین میزان نیاز به انرژی مربوط به فعالیتهای ورزشی با شدت کم و مدت طولانی و یا ورزشهایی که با شدت زیاد و مدت کم انجام میشود است. ورزشهایی مثل پرش طول، پرش ارتفاع، پرتاب دیسک، پرش با نیزه و غیره.... به طور کلی میزان نیاز انرژی برای زنان ورزشکار ۱۰ درصد کمتر از مردان ورزشکارمیباشد.
پروتئین
پروتیین برای رشد و بازسازی، انقباض عضلانی و گاهی تولید انرژی برای ورزشکاران لازم است. اما مصرف زیاد پروتیین بر قدرت عضلانی نمیافزاید (فقط حجم عضلات را زیاد میکند) و توصیه میشود ۱۵-۱۲ درصد انرژی مصرفی بایستی از منبع پروتیین تأمین شود. چون نیاز ورزشکاران به انرژی افزایش مییابد، بنابراین مقدار پروتیین مورد نیاز برای فعالیتهای ورزشی حداکثر ۵/۱ گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن در روز است که در مورد پروتیین مصرفی توصیه میشود.
نسبت پروتیین حیوانی به گیاهی ۶۰ به ۴۰ میباشد و نوع پروتیین مصرفی بهتر است از گوشتهای کم چربی (گوشت سفید مثل مرغ و ماهی) و بیشتر بصورت کبابی یا آب پز باشد. سفیده تخم مرغ و لبنیات کم چربی نیز از منابع خوب پروتیین هستند. جگر منبع خوبی از پروتیین، آهن، فسفر، ویتامینهای گروه AوB میباشد. اما بدلیل اینکه غنی از اسیدهای نوکلییک، ترکیبات پوریندار و کلسترول است، مصرف آن بیش از هفتهای یک بار توصیه نمیشود. باید به این نکته توجه کرد که مصرف زیاد پروتیین باعث ایجاد عوارضی مثل از دست دادن کلسیم، خشکی بدن، ایجاد نقرس، دهیدراتاسیون یا کاهش آب بدن، کنونریس و اختلالات کلیوی میشود.
چربی
جهت تولید انرژی برای فعالیتهایی که مدت زیادی طول میکشد سوختن مواد حاوی چربی ضروری است. با طولانی شدن ورزش، اسیدهای چرب آزاد از ذخایر بافت چربی رها میشوند و برای مصرف عضلات به عنوان سوخت استفاده میشوند.
عضلات در ۶۰ تا ۹۰ دقیقه ابتدای ورزش از گلوکز و گلیکوژن ذخیره شده استفاده میکنند و پس از ۹ دقیقه اسیدهای چرب آزاد جهت سوخت مصرف میشوند. تحقیقات نشان داده است که چربی زیاد در رژیم غذایی باعث کاهش قدرت ورزشکاران میشود. در تحقیقی که روی دوچرخه سواران انجام گرفته مشاهده شده دوچرخه سوارانی که غذای مصرفی آنها غنی از کربوهیدرات پیچیده (نانهای سبوس دار، پاستا و...) و محدود از چربی بوده، تا ۲۴۰ دقیقه دوچرخهسواری کردهاند. در حالی که در نتیجه خوردن غذای چرب مقاومت آنها کم شده و حداکثر تا ۷۵ دقیقه توانستهاند فعالیت دوچرخه سواری داشته باشند. بطور کلی چربی مصرفی باید کمتر از ۲۵ درصد کالری رژیم باشد که از این مقدار ۱۰ درصد آن به اسیدهای چرب غیر اشباع حاوی چند باند دوگانه (روغن گیاهی مایع) اختصاص داده شود.
ساعت : 10:53 pm | نویسنده : admin
|
مطلب بعدی