عکاسی دیجیتال
عکاسی دیجیتال
عکاسی دیجیتال به فرآیند ثبت تصاویر به وسیلهٔ دریافت و ثبت نور برروی سطح حساس به نور سنسور الکترونیکی گفته میشود. الگوهای نوری بازتابیده شده یا ساطع شده از اشیاء بر روی سطح حساس به نور سنسور تأثیر میگذارد و باعث ثبت تصاویر میگردد.آسانی نسبی استفاده، سرعت بالای بازدید، انتقال و چاپ و نیز در بسیاری از موارد، کیفیت برتر، تعدادی از ویژگیهای متمایزکنندهٔ عکاسی دیجیتال هستند.
در عکاسی دیجیتال، سنسور (حسگر) وظیفهٔ ثبت تصویر را برعهده دارد و هیچکدام از سنسورها بصورت مستقیم قادر به شناسایی رنگها نیستند و فقط میتوانند شدت روشنایی نور را ثبت کنند. هر سنسور از میلیونها سنسور ریز حساس به نور تشکیل شده و هرکدام از این حسگرهای ریز قالباً یک پیکسل از عکس نهایی را ثبت میکند. سازندگان این سنسورها با قرار دادن فیلترهای سرخ، سبز و آبی (رنگهای اولیه) روی تک تک آنها با استفاده از الگوهایی مانند الگوی بایر میتوانند به پردازشگرهای دوربین قابلیت آن را بدهند که با کمک الگوریتمهای درونیابی (اینترپولیشن) و مقایسه ارقام ثبت شده توسط ریز سنسورهای مجاور، رنگ واقعی هر پیکسل را حدس بزنند. دوربینهایی که قابلیت ذخیرهٔ عکس را بصورت خام دارا هستند، اجازه میدهند که این بخش نهایی شناسایی رنگها روی رایانه شخصی انجام شود و این به کاربران اجازه میدهد که آزادی بیشتری در ویرایش عکس نهایی داشته باشند.
یکی از خصوصیاتی که در بازاریابی دوربینهای دیجیتال بر آن تاکید میشود تعداد کل پیکسلهای یک دوربین است. این رقم که با واحد مگاپیکسل یا میلیون پیکسل شمارش میشود، از راه ضرب تعداد پیکسلهای افقی و عمودی یک سنسور محاسبه میشود.
برای مثال، دوربینی که حسگری دارای ۳هزار پیکسل افقی و ۲هزار پیکسل عمودی باشد، یک دوربین ۶ مگاپیکسلی خواهد بود. با وجود آنکه این رقم در برخی موارد میتواند شاخص خوبی برای مقایسه کیفیت تصویر دوربینهای دیجیتال باشد، این رقم در اکثر موارد میتواند گمراه کننده نیز باشد. کیفیت نهایی یک تصویر دیجیتال موثر از متغیرهای بیشتری مانند نوع سنسور، مساحت سنسور، اندازه لنزهای ریز روی هر پیکسل و قدرت تمرکز لنز میباشد.
هیستوگرام
هیستوگرام (بافتنگار) به نموداری گفته میشود که فراوانی عناصری که در محور افقی آن قرار دارند را در محور عمودی نشان میدهد. هیستوگرام عکس، شدت نور را، از کمترین مقدار تا بیشترین مقدار، در محور افقی و تعداد پیکسلهای هرکدام از آنها را در محور عمودی نشان میدهد.
توجه به هیستوگرام، راه بسیار خوبی برای کنترل نوردهی دوربین و تصویر بوجود آمدهاست.
بافتنگار به عنوان یک عملگر کاربردی مصطلح است و یکی از ابزارهای مفید و کارآمد در دوربینهای عکاسی دیجیتال به شمار میرود.
تجهیزات عکاسی
عکاسی نیز همچون دیگر هنرها و علوم، نیاز به ابزار و تجهیزات خاص خود دارد. برخی از ابزارها در ایجاد عکس نقش اساسی دارند و نبود آنها فرآیند عکسبرداری را ناممکن میسازد و بعضی دیگر به عکاس کمک میکنند تا علاوه بر سرعت عمل و صرفهجویی در زمان، تصویر بهتری را نیز ثبت کند.
دوربین آنالوگ
دوربین آنالوگ طی سالیان طولانی از وضعیت ابتدایی خود که همان اتاق تاریک بود، تکمیل و به حالت فعلی در آمدهاست. اولین دوربینها فاقد مسدودکننده و دیافراگم بودند. لنز آن دوربینها کاملاً ابتدایی، و انحراف خطی شدید و سایه و یا تاریکی در گوشهها داشتند. لزوم مسدود کننده از زمانی احساس گردید که سرعت مواد حساس عکاسی (نورگیری) افزایش یافت و زمان نوردهی به کسری از ثانیه رسید. مسدود کنندهها در انواع مختلفی تولید شده و برای کارهای متعدد مورد استفاده قرار گرفتند. مسدودکنندههای برگی در تمامی سرعتهای فلاش کارایی داشتند، ولی سرعت آنها کم بود.
مسدود کنندههای سطح کانونی هم با وجود سرعت بالا، در ثبت تصویر از سوژههای متحرک، بسته به جهت حرکت پرهها (افقی یا عمودی) تصویر را دچار اعوجاج میکردند. با ورود عکاسی به جامعه و دنیای خبر و ورزش، طلب برای سرعتهای بالای مسدود کننده، برای ثبت وقایع سریع افزایش یافت. سرانجام کارخانه مینولتا در سال ۱۹۹۸ دوربین ماکسیوم ۹ خود را با سرعت مسدود کننده ۱/۱۲۰۰۰ ثانیه به جهان معرفی کرد، که خود انقلابی در این زمینه محسوب میشود.
فیلم
فیلم عکاسی که عمده تاریخ عکاسی مربوط به پیدایش و تکامل آن میباشد، یک سطح حساس عکاسی است که از شیشههای کلودیونِ تر شروع و تا ورق شفاف پلاستیکی که از جنس پلیاستر یا نیترو سلولوز یا سلولوز استات است ادامه پیدا کردهاست. این ورق با یکی از هالیدهای نقره که اکثراً برومور نقره و یک ماده ژلاتینی که برای چسباندن نمک مورد نظر بر سطح ورقه پلاستیکی ساخته شده، بوجود میآید.
فیلم عکاسی دارای انواع گوناگونی است. از فیلمهای عادی نور روز تا ریورسالهای نور شب.
دوربین دیجیتال
دوربین دیجیتال یک دستگاه الکترونیکی است که برای گرفتن عکس و ذخیرهٔ آن، بهجای فیلم عکاسی از حسگرهای حساس به نور معمولا از دستگاه جفتکنندهٔ بار (CCD) یا نیمرسانای اکسید فلزی مکمل (CMOS) استفاده میکند و تصویر گرفته شده توسط سنسور، طی چند مرحله برای استفاده به حافظهٔ دوربین فرستاده میشود.
دوربینهای دیجیتال همانند دوربینهای آنالوگ دارای یک منظرهیاب، لنز برای کانونی کردن تصویر بر روی یک وسیله حساس به نور، وسیلهای برای نگهداری و انتقال چند تصویر گرفته شده در دوربین و یک جعبه در بر گیرنده تمام این تجهیزات میباشد.
در دوربین دیجیتال فرآیند ثبت تصویر با استفاده از حسگر تصویر در حافظه انجام میگیرد و اجازه میدهد که تصاویر در شکل دیجیتال ذخیره شوند و به سرعت و بدون نیاز به عملیات خاصی (نظیر عملیات شیمیایی بر روی فیلم) در دسترس باشند.
لنز
لنز استوانهای حاوی مجموعهای از عدسی است که نور را از خود عبور داده و به درون دوربین هدایت میکند و باعث میشود که تصویر به صورت واضح بر روی فیلم عکاسی یا گیرنده تصویر منعکس شود. کیفیت عکس، بیشتر به لنز بستگی دارد تا دوربین. لنز دوربینهای کامپکت قابل تعویض نیستند، اما لنز دوربینهای تکلنزی بازتابی (SLR) قابل تعویضاند.
قدرت و کیفیت لنزها به عوامل گوناگونی بستگی دارد که مهمترین آنها فاصله کانونی و عدد دیافراگم است. فاصله کانونی برحسب میلیمتر است و معرف زاویه دید لنز است. هرچه فاصله کانونی لنز کمتر باشد، لنز زاویه دید بازتری دارد و به اصطلاح لنز، وایدتر است و هرچقدر فاصله کانونی بیشتر باشد زاویه دید کوتاهتر خواهد بود.
مبدلها
در دوربینهای غیر SLR، نمیتوان لنز را عوض کرد و در نتیجه، بزرگنمایی لنز محدود به بزرگنمایی اولیهٔ دوربین عکاسی خواهد بود. در دوربینهای SLR امکان تعویض لنز وجود دارد ولی هزینهٔ آن زیاد است. روش دیگر این است که برای تغییر محدودهٔ بزرگنمایی و فاصله کانونی از مبدل استفاده کرد؛ مبدلها انواع مختلف و کارکردهای گوناگونی دارند. که مهمترین آنها، مبدلهای تله، حلقه گسترش فاصله کانونی و عدسیهای درشتنما میباشند.
فلاش
فلاش وسیلهای است که جهت نورپردازی صحنههای تاریک و کم نور و نقاطی که از شرایط نوری نامطلوبی برخوردارند، از آن استفاده میشود.
فلاش یک منبع نور کوچک قابل حمل است که میتواند نوری قوی برای یک چندم ثانیه از خود بیرون دهد. فلاشها معمولاً از طریق باتری یک بار مصرف یا قابل شارژ تغذیه میشوند ولی بعضی از آنها را میتوان از طریق یک آداپتور به برق شهر نیز وصل نمود.
فلاشها در حالت کلی، دو نوع کاربر دارند؛ یک کاربرد آن افزایش نور محیط در زمانی که نور اصلی برای عکاسی کافی نیست یا شرایط عکاسی را سخت میکند، است و کاربرد دیگر آن، اصلاح نور محیط در زمانی که نور اصلی کافی است، ولی ترکیب خوبی به وجود نمیآورد است.
فیلتر
فیلترها در عکاسی، صفحاتی از جنس شیشه، پلاستیک و یا ژلاتین با قاب فلزی و یا بدون قاب و بصورت ورقی هستند، که در جلوی دهانهٔ لنز یا منبع نور قرار داده میشوند. انتهای لنز دوربینهای تکلنزی بازتابی، رزوه است و میشود فیلتر را به آن پیچ نمود.
فیلترها انواع مختلفی دارند و هرکدام در شرایط خاصی مورد استفاده قرار میگیرد که از آنها میتوان به فیلتر فرابنفش (جهت جذب پرتو فرابنفش خورشید و محافظ فیزیکی لنز)، فیلتر پولارایزر (جهت تغییر در نور و تاثیر بر کنتراست رنگه) فیلتر مادون قرمز (جهت عکاسی مادون قرمز)، فیلتر کاهنده نور (جهت کاهش شدت نور) و فیلتر اسکایلایت (جهت جلوگیری از نفوذ پرتو فرابنفش) اشاره کرد.
پایهها
سهپایه
سه پایهٔ عکاسی، وسیلهای است که میتوان دوربین را روی آن نصب کرد و به کمک آن عکس گرفت. یک استفادهٔ سه پایه، جلوگیری از لرزش دوربین در نوردهیهای زیاد است. همچنین بهوسیلهٔ سهپایه میتوان از تار شدن عکس که بر اثر تکانخوردن احتمالی دوربین ایجاد میشود، جلوگیری کرد.
تک پایه
تکپایه وسیلهای است که دوربین عکاسی به آن متصل میشود و لرزش را تا حدی از بین میبرد. از تک پایهها در عکاسی حیاتوحش، عکاسی ورزشی، عکاسی از موزهها و هنگامی که چرخش سریع دوربین در جهت افقی برای عکاسی مورد نیاز است، مانند ثبت عکسهای پنینگ، بیشتر استفاده میشود.
اصطلاحات فنی
عمق میدان
عمق میدان عبارت است از گستردگی محدودهای که جلوتر یا عقبتر از سوژهٔ اصلی، فوکوس هستند و مقدار معینی از میدان دید لنز که در آن تصاویر بصورت کاملاً واضح ثبت میشوند. هرچه فاصلهٔ سوژه از دوربین افزایش یابد، عمق میدان نیز افزایش خواهد یافت.
تعادل سفیدی
تعادل رنگ سفید (به انگلیسی: White Balance) یا تعادل رنگ عبارت است از به روند اصلاح رنگها که در این روند تن رنگ سفید که ممکن است تمایل به برخی رنگهای دیگر داشتهباشد تبدیل به سفیدِ کامل میشود و سایر رنگها نیز به تناظر آن، اصلاح میشوند.
نوردهی
به مقدار نوری که به فیلم عکاسی یا گیرنده تصویر میرسد، نوردهی گفته میشود. این مقدار ترکیبی از نور موجود، عدد دیافراگم و سرعت شاتر است.
فوکوس
به تنظیم فاصلهٔ سوژه تا دوربین فوکوس گفته میشود. اشیایی که در فاصلهٔ فوکوس یا نزدیک به آن قرار داشته باشند واضح و سایر اشیا، محو میشوند.فاصله کانونی
فاصله کانونی، به فاصلهٔ مرکز اپتیکی لنز و مرکز کانونی آن گفته میشود. این فاصله معمولا برابر با فاصله فاصله مرکز اپتیکی و سنسور است و تغییر فاصله کانونی باعث افزایش و یا کاهش بزرگنمایی میشود. هنگام افزایش بزرگنمایی روی یک شی، فاصله کانونی عوض میشود و هر چه سوژه دورتر باشد فاصلهٔ کانونی بیشتر میشود. در شرایط یکسان عکسی که با فاصله کانونی کمتر گرفته شده باشد، کیفیت بهتری دارد.
سرعت فیلم
سرعت فیلم یا ایزو عددی است که جهت اندازهگیری حساسیت فیلم عکاسی یا حسگرهای الکترونیکی استفاده میشود. در دوربین آنالوگ هرچه حساسیت فیلم بیشتر باشد نیاز به نور کمتری خواهد بود ولی کیفیت عکسها نیز کاهش پیدا میکند. در دوربین دیجیتال، حساسیت دوربین، مقدار تقویت خروجی حسگر را تعیین میکند. هرچه خروجی بیشتر تقویت شود، نیاز به نور کمتر خواهد بود ولی افزایش تقویت، باعث افزایش نویز و در نتیجه کاهش کیفیت میشود.
زاویه دید
زاویهٔ دید، زاویهای است که لنز میتواند صحنهٔ روبهروی خود را ببیند؛ اگر خطی فرضی از لنز به دو انتهای منظرهای که دیده میشود ترسیم کنیم، زاویهٔ بین این دوخط، زاویهٔ دید خواهد بود. زاویهٔ دید را فاصلهٔ کانونی مشخص میکند و هرچه فاصلهٔ کانونی بیشتر شود، زاویهٔ دید کوچکتر و هرچه فاصلهٔ کانونی کمتر بشود، زاویهٔ دید بزرگتر میشود.
ترکیببندی
عکاسی مشتمل بر دو بخش هنر و مهارت است. ترکیببندی از یکسو با مسائل زیباییشناسی سر و کار دارد؛ اینکه چگونه میتوان تصاویر زیباتری بوجود آورد و از سوی دیگر، ترکیببندی میتواند در بیان ایدهٔ عکاسی نیز موثر باشد و به عنوان مثال عکاس میتواند با ترکیببندی مناسب، قسمتهای مهم تصویر را برجسته کند و توجه بیننده را به قسمتهایی جلب کند که هدف اوست. در واقع ترکیببندی عبارت است از قراردادن اجزای عکس در کنار یکدیگر. قسمت زیادی از عکاسی، بدون دوربین است؛ عکاس باید بیندیشد، ریزبین و نکتهسنج باشد و از همه مهمتر، دغدغه داشتهباشد و پیش از عکسبرداری، صحنه را به خوبی در ذهنش مجسم کند.
نسبت یکسوم
قسمتهای مختلف کادر از نظر بصری، ارزش یکسانی ندارند، برخی قسمتها توجه بیشتری را جلب میکنند و به همین دلیل باید از آنها استفادهٔ بیشتری کرد. قرار گرفتن عناصر مهم تصویر در محل برخورد خطوط افقی و عمودی که تصویر را به سه قسمت تقسیم میکنند، بیشترین توجه را جلب میکند. اگر طول و عرض عکس، با استفاده از خطوط فرضی به سه قسمت تقسیم شوند، این خطوط در چهار نقطه که به آنها نقاط طلایی گفته میشود یکدیگر را قطع میکنند و بهتر است موارد کلیدی و مفهومی تصویر، بر روی این نقاط و خطوط ثبت شود. زیرا قرار دادن سوژه روی این نقاط تلاقی، باعث ایجاد هماهنگی و جلب توجه بیشتر میشود.
نقطهٔ کانونی و خطوط راهنما
نقطهٔ کانونی قسمتی از سوژهٔ اصلی عکس و اولین نقطهای است که نگاه بیننده را به خود جلب میکند. هر عکس باید یک نقطهٔ کانونی اصلی داشته باشد. عکسهایی که یکدست هستند و هیچ قسمتی از آنها گیرایی و کشش بیشتری نسبت به سایر بخشها ندارند، معمولا عکسهای خوبی نیستند و نمیتوانند ارتباط خوبی با بیننده برقرار کنند.
عکس میتواند چند نقطهٔ کانونی فرعی هم داشته باشد تا بعد از اینکه نگاهِ بیننده متوجهٔ نقطه کانونی اصلی شد، توجه او را به سمت خود جلب کنند. همچنین، عکس باید نگاه بیننده را هدایت کند؛ نگاه از نقطه کانونی شروع میشود و با کمک خطوط راهنما به قسمتهای دیگر عکس کشیده میشود.
در بسیاری از مناظر عناصری وجود دارند که میتوانند خطوطی راهنما باشند. نردهها، خط افق، درختان و بسیاری دیگر از عناصر اینچنینی، میتواند مورد استفادهٔ عکاس قرار گیرد.
انواع عکاسی
عکاسی معماری
عکاسی معماری، شاخهای از عکاسی است که در آن از آثار معماری و ساختمانها عکسبرداری میشود.
در عکاسی معماری، دو فاکتور زاویه دید و نوع لنز مهماند، زیرا معمولاً آثار معماری بزرگ هستند و عکاس هم نمیتواند به اندازهٔ کافی از آنها فاصله بگیرد؛ به همین دلیل لازم است که زاویهٔ دید لنز زیاد باشد، یعنی فاصله کانونی کم باشد تا عکاس بتواند همهٔ ساختمان و بنا را در کادر جا دهد.
عکاسی اجسام بیجان
عکاسی اجسام بیجان شاخهای از هنر عکاسی است که به ثبت تصویر از اشیاء بیجان و معمولاً غیر متحرک و اشیا محیط پیرامون میپردازد. عکاسی از اجسام بیجان در حقیقت جزو سبکهای مشکل عکاسی محسوب میشود، عکاسان این سبک باید توانایی نورسنجی دقیق را داشته و از ذوق ترکیببندی بالایی برخوردار باشند. هدف اصلی در عکاسی طبیعت بیجان، بیان ایده و مفهومی خاص، به سادهترین و روشنترین شکل ممکن است.
وجه تمایز اصلی این سبک با سایرسبکها، در حقیقت به چیدمان صحنهٔ عکس مربوط است؛ چیدمان در حقیقت همان چیدن صحنه عکس و ساختن صحنه است؛ در این سبک، عکاسان در حقیقت بیشتر عناصر عکس را میسازند تا اینکه صرفاً سرگرم عکاسی باشند.
عکاسی نجومی
عکاسی نجومی شاخهای از عکاسی است که به وسیلهٔ تلسکوپ و با روشهای مختلف از ستارهها و سیارات عکسبرداری میکند. زمان نوردهی این عکسها معمولاً از چند دقیقه تا چند ساعت، متفاوت است. البته با دوربین عکاسی و با هر لنزی میتوان از ستارهها و سیارههای نزدیک عکس گرفت.
عکاسی ورزشی
عکاسی ورزشی، شاخهای از عکاسی است که در آن از صحنههای ورزشی و ورزشکاران عکسبرداری میشود. در این نوع عکاسی، تجهیزات و ابزارها نقش مهمی دارند زیرا سوژه متحرک است و عکاس هم از صحنه دور است بنابراین داشتن لنزهای قدرتمندی همچون تله و زوم لازم است. همچنین دوربین هم باید قابلیت استفادهٔ پیاپی شاتر را داشته باشد.
عکاسی پرتره
عکاسی پرتره، شاخهای از عکاسی است که در آن از چهرهٔ انسان عکسبرداری میشود. عکاسی پرتره انواع مختلفی دارد، اما در همهٔ آنها تمرکز عکس بر روی چهرهٔ اشخاص است. پرتره تنها یک عکس ساده نیست، بلکه نمایانگر افکار، اخلاق و خصوصیات فردی سوژهاست.
معمولاً فاصلههای کانونی لنزهای مورد استفاده برای عکاسی پرتره بخاطر بار روانی لنزهای واید و نرمال، از دو برابر نرمال به بالا و بخاطر کاهش شدید عمق میدان وضوح در لنزهای تله بلند، کمتر از چهار برابر لنز نرمال است. بهتر است عکسهای پرتره را با عمق میدان کم (یعنی با دیافراگم باز) تهیه کرد تا پس زمینه محو شده و سوژه با تاکید بیش تری دیده شود.
عکاسی از طبیعت
عکاسی طبیعت به شاخهای از عکاسی گفته میشود که گیاهان، جانوران، کوهها یا صخرهها به نحوی ثبت شده باشند که در آن هیچ گونه اثر مستقیم یا غیر مستقیمی از حضور انسان دیده نشود، گیاهان پرورش داده شده از سوی انسان، راهها، حیوانات اهلی یا حیوانات وحشی خارج از محیط زیست اصلی خود، هیچ یک در عکس طبیعت نباید حضور داشته باشند.
عکاسی حیاتوحش
عکاسی حیات وحش، شاخهای از عکاسی است که در آن از حیوانات و جانوران عکسبرداری میشود. عکاسی در این سبک، نیاز به دانش بالا و تجربهٔ فراوان در زمینهٔ عکاسی و آشنایی با رفتار حیوانات گوناگون دارد. عکاسان باید توان اثبات طبیعی بودن تصاویر را داشته باشند. عکس از حیوانات در باغ وحش، حیوانات دست آموز و اهلی شده و سایر موارد مشابه عکس طبیعت محسوب نمیشوند.
در این نوع عکاسی، دهانهٔ باز لنز برای دستیابی به سرعت بالا و ثبت سوژهٔ در حال حرکت و محو کردن پس زمینه استفاده میشود. همچنین عکاسان حیاتوحش، از لنز تله استفاده میکنند بنابراین عکاسان حیات وحش احتیاج به سهپایه دارند. آنها همچنین برای این که بتوانند به حیات وحش نزدیکتر شوند احتیاج به وسایلی برای استتار دارند.
عکاسی از مناظر
عکاسی از مناظر، به عکاسی از جهان پیرامون میپردازد، حضور انسان یا عناصر انسانی، در این سبک محدودیتی ندارد. توانایی در دیدن زیباترین ترکیب بندی در منظره و تصور آن که در چاپ نهایی چگونه به نظر میرسد و همچنین انتقال الهام عکاس به بیننده از مهمترین ماهیتهای عکاسی منظرهاست. برای عکاسی از چشماندازها، عکاسن معمولاً از لنز واید، سهپایه و بستهترین دیافراگم (۱۱ تا ۲۲) برای بدست آوردن بیشترین عمق میدان استفاده میکنند.
عکاسی خبری
عکاسی خبری یا فتوژورنالیسم به عکسهایی گفته میشود که پبام و هدف اصلی آنها خبر رسانی است. عکاسان خبری، همان نویسندگان مقاله و مخبران خبر به وسیله تصویر یا همان عکس هستند. عکاسی خبری هنری است که برای قصهگویی عکاسانه به کار گرفته میشود تا زندگی را مستند کند. فتوژورنالیسم ما را به عکسهایی ارجاع میدهد که یک داستان را بیان میکند. در فتوژرنالیسم روایت عکس مقدم بر قضاوت است، یعنی باید عکس، دیگران را به قضاوت بکشد. در فتوژرنالیسم، عنوان یا مضمون مقدم بر عکس است و باید به مخاطبان و بینندگان و کسانی که داوری میکنند کمک کند تا خودشان داستان یا ماجرا را کشف کنند.
عکاسی شب
عکاسی در شب، به عکاسی در فضای آزاد در ساعات شب گفته میشود. در عکاسی شب، معمولاً از دیافراگمهای بسته و زمانهای نوردهی طولانی استفاده میکنند. البته در این حالت عمق میدان کم میشود. در این حالت، نقاط نورانی متحرک بهصورت خطی نورانی و کشیده در صفحهٔ حساس عکاسی ثبت میشوند. اما اگر مدت نوردهی افزایش یابد، نویز تصویر نیز زیاد میشود.
عکاسی ماکرو
عکاسی ماکرو شاخهای از عکاسی است که از نمای نزدیک و بطور معمول از سوژههای کوچک عکسبرداری میکند. بطور کلاسیک، سوژهٔ موجود در یک تصویر ماکرو بزرگتر از اندازهٔ آن در طبیعت است. به هر شکل امروزه تصویر برداری ماکرو، تهیه تصویر از سوژه در ابعاد بزرگتر و واضحتر از آن چیزی است که در حیات دیده میشود.
عکاسی صنعتی
عکاسی صنعتی یکی از شاخه های عکاسی می باشد که به سفارش یک سازمان صنعتی صورت می پذیرد و به ثبت فرایندهای تولید ، محصولات ، سازمان کار ، کارکنان و یا تجهیزات سازمانی می پردازد. عکس صنعتی ممکن است با مقاصد داخلی ( به عنوان مثال اداری و یا روابط صنعتی ) و یا خارجی ( به عنوان مثال تبلیغات یا روابط عمومی ) بکار گرفته شود.
عکاسی دیجیتال به فرآیند ثبت تصاویر به وسیلهٔ دریافت و ثبت نور برروی سطح حساس به نور سنسور الکترونیکی گفته میشود. الگوهای نوری بازتابیده شده یا ساطع شده از اشیاء بر روی سطح حساس به نور سنسور تأثیر میگذارد و باعث ثبت تصاویر میگردد.آسانی نسبی استفاده، سرعت بالای بازدید، انتقال و چاپ و نیز در بسیاری از موارد، کیفیت برتر، تعدادی از ویژگیهای متمایزکنندهٔ عکاسی دیجیتال هستند.
در عکاسی دیجیتال، سنسور (حسگر) وظیفهٔ ثبت تصویر را برعهده دارد و هیچکدام از سنسورها بصورت مستقیم قادر به شناسایی رنگها نیستند و فقط میتوانند شدت روشنایی نور را ثبت کنند. هر سنسور از میلیونها سنسور ریز حساس به نور تشکیل شده و هرکدام از این حسگرهای ریز قالباً یک پیکسل از عکس نهایی را ثبت میکند. سازندگان این سنسورها با قرار دادن فیلترهای سرخ، سبز و آبی (رنگهای اولیه) روی تک تک آنها با استفاده از الگوهایی مانند الگوی بایر میتوانند به پردازشگرهای دوربین قابلیت آن را بدهند که با کمک الگوریتمهای درونیابی (اینترپولیشن) و مقایسه ارقام ثبت شده توسط ریز سنسورهای مجاور، رنگ واقعی هر پیکسل را حدس بزنند. دوربینهایی که قابلیت ذخیرهٔ عکس را بصورت خام دارا هستند، اجازه میدهند که این بخش نهایی شناسایی رنگها روی رایانه شخصی انجام شود و این به کاربران اجازه میدهد که آزادی بیشتری در ویرایش عکس نهایی داشته باشند.
یکی از خصوصیاتی که در بازاریابی دوربینهای دیجیتال بر آن تاکید میشود تعداد کل پیکسلهای یک دوربین است. این رقم که با واحد مگاپیکسل یا میلیون پیکسل شمارش میشود، از راه ضرب تعداد پیکسلهای افقی و عمودی یک سنسور محاسبه میشود.
برای مثال، دوربینی که حسگری دارای ۳هزار پیکسل افقی و ۲هزار پیکسل عمودی باشد، یک دوربین ۶ مگاپیکسلی خواهد بود. با وجود آنکه این رقم در برخی موارد میتواند شاخص خوبی برای مقایسه کیفیت تصویر دوربینهای دیجیتال باشد، این رقم در اکثر موارد میتواند گمراه کننده نیز باشد. کیفیت نهایی یک تصویر دیجیتال موثر از متغیرهای بیشتری مانند نوع سنسور، مساحت سنسور، اندازه لنزهای ریز روی هر پیکسل و قدرت تمرکز لنز میباشد.
هیستوگرام
هیستوگرام (بافتنگار) به نموداری گفته میشود که فراوانی عناصری که در محور افقی آن قرار دارند را در محور عمودی نشان میدهد. هیستوگرام عکس، شدت نور را، از کمترین مقدار تا بیشترین مقدار، در محور افقی و تعداد پیکسلهای هرکدام از آنها را در محور عمودی نشان میدهد.
توجه به هیستوگرام، راه بسیار خوبی برای کنترل نوردهی دوربین و تصویر بوجود آمدهاست.
بافتنگار به عنوان یک عملگر کاربردی مصطلح است و یکی از ابزارهای مفید و کارآمد در دوربینهای عکاسی دیجیتال به شمار میرود.
تجهیزات عکاسی
عکاسی نیز همچون دیگر هنرها و علوم، نیاز به ابزار و تجهیزات خاص خود دارد. برخی از ابزارها در ایجاد عکس نقش اساسی دارند و نبود آنها فرآیند عکسبرداری را ناممکن میسازد و بعضی دیگر به عکاس کمک میکنند تا علاوه بر سرعت عمل و صرفهجویی در زمان، تصویر بهتری را نیز ثبت کند.
دوربین آنالوگ
دوربین آنالوگ طی سالیان طولانی از وضعیت ابتدایی خود که همان اتاق تاریک بود، تکمیل و به حالت فعلی در آمدهاست. اولین دوربینها فاقد مسدودکننده و دیافراگم بودند. لنز آن دوربینها کاملاً ابتدایی، و انحراف خطی شدید و سایه و یا تاریکی در گوشهها داشتند. لزوم مسدود کننده از زمانی احساس گردید که سرعت مواد حساس عکاسی (نورگیری) افزایش یافت و زمان نوردهی به کسری از ثانیه رسید. مسدود کنندهها در انواع مختلفی تولید شده و برای کارهای متعدد مورد استفاده قرار گرفتند. مسدودکنندههای برگی در تمامی سرعتهای فلاش کارایی داشتند، ولی سرعت آنها کم بود.
مسدود کنندههای سطح کانونی هم با وجود سرعت بالا، در ثبت تصویر از سوژههای متحرک، بسته به جهت حرکت پرهها (افقی یا عمودی) تصویر را دچار اعوجاج میکردند. با ورود عکاسی به جامعه و دنیای خبر و ورزش، طلب برای سرعتهای بالای مسدود کننده، برای ثبت وقایع سریع افزایش یافت. سرانجام کارخانه مینولتا در سال ۱۹۹۸ دوربین ماکسیوم ۹ خود را با سرعت مسدود کننده ۱/۱۲۰۰۰ ثانیه به جهان معرفی کرد، که خود انقلابی در این زمینه محسوب میشود.
فیلم
فیلم عکاسی که عمده تاریخ عکاسی مربوط به پیدایش و تکامل آن میباشد، یک سطح حساس عکاسی است که از شیشههای کلودیونِ تر شروع و تا ورق شفاف پلاستیکی که از جنس پلیاستر یا نیترو سلولوز یا سلولوز استات است ادامه پیدا کردهاست. این ورق با یکی از هالیدهای نقره که اکثراً برومور نقره و یک ماده ژلاتینی که برای چسباندن نمک مورد نظر بر سطح ورقه پلاستیکی ساخته شده، بوجود میآید.
فیلم عکاسی دارای انواع گوناگونی است. از فیلمهای عادی نور روز تا ریورسالهای نور شب.
دوربین دیجیتال
دوربین دیجیتال یک دستگاه الکترونیکی است که برای گرفتن عکس و ذخیرهٔ آن، بهجای فیلم عکاسی از حسگرهای حساس به نور معمولا از دستگاه جفتکنندهٔ بار (CCD) یا نیمرسانای اکسید فلزی مکمل (CMOS) استفاده میکند و تصویر گرفته شده توسط سنسور، طی چند مرحله برای استفاده به حافظهٔ دوربین فرستاده میشود.
دوربینهای دیجیتال همانند دوربینهای آنالوگ دارای یک منظرهیاب، لنز برای کانونی کردن تصویر بر روی یک وسیله حساس به نور، وسیلهای برای نگهداری و انتقال چند تصویر گرفته شده در دوربین و یک جعبه در بر گیرنده تمام این تجهیزات میباشد.
در دوربین دیجیتال فرآیند ثبت تصویر با استفاده از حسگر تصویر در حافظه انجام میگیرد و اجازه میدهد که تصاویر در شکل دیجیتال ذخیره شوند و به سرعت و بدون نیاز به عملیات خاصی (نظیر عملیات شیمیایی بر روی فیلم) در دسترس باشند.
لنز
لنز استوانهای حاوی مجموعهای از عدسی است که نور را از خود عبور داده و به درون دوربین هدایت میکند و باعث میشود که تصویر به صورت واضح بر روی فیلم عکاسی یا گیرنده تصویر منعکس شود. کیفیت عکس، بیشتر به لنز بستگی دارد تا دوربین. لنز دوربینهای کامپکت قابل تعویض نیستند، اما لنز دوربینهای تکلنزی بازتابی (SLR) قابل تعویضاند.
قدرت و کیفیت لنزها به عوامل گوناگونی بستگی دارد که مهمترین آنها فاصله کانونی و عدد دیافراگم است. فاصله کانونی برحسب میلیمتر است و معرف زاویه دید لنز است. هرچه فاصله کانونی لنز کمتر باشد، لنز زاویه دید بازتری دارد و به اصطلاح لنز، وایدتر است و هرچقدر فاصله کانونی بیشتر باشد زاویه دید کوتاهتر خواهد بود.
مبدلها
در دوربینهای غیر SLR، نمیتوان لنز را عوض کرد و در نتیجه، بزرگنمایی لنز محدود به بزرگنمایی اولیهٔ دوربین عکاسی خواهد بود. در دوربینهای SLR امکان تعویض لنز وجود دارد ولی هزینهٔ آن زیاد است. روش دیگر این است که برای تغییر محدودهٔ بزرگنمایی و فاصله کانونی از مبدل استفاده کرد؛ مبدلها انواع مختلف و کارکردهای گوناگونی دارند. که مهمترین آنها، مبدلهای تله، حلقه گسترش فاصله کانونی و عدسیهای درشتنما میباشند.
فلاش
فلاش وسیلهای است که جهت نورپردازی صحنههای تاریک و کم نور و نقاطی که از شرایط نوری نامطلوبی برخوردارند، از آن استفاده میشود.
فلاش یک منبع نور کوچک قابل حمل است که میتواند نوری قوی برای یک چندم ثانیه از خود بیرون دهد. فلاشها معمولاً از طریق باتری یک بار مصرف یا قابل شارژ تغذیه میشوند ولی بعضی از آنها را میتوان از طریق یک آداپتور به برق شهر نیز وصل نمود.
فلاشها در حالت کلی، دو نوع کاربر دارند؛ یک کاربرد آن افزایش نور محیط در زمانی که نور اصلی برای عکاسی کافی نیست یا شرایط عکاسی را سخت میکند، است و کاربرد دیگر آن، اصلاح نور محیط در زمانی که نور اصلی کافی است، ولی ترکیب خوبی به وجود نمیآورد است.
فیلتر
فیلترها در عکاسی، صفحاتی از جنس شیشه، پلاستیک و یا ژلاتین با قاب فلزی و یا بدون قاب و بصورت ورقی هستند، که در جلوی دهانهٔ لنز یا منبع نور قرار داده میشوند. انتهای لنز دوربینهای تکلنزی بازتابی، رزوه است و میشود فیلتر را به آن پیچ نمود.
فیلترها انواع مختلفی دارند و هرکدام در شرایط خاصی مورد استفاده قرار میگیرد که از آنها میتوان به فیلتر فرابنفش (جهت جذب پرتو فرابنفش خورشید و محافظ فیزیکی لنز)، فیلتر پولارایزر (جهت تغییر در نور و تاثیر بر کنتراست رنگه) فیلتر مادون قرمز (جهت عکاسی مادون قرمز)، فیلتر کاهنده نور (جهت کاهش شدت نور) و فیلتر اسکایلایت (جهت جلوگیری از نفوذ پرتو فرابنفش) اشاره کرد.
پایهها
سهپایه
سه پایهٔ عکاسی، وسیلهای است که میتوان دوربین را روی آن نصب کرد و به کمک آن عکس گرفت. یک استفادهٔ سه پایه، جلوگیری از لرزش دوربین در نوردهیهای زیاد است. همچنین بهوسیلهٔ سهپایه میتوان از تار شدن عکس که بر اثر تکانخوردن احتمالی دوربین ایجاد میشود، جلوگیری کرد.
تک پایه
تکپایه وسیلهای است که دوربین عکاسی به آن متصل میشود و لرزش را تا حدی از بین میبرد. از تک پایهها در عکاسی حیاتوحش، عکاسی ورزشی، عکاسی از موزهها و هنگامی که چرخش سریع دوربین در جهت افقی برای عکاسی مورد نیاز است، مانند ثبت عکسهای پنینگ، بیشتر استفاده میشود.
اصطلاحات فنی
عمق میدان
عمق میدان عبارت است از گستردگی محدودهای که جلوتر یا عقبتر از سوژهٔ اصلی، فوکوس هستند و مقدار معینی از میدان دید لنز که در آن تصاویر بصورت کاملاً واضح ثبت میشوند. هرچه فاصلهٔ سوژه از دوربین افزایش یابد، عمق میدان نیز افزایش خواهد یافت.
تعادل سفیدی
تعادل رنگ سفید (به انگلیسی: White Balance) یا تعادل رنگ عبارت است از به روند اصلاح رنگها که در این روند تن رنگ سفید که ممکن است تمایل به برخی رنگهای دیگر داشتهباشد تبدیل به سفیدِ کامل میشود و سایر رنگها نیز به تناظر آن، اصلاح میشوند.
نوردهی
به مقدار نوری که به فیلم عکاسی یا گیرنده تصویر میرسد، نوردهی گفته میشود. این مقدار ترکیبی از نور موجود، عدد دیافراگم و سرعت شاتر است.
فوکوس
به تنظیم فاصلهٔ سوژه تا دوربین فوکوس گفته میشود. اشیایی که در فاصلهٔ فوکوس یا نزدیک به آن قرار داشته باشند واضح و سایر اشیا، محو میشوند.فاصله کانونی
فاصله کانونی، به فاصلهٔ مرکز اپتیکی لنز و مرکز کانونی آن گفته میشود. این فاصله معمولا برابر با فاصله فاصله مرکز اپتیکی و سنسور است و تغییر فاصله کانونی باعث افزایش و یا کاهش بزرگنمایی میشود. هنگام افزایش بزرگنمایی روی یک شی، فاصله کانونی عوض میشود و هر چه سوژه دورتر باشد فاصلهٔ کانونی بیشتر میشود. در شرایط یکسان عکسی که با فاصله کانونی کمتر گرفته شده باشد، کیفیت بهتری دارد.
سرعت فیلم
سرعت فیلم یا ایزو عددی است که جهت اندازهگیری حساسیت فیلم عکاسی یا حسگرهای الکترونیکی استفاده میشود. در دوربین آنالوگ هرچه حساسیت فیلم بیشتر باشد نیاز به نور کمتری خواهد بود ولی کیفیت عکسها نیز کاهش پیدا میکند. در دوربین دیجیتال، حساسیت دوربین، مقدار تقویت خروجی حسگر را تعیین میکند. هرچه خروجی بیشتر تقویت شود، نیاز به نور کمتر خواهد بود ولی افزایش تقویت، باعث افزایش نویز و در نتیجه کاهش کیفیت میشود.
زاویه دید
زاویهٔ دید، زاویهای است که لنز میتواند صحنهٔ روبهروی خود را ببیند؛ اگر خطی فرضی از لنز به دو انتهای منظرهای که دیده میشود ترسیم کنیم، زاویهٔ بین این دوخط، زاویهٔ دید خواهد بود. زاویهٔ دید را فاصلهٔ کانونی مشخص میکند و هرچه فاصلهٔ کانونی بیشتر شود، زاویهٔ دید کوچکتر و هرچه فاصلهٔ کانونی کمتر بشود، زاویهٔ دید بزرگتر میشود.
ترکیببندی
عکاسی مشتمل بر دو بخش هنر و مهارت است. ترکیببندی از یکسو با مسائل زیباییشناسی سر و کار دارد؛ اینکه چگونه میتوان تصاویر زیباتری بوجود آورد و از سوی دیگر، ترکیببندی میتواند در بیان ایدهٔ عکاسی نیز موثر باشد و به عنوان مثال عکاس میتواند با ترکیببندی مناسب، قسمتهای مهم تصویر را برجسته کند و توجه بیننده را به قسمتهایی جلب کند که هدف اوست. در واقع ترکیببندی عبارت است از قراردادن اجزای عکس در کنار یکدیگر. قسمت زیادی از عکاسی، بدون دوربین است؛ عکاس باید بیندیشد، ریزبین و نکتهسنج باشد و از همه مهمتر، دغدغه داشتهباشد و پیش از عکسبرداری، صحنه را به خوبی در ذهنش مجسم کند.
نسبت یکسوم
قسمتهای مختلف کادر از نظر بصری، ارزش یکسانی ندارند، برخی قسمتها توجه بیشتری را جلب میکنند و به همین دلیل باید از آنها استفادهٔ بیشتری کرد. قرار گرفتن عناصر مهم تصویر در محل برخورد خطوط افقی و عمودی که تصویر را به سه قسمت تقسیم میکنند، بیشترین توجه را جلب میکند. اگر طول و عرض عکس، با استفاده از خطوط فرضی به سه قسمت تقسیم شوند، این خطوط در چهار نقطه که به آنها نقاط طلایی گفته میشود یکدیگر را قطع میکنند و بهتر است موارد کلیدی و مفهومی تصویر، بر روی این نقاط و خطوط ثبت شود. زیرا قرار دادن سوژه روی این نقاط تلاقی، باعث ایجاد هماهنگی و جلب توجه بیشتر میشود.
نقطهٔ کانونی و خطوط راهنما
نقطهٔ کانونی قسمتی از سوژهٔ اصلی عکس و اولین نقطهای است که نگاه بیننده را به خود جلب میکند. هر عکس باید یک نقطهٔ کانونی اصلی داشته باشد. عکسهایی که یکدست هستند و هیچ قسمتی از آنها گیرایی و کشش بیشتری نسبت به سایر بخشها ندارند، معمولا عکسهای خوبی نیستند و نمیتوانند ارتباط خوبی با بیننده برقرار کنند.
عکس میتواند چند نقطهٔ کانونی فرعی هم داشته باشد تا بعد از اینکه نگاهِ بیننده متوجهٔ نقطه کانونی اصلی شد، توجه او را به سمت خود جلب کنند. همچنین، عکس باید نگاه بیننده را هدایت کند؛ نگاه از نقطه کانونی شروع میشود و با کمک خطوط راهنما به قسمتهای دیگر عکس کشیده میشود.
در بسیاری از مناظر عناصری وجود دارند که میتوانند خطوطی راهنما باشند. نردهها، خط افق، درختان و بسیاری دیگر از عناصر اینچنینی، میتواند مورد استفادهٔ عکاس قرار گیرد.
انواع عکاسی
عکاسی معماری
عکاسی معماری، شاخهای از عکاسی است که در آن از آثار معماری و ساختمانها عکسبرداری میشود.
در عکاسی معماری، دو فاکتور زاویه دید و نوع لنز مهماند، زیرا معمولاً آثار معماری بزرگ هستند و عکاس هم نمیتواند به اندازهٔ کافی از آنها فاصله بگیرد؛ به همین دلیل لازم است که زاویهٔ دید لنز زیاد باشد، یعنی فاصله کانونی کم باشد تا عکاس بتواند همهٔ ساختمان و بنا را در کادر جا دهد.
عکاسی اجسام بیجان
عکاسی اجسام بیجان شاخهای از هنر عکاسی است که به ثبت تصویر از اشیاء بیجان و معمولاً غیر متحرک و اشیا محیط پیرامون میپردازد. عکاسی از اجسام بیجان در حقیقت جزو سبکهای مشکل عکاسی محسوب میشود، عکاسان این سبک باید توانایی نورسنجی دقیق را داشته و از ذوق ترکیببندی بالایی برخوردار باشند. هدف اصلی در عکاسی طبیعت بیجان، بیان ایده و مفهومی خاص، به سادهترین و روشنترین شکل ممکن است.
وجه تمایز اصلی این سبک با سایرسبکها، در حقیقت به چیدمان صحنهٔ عکس مربوط است؛ چیدمان در حقیقت همان چیدن صحنه عکس و ساختن صحنه است؛ در این سبک، عکاسان در حقیقت بیشتر عناصر عکس را میسازند تا اینکه صرفاً سرگرم عکاسی باشند.
عکاسی نجومی
عکاسی نجومی شاخهای از عکاسی است که به وسیلهٔ تلسکوپ و با روشهای مختلف از ستارهها و سیارات عکسبرداری میکند. زمان نوردهی این عکسها معمولاً از چند دقیقه تا چند ساعت، متفاوت است. البته با دوربین عکاسی و با هر لنزی میتوان از ستارهها و سیارههای نزدیک عکس گرفت.
عکاسی ورزشی
عکاسی ورزشی، شاخهای از عکاسی است که در آن از صحنههای ورزشی و ورزشکاران عکسبرداری میشود. در این نوع عکاسی، تجهیزات و ابزارها نقش مهمی دارند زیرا سوژه متحرک است و عکاس هم از صحنه دور است بنابراین داشتن لنزهای قدرتمندی همچون تله و زوم لازم است. همچنین دوربین هم باید قابلیت استفادهٔ پیاپی شاتر را داشته باشد.
عکاسی پرتره
عکاسی پرتره، شاخهای از عکاسی است که در آن از چهرهٔ انسان عکسبرداری میشود. عکاسی پرتره انواع مختلفی دارد، اما در همهٔ آنها تمرکز عکس بر روی چهرهٔ اشخاص است. پرتره تنها یک عکس ساده نیست، بلکه نمایانگر افکار، اخلاق و خصوصیات فردی سوژهاست.
معمولاً فاصلههای کانونی لنزهای مورد استفاده برای عکاسی پرتره بخاطر بار روانی لنزهای واید و نرمال، از دو برابر نرمال به بالا و بخاطر کاهش شدید عمق میدان وضوح در لنزهای تله بلند، کمتر از چهار برابر لنز نرمال است. بهتر است عکسهای پرتره را با عمق میدان کم (یعنی با دیافراگم باز) تهیه کرد تا پس زمینه محو شده و سوژه با تاکید بیش تری دیده شود.
عکاسی از طبیعت
عکاسی طبیعت به شاخهای از عکاسی گفته میشود که گیاهان، جانوران، کوهها یا صخرهها به نحوی ثبت شده باشند که در آن هیچ گونه اثر مستقیم یا غیر مستقیمی از حضور انسان دیده نشود، گیاهان پرورش داده شده از سوی انسان، راهها، حیوانات اهلی یا حیوانات وحشی خارج از محیط زیست اصلی خود، هیچ یک در عکس طبیعت نباید حضور داشته باشند.
عکاسی حیاتوحش
عکاسی حیات وحش، شاخهای از عکاسی است که در آن از حیوانات و جانوران عکسبرداری میشود. عکاسی در این سبک، نیاز به دانش بالا و تجربهٔ فراوان در زمینهٔ عکاسی و آشنایی با رفتار حیوانات گوناگون دارد. عکاسان باید توان اثبات طبیعی بودن تصاویر را داشته باشند. عکس از حیوانات در باغ وحش، حیوانات دست آموز و اهلی شده و سایر موارد مشابه عکس طبیعت محسوب نمیشوند.
در این نوع عکاسی، دهانهٔ باز لنز برای دستیابی به سرعت بالا و ثبت سوژهٔ در حال حرکت و محو کردن پس زمینه استفاده میشود. همچنین عکاسان حیاتوحش، از لنز تله استفاده میکنند بنابراین عکاسان حیات وحش احتیاج به سهپایه دارند. آنها همچنین برای این که بتوانند به حیات وحش نزدیکتر شوند احتیاج به وسایلی برای استتار دارند.
عکاسی از مناظر
عکاسی از مناظر، به عکاسی از جهان پیرامون میپردازد، حضور انسان یا عناصر انسانی، در این سبک محدودیتی ندارد. توانایی در دیدن زیباترین ترکیب بندی در منظره و تصور آن که در چاپ نهایی چگونه به نظر میرسد و همچنین انتقال الهام عکاس به بیننده از مهمترین ماهیتهای عکاسی منظرهاست. برای عکاسی از چشماندازها، عکاسن معمولاً از لنز واید، سهپایه و بستهترین دیافراگم (۱۱ تا ۲۲) برای بدست آوردن بیشترین عمق میدان استفاده میکنند.
عکاسی خبری
عکاسی خبری یا فتوژورنالیسم به عکسهایی گفته میشود که پبام و هدف اصلی آنها خبر رسانی است. عکاسان خبری، همان نویسندگان مقاله و مخبران خبر به وسیله تصویر یا همان عکس هستند. عکاسی خبری هنری است که برای قصهگویی عکاسانه به کار گرفته میشود تا زندگی را مستند کند. فتوژورنالیسم ما را به عکسهایی ارجاع میدهد که یک داستان را بیان میکند. در فتوژرنالیسم روایت عکس مقدم بر قضاوت است، یعنی باید عکس، دیگران را به قضاوت بکشد. در فتوژرنالیسم، عنوان یا مضمون مقدم بر عکس است و باید به مخاطبان و بینندگان و کسانی که داوری میکنند کمک کند تا خودشان داستان یا ماجرا را کشف کنند.
عکاسی شب
عکاسی در شب، به عکاسی در فضای آزاد در ساعات شب گفته میشود. در عکاسی شب، معمولاً از دیافراگمهای بسته و زمانهای نوردهی طولانی استفاده میکنند. البته در این حالت عمق میدان کم میشود. در این حالت، نقاط نورانی متحرک بهصورت خطی نورانی و کشیده در صفحهٔ حساس عکاسی ثبت میشوند. اما اگر مدت نوردهی افزایش یابد، نویز تصویر نیز زیاد میشود.
عکاسی ماکرو
عکاسی ماکرو شاخهای از عکاسی است که از نمای نزدیک و بطور معمول از سوژههای کوچک عکسبرداری میکند. بطور کلاسیک، سوژهٔ موجود در یک تصویر ماکرو بزرگتر از اندازهٔ آن در طبیعت است. به هر شکل امروزه تصویر برداری ماکرو، تهیه تصویر از سوژه در ابعاد بزرگتر و واضحتر از آن چیزی است که در حیات دیده میشود.
عکاسی صنعتی
عکاسی صنعتی یکی از شاخه های عکاسی می باشد که به سفارش یک سازمان صنعتی صورت می پذیرد و به ثبت فرایندهای تولید ، محصولات ، سازمان کار ، کارکنان و یا تجهیزات سازمانی می پردازد. عکس صنعتی ممکن است با مقاصد داخلی ( به عنوان مثال اداری و یا روابط صنعتی ) و یا خارجی ( به عنوان مثال تبلیغات یا روابط عمومی ) بکار گرفته شود.
آب
آب تنها مادهای است که کمبود یا فقدان آن تهدید جدی برای سلامتی است. بخصوص در فعالیتهای ورزشی فقدان آب و یا کمبود آب سبب خستگی زودرس ورزشکار میشود. نقش آب برای فعالیت قلب و عروق، متابولیسم مواد مغذی، سیستم تنظیمی حرارت بدن و همچنین دفع مواد زاید حاصل از متابولیسم سلولی است.
از طرف دیگر انتقال آب از داخل به خارج از سلول و بالعکس متضمن جابجایی یونهای سدیم، پتاسیم، کلرومنیزم است. هر چند که عرق یک ترکیب هیپوتونیک (رقیق) است و غلظت سدیم، پتاسیم و کلر در عرق کمتر از خون است، ولیکن در فعالیتهای طولانی مدت تعریق زیاد سبب افزایش غلظت خون و در نتیجه خستگی و عدم توان ورزشی میشود. مصرف نوشیدنیها و ترکیب آن در فعالیتهای ورزشی به عواملی مثل حرارت محیط، رطوبت محیط، خصوصیات مورفولوژیک و بیوشیمیایی فرد و شدت و مدت ورزش بستگی دارد.
بطورکلی توصیه میشود قبل از مسابقات ورزشی حدود ۵۰۰-۴۰۰ سی سی از نوشیدنیهای مختلف که حاوی گلوکز است، استفاده شود و گاهی اوقات کمی الکترولیت به این نوشیدنیها اضافه شود.
مواد معدنی
در حین فعالیتهای ورزشی نیاز به مصرف بسیاری از مواد معدنی در ورزشکاران افزایش مییابد. به عنوان مثال نیاز به کلسیم در ورزشکاران زیادتر میشود زیرا کلسیم در افزایش دانسیته استخوانی، از بین رفتن استرسهای ناشی از ورزش و افزایش توان ورزشی نقش بسزایی ایفاد میکند. نیاز به منیزیم افزایش مییابد زیرا منیزیم در متابولیسم مواد مغذی و تولید انرژی شرکت میکند. نیاز به فسفر افزایش مییابد بدلیل اینکه فسفر در تنظیم انرژی بصورت ATP، تعادل اسید و باز و در نتیجه افزایش توان ورزشی مؤثر است.
نیاز به «روی» افزایش مییابد زیرا روی جزء ساختمانی بسیاری از آنزیمهایی است که در متابولیسم مواد مغذی شرکت میکنند و همچنین به همراه مس و آهن در سنتز هموگلوبین و خونسازی شرکت میکند. نیاز به مصرف مس به دلیل نقشی که در بالا بردن درصد جذب آهن، سنتزمیلین و فسفر لیپیدها، استحکام بافت پیوندی و همین طور آزادسازی انرژی از مواد مغذی دارد افزایش مییابد. و بالاخره نیاز به آهن بدلیل نقشی که آهن در انتقال اکسیژن به صورت هموگلوبین و میوگلوبین و خونسازی دارد بیشتر میشود. بنابراین مواد معدنی در تأمین سلامت ورزشکاران از جایگاه ویژهای برخوردار هستند.
ویتامینها
مصرف ویتامینها باید در ورزشکاران جهت افزایش توان ورزشی و کاهش خستگی ناشی از ورزش افزایش یابد. این گروه از مواد مغذی هرچند نقش انرژیزایی ندارند و لیکن به صورت کوآنزیم در متابولیسم مواد مغذی شرکت میکنند. به عنوان مثال ویتامینهای B2،B1،B3 همگی برای انرژیزایی نقش مهمی دارند. مصرف ویتامین B6 باید در بدن سازان بیشتر شود چون این ویتامین نقش مهمی در سنتز پروتیینها بر عهده دارد. کمبود ویتامین B۱۲ و اسید فولیک در ورزشکاران گیاهخوار که برای چند سال این رژیم را داشتهاند شایع است و مصرف مکمل برای این گروه توصیه میشود.
در فعالیتهای ورزشی نیاز به ویتامینهای E، A و C نیز بدلیل نقش آنتی اکسیدانی که دارند افزایش مییابد، زیرا در نتیجه ورزش فرایند اکسیداتیو (ورزشهایی که در آن اکسیژن زیادی مصرف میشود) در عضله افزایش مییابد و منجر به افزایش تولید پراکسیدهای چربی و رادیکالهای آزاد میگردد. نتایج مطالعاتی که روی ورزشکاران صورت گرفته نشان میدهد که مصرف این سه ویتامین برای مدت ۳ تا ۴ هفته از طریق برنامه غذایی سبب کاهش میزان آنزیمهای کراتین فسفوکیناز (CRK) و لاکتات دهیدروژناز (LDH) میگردد که کاهش این دو آنزیم سبب افزایش توان ورزشی میشود.
فعالان
به مرور زمان شرکتهای مختلف در سطح کشور به منظور همسانسازی سطح استادیومها و اماکن ورزشی با استانداردهای بینالمللی شروع به فعالیت نمودند. شرکت سپید گستر الوند نیز در طی سالهای گذشته بسیاری از اماکان ورزشی را تجهیز نموده است. از جمله استادیوم مسجد سلیمان که با بهترین کیفیت و متناسب با استانداردهای روز دنیا راهاندازی شده است.
هنگامی که آپارتاید رویه سیاسی آفریقای جنوبی بود بسیاری از افراد ورزشکار بخاطر خواست وجدان خود در رقابتهای ورزشی در آنجا حاضر نمیشدند. بعضی این رویه را مشارکت موثری در فروپاشی و اضمحلال آپارتاید در آن منطقه میدانند و بعضی فکر میکنند که این کار عمر آن رویه را طولانی کرده و تاثیرهای بدی بجا گذاشتهاست.
در تاریخ ایرلند ورزشهای ایرلندی محلی به ناسیونالیسم فرهنگی مربوط شدهاند. تا نیمه قرن بیستم میلادی یک شخص میتوانست از شرکت در بازی فوتبال ایرلندی، هاکی یا ورزشهای دیگری که توسط انجمن ورزشکاران ایرلندی قبول شده بودند به دلیل شرکت در فوتبال یا بازی دیگرحمایت شده از طرف بریتانیای کبیر از بازی در تیمهای محلی محروم شود. تا زمان اخیر GAA به محروم سازی در بازی فوتبال و]]اتحادیه راچبی [[در بازیهای محلی ایرلندی ادامه میداد. این محروم سازی هنوز اعمال میشود، اما برای بازی فوتبال و راچبی که در پارک کروک بازی میشود تا زمانی که جاده لانسداو تعمیر میشود، اجازه داده شدهاست. تا زمان اخیر تحت قانون ۲۱ از GAA اعضای نیروهای امنیتی انگلستان و اعضای اعضای خانواده سلطنتی انگلستان از بازی در تیمهای ایرلندی محروم بودند اما، توافق نامه روز جمعه خوب در سال ۱۹۹۸ به واقعه این محروم سازی پایان داد.
ناسیونالیسم اغلب شواهدی عمومی برای ایجاد خشوند در ورزشها یا در گزارش افرادی است که در تیمهای ملی رقابت میکنند یا نکته پردازان و حضاری که میتوانند یک مشاهده پارتیزانی نشان دهند میباشد. این گرایشها بر خلاف اصول بنیادی خود ورزشها است که آن را بخاطر خودش و لذت بردن از شرکت در آن جالب میداند، است.
ورزشها وابستگیها و ارتباطات بسیاری با هنر دارند. اسکیت روی یخ و تای چی، برای مثال ورزشهایی هستند که با نمایشهای هنری در اساس خود نزدیک میباشند. : تماشای این فعالیتها با تجربه تماشای رقص باله نزدیک و یکسان است. بطور مشابه، فعالیتهای دیگری هستند که وجوه ورزشی و هنری در عمل و اجرای خود شامل میباشند، مانند عملیات هنری، ژیمناستیک هنری، بدن سازی، پارکور، یوگا، بوسابول، پرش با اسبو غیره. شاید بهترین مثال گاوبازی است که در اسپانیا در صفحات هنری روزنامهها گزارش میشود.
این حقیقت که هنر خیلی به ورزشها نزدیک است بطوریکه در بعضی وضعیتها محتملا با طبیعت ورزشها ارتباط دارند. تعریف «ورزش» که در بالا ذکر شده این عقیده را توسعه داده که یک فعالیت که اجرا و عمل میشود فقط برای منظورهای عمومی و معمولی نمیباشد، برای مثال، اجرای آنها برای احراز موقعیتها نیست، اما اجرای آنها بخاطر خودشان و به روشی که بهتر میتوانند اجرا شوند، میباشد.
این مورد خیلی مشابه به مشاهده عمومی و همگانی از ارزشهای تجلیل هنری است که به عنوان بعضی چیزهای گفته شده در بالا با ارزشهای عملکردی جدی از استفاده معمولی ازموارد نتیجه میشود. بنابراین یک تجلیل از ارزشهای هنری یک اتومبیل خوش شانس است که فقط مسیر Aتا B را طی نمیکند بلکه ما را از استفاده از آن شاد و خوشحال وآماده میکند و روحیه شاد و شادابی میبخشد.
به همان طریق یک قابلیت ورزشی مانند پرش فقط ما را برای استفاده از روشهای مناسب برای پرش و اجتناب از موانع یا گذشتن از روی رودخانهها خوشحال و راضی نمیکند.. آن ما را بخاطر توانایی، مهارت و سبکی که نشان داده میشود خوشحال و شاد میکند.
هنر و ورزش احتمالا در زمان یونان باستان هنگامی که ژیمناستیک و سالیستنیک با تجلیل و تحسین از خدایان و تقدیر از زیبایی و هنر بدنسازی، شجاعان و کوههای آرت که توسط شرکت کنندگان نمایش داده میشدند، بطور واضحی ارتباط داده شدهاند. واژه مدرن «هنر» به عنوان مهارت به این مورد آرت در یونان باستان مربوط میشود. نزدیکی هنر وورزش در این زمانها در طبیعت بازیهای المپیک نشان داده شدهاست، همانطور که ما دیدهایم، جشنهایی از فعالیتهای ورزشی و هنری، شعر خوانی، مجسمه سازی و آرشیتکت میباشند.
فناوری
فناوری نقش مهمی در ورزشها دارد که به سلامت یک ورزشکار، تکنیکهای یک ورزشکار یا ویژگیهای تجهیزاتی که از آنها استفاده میکند، مربوط میشود.
تجهیزات— چون ورزشها بطور رقابتی رشد یافتهاند، احتیاج برای تجهیزات بهتر افزایش یافتهاست. کلوبهای گلف، راکتهای بیس بال، توپهای فوتبال، اسکیتهای هاکی، و تجهیزات دیگر بطور قابل ملاحظهای با اعمال فناوری جدید عوض شدهاند.
بهداشت و سلامتی— از چگونگی تغذیه تا معالجه زخمیها، که به اطلاعات در مورد بدن انسان در آن زمانها بستگی داشته، یک حالت و خصوصیات ورزشکار بالقوه افزایش یافتهاست. حالا ورزشکارها قادر هستند که تا سنین بالاتری بازی کنند، بسرعت زخمهای خود را مداوا کنند، و بیشتر و بهتر از ورزشکاران نسلهای قبلی آموز دستورالعملها— فناوری پیشرفته فرصتهای جدیدی برای تحقیق در مورد ورزشها بوجود آوردهاست. حالا امکان آنالیز جنبههای ورزشها که قبلاً خارج از درک وفهم بودند، امکان پذیر است. با امکان ضبط حرکات برای ثبت حرکات ورزشکار، یا استفاده از یک کامپیوتر پیشرفته برای نمایش سناریوی مدل فیزیکی، بطور فزایندهای توانایی ورزشکاران را در مورد درک آنچه که آنها انجام میدهند و چگونه میتوانند این اعمال خود را بهبود بخشند فراهم شدهاست.
اثرات ورزش در روح آدمی:
پیشگیری از افسردگی و بالا بردن روحیهٔ عمومی فرد
در میانهٔ انجام فعالیت بدنی، تولید یک مادهٔ شیمیایی از بدن به نام «سروتونین» بیشتر میشود. کاهش سرتونین در بدن با افسردگی مرتبط است و داروهای ضد افسردگی نیز در جهت افزایش این ماده در بدن عمل میکنند. بنابراین در میان افرادی که به طور مرتب ورزش میکنند، به ندرت میتوان شخص افسردهای یافت.
از طرفی با ورزش کردن، تولید «اندورفین» و «اپی نفرین» و «سیتوکینها» نیز افزایش مییابد و این مواد به طور طبیعی باعث بالا بردن سطح هوشیاری و روحیهٔ عمومی فرد شده و احساس انرژی و شادابی بیشتری برای انجام کارهای روزمرهٔ زندگی به شخص ورزشکار اعطا میکنند.
تأثیر ورزش در زندگی خانوادگی و اجتماعی و در شغل افراد:
مسلماً یک شخص ورزشکار با تنبلی و کسالت بیگانه است و علاوه بر داشتن اندامی متناسب از روحیهٔ بالا و شادابی نیز برخوردار است و این موفقیت، ارتباطات وی را در زندگی روزمره، چه در خانواده و چه در اجتماع یا محیط کار تضمین میکند.
کارفرمایان در بکار گیری افراد، این معیارهای مهم را در نظر خواهند گرفت. بنابراین یک شخص سالم و تندرست، از موقعیت و پیشرفت شغلی بهتری نسبت به افراد چاق و کم تحرک برخوردار خواهد بود.
۳- پیشگیری از ابتلا به آلودگیهای اجتماعی
یک فرد سالم و ورزشکار، ناخودآگاه از سیگار دوری میکند، چون در مییابد با ورزش به اکسیژن بیشتری نیاز دارد، ولی سیگار یا مواد مخدر به وضوح انرژی وی را کم و او را ضعیف تر میکند. بنابراین خود به خود برای پیشرفت در امور ورزشی خویش و برای انجام تمرینات، از این مواد دوری میجوید.
از سوی دیگر، در یک محیط ورزشی سالم کمتر میتوان از این گونه افراد و آلودگیها اثری یافت و احتمال ابتلای چنین افرادی به آلودگیهای اجتماعی بسیار پایین است و به دلیل روحیهٔ ورزشی از بسیاری ناهنجاریهای دیگر اجتماعی، که با خلق و خوی ورزشکاری همخوانی ندارد، پرهیز میکنند.
۴- تقویت عملکرد ذهن در یادگیری و هماهنگی
تعریف ورزش تنها در افزایش فعالیت جسمانی خلاصه نمیشود. بسیاری از ورزشهای امروزی نظیر پینگ پنگ، اسکیت، اسکی، بسکتبال، شنا و... حرفهای هستند و نیاز به یادگیری و حتی مربی مجرب دارند و کار فکری زیادی را نیز میطلبند. بنابراین ورزشهای امروزی تنها یک فعالیت جسمی ساده نیستند، بلکه تواناییهای پیچیدهٔ مغز را در کارهای گوناگون از جمله هماهنگی، چالاکی، درست عمل کردن و درست تصمیم گرفتن بهبود میبخشد. به گونهای که در یک شخص غیر ورزشکار این تواناییهای مغز، خاموش میماند و کم کم ذهن تنبل و سست میشود درنتیجه این گونه افراد، بیشتر ترجیح میدهند در گوشهای بنشینند و در فکر فرو روند!
به طور کلی میتوان گفت ورزش در کلیهٔ اجزای جسم و ذهن بدن و در کلیهٔ مراحل زندگی انسان تأثیر غیرقابل انکار و به سزایی دارد.
آب تنها مادهای است که کمبود یا فقدان آن تهدید جدی برای سلامتی است. بخصوص در فعالیتهای ورزشی فقدان آب و یا کمبود آب سبب خستگی زودرس ورزشکار میشود. نقش آب برای فعالیت قلب و عروق، متابولیسم مواد مغذی، سیستم تنظیمی حرارت بدن و همچنین دفع مواد زاید حاصل از متابولیسم سلولی است.
از طرف دیگر انتقال آب از داخل به خارج از سلول و بالعکس متضمن جابجایی یونهای سدیم، پتاسیم، کلرومنیزم است. هر چند که عرق یک ترکیب هیپوتونیک (رقیق) است و غلظت سدیم، پتاسیم و کلر در عرق کمتر از خون است، ولیکن در فعالیتهای طولانی مدت تعریق زیاد سبب افزایش غلظت خون و در نتیجه خستگی و عدم توان ورزشی میشود. مصرف نوشیدنیها و ترکیب آن در فعالیتهای ورزشی به عواملی مثل حرارت محیط، رطوبت محیط، خصوصیات مورفولوژیک و بیوشیمیایی فرد و شدت و مدت ورزش بستگی دارد.
بطورکلی توصیه میشود قبل از مسابقات ورزشی حدود ۵۰۰-۴۰۰ سی سی از نوشیدنیهای مختلف که حاوی گلوکز است، استفاده شود و گاهی اوقات کمی الکترولیت به این نوشیدنیها اضافه شود.
مواد معدنی
در حین فعالیتهای ورزشی نیاز به مصرف بسیاری از مواد معدنی در ورزشکاران افزایش مییابد. به عنوان مثال نیاز به کلسیم در ورزشکاران زیادتر میشود زیرا کلسیم در افزایش دانسیته استخوانی، از بین رفتن استرسهای ناشی از ورزش و افزایش توان ورزشی نقش بسزایی ایفاد میکند. نیاز به منیزیم افزایش مییابد زیرا منیزیم در متابولیسم مواد مغذی و تولید انرژی شرکت میکند. نیاز به فسفر افزایش مییابد بدلیل اینکه فسفر در تنظیم انرژی بصورت ATP، تعادل اسید و باز و در نتیجه افزایش توان ورزشی مؤثر است.
نیاز به «روی» افزایش مییابد زیرا روی جزء ساختمانی بسیاری از آنزیمهایی است که در متابولیسم مواد مغذی شرکت میکنند و همچنین به همراه مس و آهن در سنتز هموگلوبین و خونسازی شرکت میکند. نیاز به مصرف مس به دلیل نقشی که در بالا بردن درصد جذب آهن، سنتزمیلین و فسفر لیپیدها، استحکام بافت پیوندی و همین طور آزادسازی انرژی از مواد مغذی دارد افزایش مییابد. و بالاخره نیاز به آهن بدلیل نقشی که آهن در انتقال اکسیژن به صورت هموگلوبین و میوگلوبین و خونسازی دارد بیشتر میشود. بنابراین مواد معدنی در تأمین سلامت ورزشکاران از جایگاه ویژهای برخوردار هستند.
ویتامینها
مصرف ویتامینها باید در ورزشکاران جهت افزایش توان ورزشی و کاهش خستگی ناشی از ورزش افزایش یابد. این گروه از مواد مغذی هرچند نقش انرژیزایی ندارند و لیکن به صورت کوآنزیم در متابولیسم مواد مغذی شرکت میکنند. به عنوان مثال ویتامینهای B2،B1،B3 همگی برای انرژیزایی نقش مهمی دارند. مصرف ویتامین B6 باید در بدن سازان بیشتر شود چون این ویتامین نقش مهمی در سنتز پروتیینها بر عهده دارد. کمبود ویتامین B۱۲ و اسید فولیک در ورزشکاران گیاهخوار که برای چند سال این رژیم را داشتهاند شایع است و مصرف مکمل برای این گروه توصیه میشود.
در فعالیتهای ورزشی نیاز به ویتامینهای E، A و C نیز بدلیل نقش آنتی اکسیدانی که دارند افزایش مییابد، زیرا در نتیجه ورزش فرایند اکسیداتیو (ورزشهایی که در آن اکسیژن زیادی مصرف میشود) در عضله افزایش مییابد و منجر به افزایش تولید پراکسیدهای چربی و رادیکالهای آزاد میگردد. نتایج مطالعاتی که روی ورزشکاران صورت گرفته نشان میدهد که مصرف این سه ویتامین برای مدت ۳ تا ۴ هفته از طریق برنامه غذایی سبب کاهش میزان آنزیمهای کراتین فسفوکیناز (CRK) و لاکتات دهیدروژناز (LDH) میگردد که کاهش این دو آنزیم سبب افزایش توان ورزشی میشود.
فعالان
به مرور زمان شرکتهای مختلف در سطح کشور به منظور همسانسازی سطح استادیومها و اماکن ورزشی با استانداردهای بینالمللی شروع به فعالیت نمودند. شرکت سپید گستر الوند نیز در طی سالهای گذشته بسیاری از اماکان ورزشی را تجهیز نموده است. از جمله استادیوم مسجد سلیمان که با بهترین کیفیت و متناسب با استانداردهای روز دنیا راهاندازی شده است.
هنگامی که آپارتاید رویه سیاسی آفریقای جنوبی بود بسیاری از افراد ورزشکار بخاطر خواست وجدان خود در رقابتهای ورزشی در آنجا حاضر نمیشدند. بعضی این رویه را مشارکت موثری در فروپاشی و اضمحلال آپارتاید در آن منطقه میدانند و بعضی فکر میکنند که این کار عمر آن رویه را طولانی کرده و تاثیرهای بدی بجا گذاشتهاست.
در تاریخ ایرلند ورزشهای ایرلندی محلی به ناسیونالیسم فرهنگی مربوط شدهاند. تا نیمه قرن بیستم میلادی یک شخص میتوانست از شرکت در بازی فوتبال ایرلندی، هاکی یا ورزشهای دیگری که توسط انجمن ورزشکاران ایرلندی قبول شده بودند به دلیل شرکت در فوتبال یا بازی دیگرحمایت شده از طرف بریتانیای کبیر از بازی در تیمهای محلی محروم شود. تا زمان اخیر GAA به محروم سازی در بازی فوتبال و]]اتحادیه راچبی [[در بازیهای محلی ایرلندی ادامه میداد. این محروم سازی هنوز اعمال میشود، اما برای بازی فوتبال و راچبی که در پارک کروک بازی میشود تا زمانی که جاده لانسداو تعمیر میشود، اجازه داده شدهاست. تا زمان اخیر تحت قانون ۲۱ از GAA اعضای نیروهای امنیتی انگلستان و اعضای اعضای خانواده سلطنتی انگلستان از بازی در تیمهای ایرلندی محروم بودند اما، توافق نامه روز جمعه خوب در سال ۱۹۹۸ به واقعه این محروم سازی پایان داد.
ناسیونالیسم اغلب شواهدی عمومی برای ایجاد خشوند در ورزشها یا در گزارش افرادی است که در تیمهای ملی رقابت میکنند یا نکته پردازان و حضاری که میتوانند یک مشاهده پارتیزانی نشان دهند میباشد. این گرایشها بر خلاف اصول بنیادی خود ورزشها است که آن را بخاطر خودش و لذت بردن از شرکت در آن جالب میداند، است.
ورزشها وابستگیها و ارتباطات بسیاری با هنر دارند. اسکیت روی یخ و تای چی، برای مثال ورزشهایی هستند که با نمایشهای هنری در اساس خود نزدیک میباشند. : تماشای این فعالیتها با تجربه تماشای رقص باله نزدیک و یکسان است. بطور مشابه، فعالیتهای دیگری هستند که وجوه ورزشی و هنری در عمل و اجرای خود شامل میباشند، مانند عملیات هنری، ژیمناستیک هنری، بدن سازی، پارکور، یوگا، بوسابول، پرش با اسبو غیره. شاید بهترین مثال گاوبازی است که در اسپانیا در صفحات هنری روزنامهها گزارش میشود.
این حقیقت که هنر خیلی به ورزشها نزدیک است بطوریکه در بعضی وضعیتها محتملا با طبیعت ورزشها ارتباط دارند. تعریف «ورزش» که در بالا ذکر شده این عقیده را توسعه داده که یک فعالیت که اجرا و عمل میشود فقط برای منظورهای عمومی و معمولی نمیباشد، برای مثال، اجرای آنها برای احراز موقعیتها نیست، اما اجرای آنها بخاطر خودشان و به روشی که بهتر میتوانند اجرا شوند، میباشد.
این مورد خیلی مشابه به مشاهده عمومی و همگانی از ارزشهای تجلیل هنری است که به عنوان بعضی چیزهای گفته شده در بالا با ارزشهای عملکردی جدی از استفاده معمولی ازموارد نتیجه میشود. بنابراین یک تجلیل از ارزشهای هنری یک اتومبیل خوش شانس است که فقط مسیر Aتا B را طی نمیکند بلکه ما را از استفاده از آن شاد و خوشحال وآماده میکند و روحیه شاد و شادابی میبخشد.
به همان طریق یک قابلیت ورزشی مانند پرش فقط ما را برای استفاده از روشهای مناسب برای پرش و اجتناب از موانع یا گذشتن از روی رودخانهها خوشحال و راضی نمیکند.. آن ما را بخاطر توانایی، مهارت و سبکی که نشان داده میشود خوشحال و شاد میکند.
هنر و ورزش احتمالا در زمان یونان باستان هنگامی که ژیمناستیک و سالیستنیک با تجلیل و تحسین از خدایان و تقدیر از زیبایی و هنر بدنسازی، شجاعان و کوههای آرت که توسط شرکت کنندگان نمایش داده میشدند، بطور واضحی ارتباط داده شدهاند. واژه مدرن «هنر» به عنوان مهارت به این مورد آرت در یونان باستان مربوط میشود. نزدیکی هنر وورزش در این زمانها در طبیعت بازیهای المپیک نشان داده شدهاست، همانطور که ما دیدهایم، جشنهایی از فعالیتهای ورزشی و هنری، شعر خوانی، مجسمه سازی و آرشیتکت میباشند.
فناوری
فناوری نقش مهمی در ورزشها دارد که به سلامت یک ورزشکار، تکنیکهای یک ورزشکار یا ویژگیهای تجهیزاتی که از آنها استفاده میکند، مربوط میشود.
تجهیزات— چون ورزشها بطور رقابتی رشد یافتهاند، احتیاج برای تجهیزات بهتر افزایش یافتهاست. کلوبهای گلف، راکتهای بیس بال، توپهای فوتبال، اسکیتهای هاکی، و تجهیزات دیگر بطور قابل ملاحظهای با اعمال فناوری جدید عوض شدهاند.
بهداشت و سلامتی— از چگونگی تغذیه تا معالجه زخمیها، که به اطلاعات در مورد بدن انسان در آن زمانها بستگی داشته، یک حالت و خصوصیات ورزشکار بالقوه افزایش یافتهاست. حالا ورزشکارها قادر هستند که تا سنین بالاتری بازی کنند، بسرعت زخمهای خود را مداوا کنند، و بیشتر و بهتر از ورزشکاران نسلهای قبلی آموز دستورالعملها— فناوری پیشرفته فرصتهای جدیدی برای تحقیق در مورد ورزشها بوجود آوردهاست. حالا امکان آنالیز جنبههای ورزشها که قبلاً خارج از درک وفهم بودند، امکان پذیر است. با امکان ضبط حرکات برای ثبت حرکات ورزشکار، یا استفاده از یک کامپیوتر پیشرفته برای نمایش سناریوی مدل فیزیکی، بطور فزایندهای توانایی ورزشکاران را در مورد درک آنچه که آنها انجام میدهند و چگونه میتوانند این اعمال خود را بهبود بخشند فراهم شدهاست.
اثرات ورزش در روح آدمی:
پیشگیری از افسردگی و بالا بردن روحیهٔ عمومی فرد
در میانهٔ انجام فعالیت بدنی، تولید یک مادهٔ شیمیایی از بدن به نام «سروتونین» بیشتر میشود. کاهش سرتونین در بدن با افسردگی مرتبط است و داروهای ضد افسردگی نیز در جهت افزایش این ماده در بدن عمل میکنند. بنابراین در میان افرادی که به طور مرتب ورزش میکنند، به ندرت میتوان شخص افسردهای یافت.
از طرفی با ورزش کردن، تولید «اندورفین» و «اپی نفرین» و «سیتوکینها» نیز افزایش مییابد و این مواد به طور طبیعی باعث بالا بردن سطح هوشیاری و روحیهٔ عمومی فرد شده و احساس انرژی و شادابی بیشتری برای انجام کارهای روزمرهٔ زندگی به شخص ورزشکار اعطا میکنند.
تأثیر ورزش در زندگی خانوادگی و اجتماعی و در شغل افراد:
مسلماً یک شخص ورزشکار با تنبلی و کسالت بیگانه است و علاوه بر داشتن اندامی متناسب از روحیهٔ بالا و شادابی نیز برخوردار است و این موفقیت، ارتباطات وی را در زندگی روزمره، چه در خانواده و چه در اجتماع یا محیط کار تضمین میکند.
کارفرمایان در بکار گیری افراد، این معیارهای مهم را در نظر خواهند گرفت. بنابراین یک شخص سالم و تندرست، از موقعیت و پیشرفت شغلی بهتری نسبت به افراد چاق و کم تحرک برخوردار خواهد بود.
۳- پیشگیری از ابتلا به آلودگیهای اجتماعی
یک فرد سالم و ورزشکار، ناخودآگاه از سیگار دوری میکند، چون در مییابد با ورزش به اکسیژن بیشتری نیاز دارد، ولی سیگار یا مواد مخدر به وضوح انرژی وی را کم و او را ضعیف تر میکند. بنابراین خود به خود برای پیشرفت در امور ورزشی خویش و برای انجام تمرینات، از این مواد دوری میجوید.
از سوی دیگر، در یک محیط ورزشی سالم کمتر میتوان از این گونه افراد و آلودگیها اثری یافت و احتمال ابتلای چنین افرادی به آلودگیهای اجتماعی بسیار پایین است و به دلیل روحیهٔ ورزشی از بسیاری ناهنجاریهای دیگر اجتماعی، که با خلق و خوی ورزشکاری همخوانی ندارد، پرهیز میکنند.
۴- تقویت عملکرد ذهن در یادگیری و هماهنگی
تعریف ورزش تنها در افزایش فعالیت جسمانی خلاصه نمیشود. بسیاری از ورزشهای امروزی نظیر پینگ پنگ، اسکیت، اسکی، بسکتبال، شنا و... حرفهای هستند و نیاز به یادگیری و حتی مربی مجرب دارند و کار فکری زیادی را نیز میطلبند. بنابراین ورزشهای امروزی تنها یک فعالیت جسمی ساده نیستند، بلکه تواناییهای پیچیدهٔ مغز را در کارهای گوناگون از جمله هماهنگی، چالاکی، درست عمل کردن و درست تصمیم گرفتن بهبود میبخشد. به گونهای که در یک شخص غیر ورزشکار این تواناییهای مغز، خاموش میماند و کم کم ذهن تنبل و سست میشود درنتیجه این گونه افراد، بیشتر ترجیح میدهند در گوشهای بنشینند و در فکر فرو روند!
به طور کلی میتوان گفت ورزش در کلیهٔ اجزای جسم و ذهن بدن و در کلیهٔ مراحل زندگی انسان تأثیر غیرقابل انکار و به سزایی دارد.