طناب بازی
طناببازی
طناب بازی یک ورزش ساده است که کودکان و نوجوانان برای بازی یا ورزش از روی طناب میپرند. در طناببازی یک یا چند شرکتکننده طناب را طوری تاب میدهند که از زیر پاها و بالای سرشان بگذرد. ممکن است یک شرکتکننده طناب را بچرخاند و خود از رویش بپرد یا چند شرکتکننده (دستکم سه نفر) به ترتیب دو نفر طناب را بچرخانند و یکی از روی آن بپرد.
شکل چند نفرهٔ این بازی را با دو طناب هم انجام میدهند.از آنجا که طناببازی هم ورزشی هوازیست و هم در حرکت پاها هماهنگی ایجاد میکند، در میان ورزشکاران حرفهای به ویژه بوکسورها و کشتیگیران رواج دارد. تکنیکهای پرش از روی طناب نسبت به سایر فعالیتهای ورزش حرفهای به سادگی آموخته میشود و از این رو افراد به صورت فردی یا گروهی، در سنین مختلف و با تناسب اندام متفاوت میتوانند در آن شرکت کنند. بیشترین اثربخشی طناببازی به عنوان ورزش در حالتیاست که با دیگر فعالیتهای هوازی نظیر پیادهروی، دوچرخهسواری و دویدن به شکل روزمره همراه شود.
قایم موشک
قایمباشک یا قایمموشک (که در افغانستان 'چشمگیرک' گفته میشود)، یک بازی است که در آن یکی از افراد برای مدتی مشخص چشمهایش را میبندد و دیگران خود را مخفی میکنند، پس از آن، فرد میتواند چشمهایش را باز کند تا دیگرانی را که پنهان شدهاند بیابد. این بازی معمولاً در محیطهای باز انجام میشود و تعداد شرکتکنندگان در آن نامحدود است.
وجه تسمیه
ظاهرا" جزء اول این واژه (قایم) تغییریافته واژه عربی غایب به معنی پنهان و مخفی است. یعنی یک یا چند نفر باید در این بازی از نظر غایب و پنهان باشد.
شیوهٔ بازی
روش بازی به این صورت است که بر حسب قرعه یکی از شرکت کنندگان گرگ میشود، در یک محل ثابت میایستد و چشمهایش را میبندد (به اصطلاح چشم میگذارد) و تا یک عدد مثل ۱۰۰ یا ۵۰ میشمارد. در طول این مدت سایر شرکت کنندگان باید در محلی خود را مخفی کنند به طوری که گرگ نتواند آنها را ببیند. پس از پایان شمارش، گرگ چشمهایش را باز میکند و سعی میکند دیگران را پیدا کند.
در صورتی که گرگ هر یک از شرکت کنندگان را ببیند باید نام او را بلند صدا کند و با اعلام محل اختفای او کلمه سُک سُک را به زبان آورد. برای گفتن کلمه سک سک گرگ باید در محلی که چشم گذاشته بوده قرار گرفته باشد. در این حالت فرد شرکت کننده باید از محل خود بیرون بیاید. اگر گرگ نام شرکت کننده یا محل اختفا را اشتباه بگوید شرکت کننده نباید بیرون بیاید و میتواند به بازی ادامه دهد. هر گاه گرگ آنقدر از محل ثابت اولیه اش دور شود که یکی از افراد مخفی شده بتواند خودش را به محل چشم گذاشتن گرگ برساند و کلمه سُک سُک را به زبان آورد، تمام افرادی که گرگ قبل از آن پیدا کرده بود به اصطلاح آزاد میشوند (باید باکلمه سک سک کلمه آزاد را هم بگوید). به این ترتیب نفر بعدی که گرگ پیدا کند در مرحله بعد گرگ خواهد شد.
بازی به دو صورت پایان مییابد. یکی این که گرگ همه افرادی را که مخفی شدهاند پیدا کند، به این ترتیب نفری که اول از همه گرگ او را پیدا کرده یا نفر اولی که توسط دیگران آزاد نشده در دور بعد گرگ است. حالت دوم این است که نفر آخری که پیدا نشده پیش از گرگ خود را به محل چشم گذاشتن برساند سک سک بگوید. به این ترتیب تمام نفراتی که گرگ قبلا پیدا کرده بود آزاد میشوند و خود گرگ دوباره در مرحله بعد باید چشم بگذارد.
وسطی
وَسَطی با نام محلی آراداووردی، به هر بازی که در آن بازیکنان سعی کنند دیگر بازیکنان را با توپ بزنند و دیگر بازیکنان مانع از برخورد توپ به خودشان شوند، گفته میشود. انواع مختلفی از این بازی وجود دارد؛ فهرست گونههای وسطی را ببینید.
شرح بازی
پس از تقسیم بازیکنان به دو گروه برابر، یکی از گروهها به قید قرعه یا شیر و خط در میانهٔ محوطهٔ بازی قرار میگیرد و گروه دیگر، در دو قسمت، به طرفین عرضی محوطهٔ بازی میروند.
با پرتاب توپ بهوسیلهٔ یکی از بازیکنان گروه کناری، بازی آغاز میشود. تلاش گروه کناری نشانهرفتن و زدن افراد گروه وسطی زمینهٔ سوختن و اخراج آنان را فراهم کند.
گروه میانی هم میکوشد تا با حرکات سریع مانع از اصابت توپ به خود شوند و اگر یار سوختهای داشتهباشند، با گرفتن توپ در هوا (که یک امتیاز بهشمار میرود)، او را به بازی برگردانند.
اکنون شاید به مرحلهای رسیده باشیم که فقط یک نفر از گروه میانی، در داخل میدان باقیمانده باشد که اگر تا ۱۰ شماره پرتاب نتوانند او را هدفگیری کرده و بزنند، همهٔ یاران سوختهٔ گروهش را احیا کرده، و همگی به میانهٔ میدان باز گشته و بازی ادامه خواهد یافت.
مقررات بازی
به طور کلی بهتر است که ابعاد زمین بازی با سنوسال بازیکنان تناسب داشته باشد.
برخی مقررات بازی:
۱- اگر تمامی بازیکنان میانی در محدودهٔ میدان باشند، هر توپ گرفته شده به عنوان یک امتیاز ذخیرهٔ ضداخراجی محسوب میشود و اخراجی و اخراجها را به تأخیر میاندازد.
۲- گرفتن توپ پس از برخورد با زمین موجب سوختن بازیکن است.
انواع دیگر بازی
وسطی دایرهای
در یک گونه دیگر از این بازی که به «وسطی دایرهای» موسوم است با این تفاوت که زمین بازی به شکل دایرهاست که بازیکنان وسطی در داخل آن و گروه کناری در روی محیط آن با فاصلههای مساوی قرار میگیرند.
با شروع بازی مربی یا معلم ورزش با ساعت وقت گرفته و بازیکنان کناره نفرات گروه وسطی را نشانه میگیرند تا اینکه همه از زمین بازی اخراج شوند. در دور بعدی جای دو گروه عوض میشود و باز با شروع بازی مربی یا معلم ورزش با ساعت وقت میگیرد. برنده گروهی است که در مدت زمان کوتاهی، بازیکنان گروه وسطی را زده و بازی را زودتر تمام کرده باشند. نام اصلی این بازی خر خر بازی است ودراین بازی خرگروه اول در کنار می ایستند وبه گروه خر های دوم نگاه می کنندواز همه ی خرها متشکریم
ساحل
کرانه یا ساحل منطقه تماس بین دریا و خشکی است. اصطلاح ساحل برای مساحت بین حداکثر مد و پایه پرتگاههای ساحلی در سواحل مرتفع و برای نواحی واقع بین حداقل جزر و بالاترین مرز پیشروی امواج طوفان نیز به کار میرود.در مناطقی چون خاور آمریکا عرض سواحل بیشتر و در نواحی دریای مدیترانه، عرض سواحل کم است. عواملی چون رسوبگذاری، فعالیت آتشفشانی، مرجانها و تغییرات سطح آب دریاها در پیدایش انواع سواحل مؤثرند اما عواملی چون موج، جزر و مد، جریان دریایی، یخچال طبیعی و باد نیز پیوسته سواحل را تغییر میدهند. برخی سواحل هموار و پست هستند؛ در حالی که در برخی دیگر صخره وجود دارد.
بیابان
بیابان سرزمین گستردهای است که بهنوعی از منطقه خشک و کمباران در جغرافیای کره زمین گفته میشود و به خاطر بارندگی سالیانه کم دارای پوشش گیاهی کمی است.
ویژگی آب و هوای خشک
بارندگی در مناطق خشک کم و نامنظم است
مقدار باران در سالهای مختلف متفاوت است و ممکن است حتی چند سال بارندگی صورت نگیرد
بارندگی اغلب شدید و به صورت رگبار است
به علت خشکی و وزش باد میزان تبخیر و تعرق بیشتر از بارندگی سالانهاست
وزش باد در مناطق خشک به ویژه بیابانها شدید است که علاوه بر حمل ذرات گرد و غبار بر خشکی هوا میافزاید
از مهمترین مشخصات مناطق بیابانی بارش کمباران، کم بودن پوشش گیاهی و اختلاف زیاد دمای روزانه است. در واقع بیابان به نواحی اطلاق میشود که با کمی رطوبت، موجودات زنده و تغییر شدید دمای شب و روز مشخص میشوند. صحرای غربی نام خاص یک منطقه جغرافیایی در جنوب مغرب یا مراکش است. در فارسی به بیابان بسیار خشک و خالی اصطلاحاً بیابان برهوت گفته میشود.
پراکندگی بیابانها
برای بیابان تعاریف متعددی بیان شدهاست. در همه این تعاریف به دو ویژگی اغلب بیابانها یعنی کمبود بارش و تبخیر زیاد تاکید میشود.خوشبختانه کارهای زیادی در زمینه بیابان زدایی شده است.
در زمین چند نوار عمده بیابانی وجود دارد که مهمترین آنها در نیمکره شمالی از مجاورت اقیانوس اطلس تا حدود چین است که شامل صحرای بزرگ آفریقا، بیابان عربستان، ایران، ترکمنستان، گبی و تار است.
مپندار باشد ز نا بخردی درخشان کویر بنام ایزدی
که باشد شکوه خداوندگار زداید ز اندیشه گرد و غبار
علل ایجاد بیابانها
گرم شدن زیاد منطقه بر اثر تابش خورشید
در منطقههای استوا هوای گرم به دلیل سبکی و افت بی در رو دما به سمت لایه های بالای جو حرکت می کند. وقتی تا حد زیادی بالا رفت دمایش کاهش یافته و به صورت افقی در لایه ی بالای جو به سمت عرض های بالا تر جغرافیایی حرکت می کند ( به سمت منطقه جنب استوایی یا جنب حاره ای می رود ) در بین راه دمایش کاهش یافته و سنگین می شود و در عرضهای حدوداً ۲۵ تا ۳۰ درجه مانند آبشاری فرو کش می کند و به سمت سطح زمین می آید. درست در آن منطقه ای که پایین می آید توده هوای کم فشار محلی وجود دارد که به دلیل گرمی وسبکی میل به صعود دارد ولی همین هوای مهاجری که از لایه های بالای جو از استوا آمده مثل چکشی بر سر توده هوای محلی فشار وارد می کند و اجازه نمیدهد که این توده هوای محلی صعود کرده وبارش ایجاد کند توده هوای مهاجر را پر فشار جنب حاره ای می نامند که باعث بوجد آمدن بیابانهایی چون صحارا در افریقا ربع الخالی عربستان و بیابان لوت در ایران شده است. بیابان گبی در مغولستان بدین طریق بوجود نیامده زیرا در چنین عرض جغرافیایی واقع نشده است. بیابان گبی به دلیل محصور بودن توسط رشته کوه و دوری از دریا و ضریب بری بودن بالا؛ از رطوبت بی نصیب مانده است و جزو بیابانهای سرد محسوب می شود. وقتی سخن از بیابان به میان می آید همیشه احساس گرمای زیاد تداعی می شود . درحالیکه بیابان های سر قطبی هم وجود دارد.
فشار زیاد جنب حارهای
فشار هوا در همه عرضهای جغرافیایی یکسان نیست.وقتی در جایی فشار هوا کم باشد، هوا به علت سبکی بالا رفته و پس از سرد شدن در صورت وجود رطوبت کافی و سایر شرایط لازم موجب بارندگی میشود.هوای گرم و مرطوب استوایی پس از ایجاد بارش به اطراف مدار رأسالسرطان و راس الجدی حرکت میکند. اما به علت سنگین شدن وتراکم در عرضهای جغرافیایی مذکور فرو مینشیند و یک منطقه پر فشار به وجود میآورد.این توده هوا با از دست دادن رطوبت خود فرو مینشیند نتیجه این امر خشکی و گرمی هوا و صاف بودن آسمان در این مناطق است. در دریا این منطقه را مدار بدون باد یا عرض جغرافیایی اسب، بر گرفته از نام کاشف آن ساتاسپ دریانورد ایرانی دوران خشایارشا می نامند.
جریانهای آب سرد ساحلی
جریانهای سرد اقیانوسی که از قطب جنوب به سمت استوا حرکت میکند، در برخی نقاط ساحلی به علت ایجاد هوای سرد و نشست هوا، مانع ایجاد بارش در این مناطق میشود، مانند بیابان آتاکاما در آمریکای جنوبی. بیابان نامیب در آفریقا.
دوری از منبع رطوبتی (دریا) و وجود کوهستان: بسیاری از بیابانهای دنیا در اثر دوری از منبع رطوبتی و وجود کوهستان مانع در برابر رطوبت شکل گرفتهاند. در این حالت به اثر سایه کوه می گویند.. بیابان تکلامکان (تکله مکان) در آسیای مرکزی و بیابان گبی در مغولستان از دریا دورند و بیابان مرکزی ایران نیز تحت تاثیر اثر کوه رشته کوه البرز و زاگرس است.
گونههای صحرا
صحراهای قطبی : این صحراها شامل نواحی وسیعی هستند که بهوسیله یخ پوشیده شدهاند و به علت پایین بودن دما و سرمای زیاد ناحیه خیلی خشک هستند.
صحراهای توپوگرافی : صحراهایی هستند که کمی رطوبت آنها به علت دور بودن از اقیانوسها و قرار گرفتن در مرکز قارهها و یا وجود کوههای بلند و مرتفع که جلوی بادهای اصلی ناحیه را گرفته و از رسیدن رطوبت به این نواحی جلوگیری میکنند، است. نمونه این نوع صحراها کویر مرکزی ایران است.
صحراهای استوایی : این صحراها که به مراتب وسیعتر از صحراهای قطبی هستند. در فاصله بین ۱۵ و ۳۰ درجه شمال و جنوب خط استوا قرار دارند. به عنوان مثال میتوان صحرای شمال آفریقا و صحرای عربستان را نام برد.
تخریب در صحراها
تخریب شیمیایی در صحراها به علت کمی رطوبت بندرت انجام میگیرد. از این جهت بیشتر قطعات و ذرات کانیها و همچنین سنگها در صحراها دستخوش تغییرات شیمیایی نشدهاند. از انواع تخریبهای فیزیکی که در صحراها انجام میگیرد، میتوان عمل نیروی ثقل (گرانشی)، انرژی باد و تغییرات درجه حرارت را نام برد که از جمله عوامل موثر در تخریب مکانیکی هستند. تغییرات درجه حرارت سبب انبساط و انقباض سنگها شده و باعث تخریب آنها میگردد. عدم وجود پوشش گیاهی در صحراها موجب میشود که مواد حاصل از تخریب بهوسیله باد به سهولت جابجا و پراکنده شود.
آبها در صحرا
مقدار آبهای جاری در صحراها بسیار کم است ولی بارانهای اتفاقی اغلب بصورت رگبار نازل میشود. در نواحی خشک به علت کمی پوشش گیاهی مقدار آبی که در سطح زمین جریان مییابد نسبت به مناطق دیگر با پوشش گیاهی زیاد با باران مشابه خیلی بیشتر است و در نتیجه هر چند که مقدار این آبها نیز کم باشد در تخریب، حمل و نقل و رسوبگذاری در صحراها نقش مهمی دارد. در صحراها ممکن است رودخانههای کمی جاری باشند که از نقاط مرطوب منشاء گرفته و از صحراها عبور میکنند، ولی اکثر این رودخانهها به حوضههای داخلی ریخته و وارد دریا نمیشوند.
عمل باد در صحراها
گرچه باد از نظر فرسایش از آب به مراتب دارای اهمیت کمتری است. ولی نقش مهمی را در فرسایش صحراها به عهده دارد. در مناطق خشک که رسوبات تخریبی و سست توسط هیچ پوشش گیاهی محافظت نمیشوند. بادها به آسانی مواد را از جایی برداشته و در جایی دیگر انباشته میسازند. در نتیجه باد علاوه بر عمل حمل و نقل، عمل تخریب و رسوبگذاری را نیز انجام میدهد.
حمل مواد بهوسیله باد باد قادر است ذرات موجود در سطح زمین را برداشته و با خود تا مسافتی حمل نماید. میزان حمل، مقدار جابجایی و سرعت ته نشست مواد بستگی مستقیم به قدرت (سرعت) باد و قطر ذرات دارد. یعنی هرچه سرعت باد بیشتر باشد میتواند ذرات را به ارتفاع بیشتر و به فاصله دورتر ببرد و همچنین دانههای درشتتری را با خود حمل کند. برای به حرکت در آوردن ذرات خشک سرعت کمتری لازم است تا ذرات مرطوب. بنابراین در صحراهای خشک به علت نبودن رطوبت و پوشش گیاهی حمل مواد بهوسیله باد خیلی بهتر و سریعتر انجام میگیرد. سرعت باد با نزدیک شدن به سطح زمین (در اثر ایجاد اصطکاک) کم گشته ولی با دور شدن از سطح زمین به میزان سرعت آن افزوده میشود.
نحوه حمل مواد توسط باد
حمل مواد به وسیله باد نسبت به وزن دانهها به سه طرزیق انجام میگیرد :
حرکت معلق برای ذرات خیلی ریز
ذرات خیلی ریز ماسه، سیلتهای دانهریز، گرد و غبار و خاکسترهای آتشفشانی چون بسیار سبک هستند. حتی بهوسیله بادهای خیلی ملایم به آسانی به هوا بلند شده و مدتها در هوا به حالت معلق باقی میمانند. بطور کلی در شرایط عادی ذرات با قطر کوچکتر از 0.03 میلیمتر که در روی سطح زمین قرار گرفتهاند میتوانند بهوسیله باد به هوا بلند شوند. این ذرات ممکن است صدها متر از سطح زمین بلند شده و همچنین کیلومترها جابجا شوند.
حرکت جهشی برای ذرات متوسط
باد به تنهایی نمیتواند ذرات متوسط را از جا بلند کند بلکه بر اثر برخورد ذرات ماسه با یکدیگر به هوا پرتاب میشوند که به این نوع حرکت جهشی میگویند. وقتی سرعت باد به حد معینی برسد ذرات ماسه شروع به چرخش و غلطیدن به سمت جلو میکنند که ممکن است در اثر برخورد با ذرات دیگر باعث حرکت و یا پرتاب آنها به هوا شوند. وقتی ذرهای به هوا بلند میشود تحت تأثیر دو نیروی نیروی گرانشی و نیروی سرعت باد، قرار میگیرد. ذرات در اثر نیروی گرانش به زمین برمیگردند ولی در اثر نیروی باد بجلو رانده میشوند.
حرکت چرخشی برای ذرات درشت
ذراتی که درشتتر هستند اغلب به سبب وزن و درشی از جا کنده نشده و در هوا پراکنده نمیشوند بلکه وقتی سرعت باد بهحد کافی برسد با چرخش و یا غلطیدن به سمت جلو حرکت میکنند. این عمل چرخش را Reptation میگویند.
فرسایش بهوسیله باد عمل فرسایش باد به دو صورت انجام میگیرد. :بادکند (Deflation) و بادساب (Abrasion).
بادکَند
جابجایی ذرات توسط باد را بادکند میگویند. باد قادر است ذرات ریز و کوچک موجود در سطح زمین را بخصوص در مناطقی که فاقد پوشش گیاهی و رطوبت زیاد است به آسانی از یک نقطه به نقطه دیگر منتقل کند و ممکن است این عمل سبب کنده شدن سطح زمین و بوجود آمدن گودیهایی میشود که گاهی ممکن است تا صد متر عمق داشته باشند.
سنگفرش بیابان
در مناطقی که ذرات درشت و ریز وجود داشته باشد باد سبب جابجا شدن ذرات ریزتر و سبکتر شده و قطعات بزرگتر سنگها بر جای باقی میمانند که بعد از گذشت زمان سنگهای درشتتر باقیمانده و منظره فرشی به خود میگیرند که اصطلاحاً به آن سنگفرش بیابان و یا Hamade میگویند.
یاردانگ
باد در مناطق صحرایی بویژه در زمینهای سست و نرم موجب تشکیل شیارهای طولی و طویل میگردد که یاردانگ نامیده میشود. این نوع شیارها در جنوب دشت لوت دیده میشود.
بادساب
موادی که بهوسیله باد حمل میشوند در اثر برخورد با یکدیگر سایش پیدا میکنند. این عمل ساییدگی که بهوسیله باد انجام میگیرد را بادساب مینامند. البته عمل ساییدگی بدون بادکَند امکانپذیر نیست. چون در اثر حمل مواد است که ساییدگی و یا خراش بوجود میآید. ذرات یا دانههای ماسهای که بهوسیله باد حمل میشوند، بدلیل سختی که دارند وسایل بسیار مناسبی برای سایش سنگها، ساختمانها، دیوارها و ... هستند.
سنگهای بادساب
سنگها و قلوهسنگهایی که یک سطح آنها در اثر باد صیقلی و صاف شده است در اثر تغییر جهت باد و یا چرخش سنگها در محل اولیه خود چند سطح صاف در آنها ایجاد گردد به چنین سنگهایی که به علت سایش باد بوجود آمدهاند سنگهای بادساب (ventifact) میگویند.
فرسایش لانهزنبوری
برخورد مداوم بادهای قوی و دائمی که ذرات ماسه همراه دارند بر روی صخرهها و یا سنگهایی که در سطح زمین بخصوص در نقاط خشک و نیمه خشک قرار دارند باعث میگردد که بتدریج این سنگها فرسایش حاصل کنند و نوعی فرسایش لانهزنبوری از خود نشان دهند.
تخت دیو
گاهی باد مواد نرمی را که در زیر تخته سنگها قرار گرفتهاند تخریب نموده و با خود حمل میکند و در نتیجه پدیده قارچ مانندی بوجود میآید که اصطلاحاً به آن تخت دیو میگویند.
کوه
کوه زمینی نسبتاً بلند است که در یک منطقه گسترده است و عموماً بلندتر و شیبدارتر از تپه است.
کوه
کوه: هر یک از بر آمدگیها و مرتفعات سطح زمین که از خاک و سنگ فراوان کانیهای مختلف تشکیل شده و نسبت به زمینهای اطراف بسیار بلند باشد؛ جبل؛ «دریا و کوه در ره و من خسته و ضعیف ای خضر پی خجسته مدد کن بهمتم.»
تقدس کوه در فرهنگها
در سراسر جهان باستان، کوههای مقدس بسیاری وجود داشت که جایگاه خدایان بود و پیوند میان آسمان و زمین به شمار میآمد. بنابر بعضی کیهان شناختیها، کوه مقدس نیز مرکز و محور سراسر کیهان بود. ستیغهای دوگانه، گاهی جایگاه خورشید و ماه بود. در مصر، یک ماه خدا به نام تهوت، در معبدی که بر روی سلسله جبالی در غرب شهر تب واقع بود میزیست. در جهان فرودین اساطیر مصری، کوهی وجود داشت که بر فراز آن، تختی قرار داشت و فرعون پس از مرگ به وسیلهٔ نردبانی از آن بالا میرفت، در شهرهای بینالنهرین زیگورات، به مفهوم کوه مقدس ساخته میشد و معبدی در قلهٔ آن برپا میکردند. مادر – الههٔ عمدهٔ بینالنهرینی را بانوی کوه (یعنی نین – هورساگ Ninhursag) مینامیدند، زیرا کوهها سرچشمهٔ نخستین آبها و در نتیجه، موجب حاصلخیزی به شمار میرفتند. هندوستان دارای کوههای مقدس بسیار است. کوه کایلاسا Kailasa در هیمالیا، جایگاه شیوا و مرکز زیارت است. در بودایی چنین تعلیم داده میشد که زمین مسطح و مدور و کوه مرو Mero در وسط آن است و تخت بودا را تشکیل میدهد. استوپا و پاگودا، شکلهای نمادین کوه مرو بودند و محور کیهانی، از مرکز آن معبد ها می گزشت. جایگاه بودهی ستوه، آوالوکی تشوارا، کوه استورهای پوتالا Potala بود. تپهای که بر آن قصر دالایی لاما در لهاسا قرار دارد، سده یی شانزدهم یعنی زمانی که او آنجا را در اختیار داشت نیز، به همان نام بود، زیرا او بعنوان تجسم دوبارهٔ بودهی ستوه به شمار میآمد. خدایان کوهستانها در ژاپن فراوانند. این کوهها که در آغاز، متعلق به شینتو بودند، به تدریج، ازآن آیین بودایی شدند و غالبن مربوط به حاصلخیزی زمین هستند و عدهای به زیارت آنها میروند و هر ساله جشن برپا میدارند. فوجی یاما، مقدس ترین کوه به شمار میرفت و الههٔ حامی آن، Sengen نام داشت که برایش معبدی در ستیغ کوه، ئر ۸۰۶ میلادی، ساخته شد. سن گن الههٔ کوه را در نقاشی های ژاپنی بطور گستردهای نشان میدهند، در حالی که، یک شاخهٔ لوبیا در دست دارد، و کلاهی پهن بر سر نهاده است که در مورد پرستش او با سه خدای بودایی، جابجایی صورت گرفته است. این خدایان را بر روی سه قله نشان میدهند که گروهی از زایران بسوی آنها روانند. خدایان دیگر عبارتند از سانو Sano، خدای کوه هیه یی Hiei، خدای سهمگین شینگون Shingon به نام زایوگونگن Zao Gongen، خدای کوه کیمپو Kimpo و خدایان بیشمار منطقهٔ کومانو Kumano، با آبشار مقدسش، که تصور میرفت نزدیک کوه پوتالا بود، که برای آوالوکی تشوارا مقدس به شمار میرفت. کوخ، یکی از دوازده زینت، بر روی جامهٔ امپراتوران چین بود. در استورهٔ تایویی، کوه نشانهٔ جزایر خوشبختی، جایگاه جاودانها یا تپههای طول عمر، یعنی محلی است که قارچ مقدس در آنجا میروید. کوه، یکی از موضوعات مردم پسند در نقاشیهای روی سفال و نقاشیهای لاک اندود است و در آنجا، سه و گاهی پنج یا هفت ستیغ را بسیار نقش پردازی میکردند و این ستیغها از میان امواج دریای شرقی سربرمی آوردند {مینگ، اواخر سده ی پانزدهم}. کوه، مکان عزلت راهبان چینی بود، چنانکه بیابان تب، برای عیسویان نخستین، چنین وضعی را داشت. در اینجا، عزلت گزیدگان امیدوار بودند دروازهٔ بهشت جاودانها را بیابند و آن را از طریق شکافی در صخرهها پیدا کنند. کوه تایویی را نیز بصورتی حجاری میکردند که جاودانها را همراه با نماد تایویی نشان دهند و این کوه برای دانشمندان موجب تفکر و اندیشه میشد. در کتاب عهد عتیق، یهوه از فراز کوه سینا با موسی سخن گفت. در نقشههای جهان در قرون وسطا، که معمولن مدور نشان داده میشدند، اورشلیم را در وسط قرار میدادند، به طوری که صلیب، که گاه نماد حضرت عیسی بود، و بطور سنتی، از او بعنوان تپه یاد میشد، در مرکز جهان عیسویت قرار داشت.
کوهها در زمین
کوهها ۵۲٪ آسیا، ۳۶٪ آمریکای شمالی، ۲۵٪ اروپا، ۲۲٪ آمریکای جنوبی، ۱۷٪ استرالیا و ۳٪ آفریقا را پوشاندهاند و روی هم رفته ۲۴٪ خشکیهای زمین را شامل میشوند. اما از هر ۱۰ نفر یک نفر در کوهها زندگی میکند. همهٔ رودخانههای مهم جهان از کوهها سرچشمه میگیرند و بیش از نیمی از آبی که انسانها نیاز دارند از کوهها به دست میآید.
به سرزمینی که کوه فراوان داشته باشد کوهستان یا کوهساران گفته میشود. به زنجیرهای از کوههای بههمپیوسته، رشتهکوه گفته میشود.
سوارکاری
سوارکاری از ورزشهایی است که در چند دههٔ اخیر مورد توجه خاصی قرار گرفتهاست، با این وجود سابقهای طولانی داشتهاست و میتوان آن را از کهنترین ورزشها بهشمار آورد. این ورزش امروزه نه تنها به عنوان یک رقابت سالم و مفید، بلکه به عنوان سرگرمی و به منظور گذراندن اوقات فراغت مورد توجه قرار گرفتهاست، و با این که نسبت به بسیاری از ورزشها پرهزینه به نظر میرسد، هر ساله تعداد بیشتری طرفدار به سوی خود جلب میکند.
سوارکاری چیست؟
سوارکاری به معنای نشستن بر پشت یک اسب و کنترل حرکات آن میباشد. ویژگی این ورزش این است که انسان و مرکب (معمولاً اسب) را متحد میسازد، بنابرین موفقیت اسب و سوارکار به ارتباط و اعتماد و احترامی که آن دو برای یک دیگر قائلاند، بستگی دارد. برای شروع به یادگیری سوارکاری نیاز به هیچ دانش و مهارت قبلی ای نیست، با این حال به دلیل قدرت جسمی و ذهنی که کنترل کردن اسب نیاز دارد، به کودکان زیر ۷ سال توصیه نمی شود.
تاریخچه
سوارکاری ورزشی بسیار قدیمی است که از دیرباز به منظور جنگیدن یا پیامرسانی به افراد آموزش داده میشد.تاریخ رام کردن اسب هنوز به درستی شناخته نشدهاست. باستانشناسان با توجه به قدیمیترین آثار بر جای مانده از پیشینیان در رابطه با رام کردن اسبها، معتقدند که اولین اسبهای اهلی به بیش از سه هزار سال قبل از میلاد برمیگردند. قبل از آن اسب به منظور تهیهٔ غذا شکار میشدهاست. البته باستانشناسان در بعضی نقاط از اروپای شرقی دهنههایی پیدا کردهاند که به شش هزار سال قبل از میلاد برمیگردند. این نشان میدهد که انسان از آن زمان سعی داشتهاست که اسب را رام کند و از آن بهره ببرد، ولی به دلیل سرعت آن در فرار موفق نشدهاست. قدیمیترین آثار در اروپای شرقی، شمال قفقاز و آسیای مرکزی یافت شدهاند.
اگرچه اهلی ساختن اسب در مقایسه با حیواناتی چون سگ (نه هزار سال قبل از میلاد) و گوسفند و بز (پنج هزار سال قبل از میلاد) مؤخر بود، با این وجود تحول عظیمی در زندگی انسان بهوجود آورد. انسان نه تنها از گوشت و شیر اسب بهره میبرد، بلکه برای جابهجایی نیز از او استفاده میکرد. نکتهٔ جالب در این باره این است که مورخان عقیده دارند که مردم قبل از یادگیری چگونه سوار شدن بر اسب، از ارابه استفاده میکردند. آنان برای این فرضیه خود دو دلیل عمده ارائه میکنند:
فسیلهای پیدا شده نشان میدهند که اسبهای آن دوره برای حمل انسان بسیار کوچک بوده و قد آنها (بلندی جدوگاه) به بیش از ۱۴۰ سانتیمتر نمیرسید.
قبل از آن که اسب توسط انسان رام شود، مردم از ارابه استفاده میکردند و آنها را به حیواناتی از چون گاو یا الاغ وحشی میبستند. بستن ارابه به اسبهای کوتاه قد خیلی دشوار نبود، در حالی که سوار شدن بر کمر اسب باعث وحشت و رم کردن آن میشد.
مهار و تربیت کردن اسبها در زندگی مردم اوراسیا تحول و تأثیرات فراوانی به دنبال داشت. در حالی که در گذشته طی کردن مسافتهای طولانی غیرممکن به نظر میرسید، انسان توانست به کشف سرزمینهای جدید و کشور گشایی بپردازد. کمکم وسایلی برای هدایت و تسلط بیشتر بر اسب مانند زین و رکاب (که از اختراعات چینیها میباشند) ساخته شدند و در اختیار سوارکاران گرفتند. تربیت و پرورش اسب نیز، به خصوص در خاورمیانه اهمیت بسیاری یافت و صحرانشینان این مناطق به پرورش و نگاهداری اسبهای اصیل عربی پرداختند. سوارکاری تا اواخر قرن پانزدهم، بیشتر در جنگها معمول بود. البته در بعضی از کشورها مانند ایران باستان، بهعنوان ورزش و سرگرمی نیز مورد توجه قرار میگرفت (مانند بازی چوگان)، ولی جنبهٔ هنری آن از اواخر قرن پانزدهم میلادی به بعد اهمیت یافت. سرانجام در اواخر قرن نوزدهم، با پیشرفت صنعت و جایگزین کردن اسبها توسط ماشینآلات، سوارکاری جنبهٔ ورزشی و سرگرمی که امروزه مشاهده میشود را به خود گرفت.
برقراری ارتباط با اسب
اولین گام یادگیری سوارکاری، یادگیری ارتباط برقرار کردن با اسب است. سوارکار باید بتواند خلقوخوی اسبی را که قرار است سوار شود درک کند و با او به خوبی ارتباط برقرار کند، تا اسب فرمانهای او را بهتر درک کند و انجام دهد. اسب با انسان متفاوت است و همین تفاوت است که باعث جذابیت این رابطه می شود. هرچه بهتر بتوانیم طرف مقابلمان را درک کنیم و یادبگیریم که غرایز او را بفهمیم، رابطه ما بهتر می شود. رفتار پر از ترس اسب مغرضانه نیست، بلکه یک واکنش طبیعی برای حفاظت از خودش است. اگر بتوانیم این احساس را در اسب ایجاد کنیم که ما از او حفاظت می کنیم، به ما اعتماد می کند و دیگر از هر فرصتی برای فرار استفاده نمی کند. با این حال حتی وقتی به ما اعتماد می کند، باز هم اسب حیوانی است که به طور طبیعی در گله به سر می برد. در موقعیت های هراس آور نیز همواره به گله می پیوندد.
سوارکار میتواند از روی حرکات و برخی از اعمال اسب متوجه منظور او شود. حرکات گوشهای اسب در این مورد بسیار مؤثر است. به طور مثال، هنگامی که اسب گوشهایش را به سمت جلو میچرخاند و سرش را بالا میگیرد، به این معناست که صدایی او را نگران کردهاست و او بادقت در حال پیدا کردن منبع صداست. و یا هنگامی که اسب گوشهایش را در جهات مختلف میچرخاند و حرکت میدهد، به این معناست که با دقت اطرافش را تحت نظر دارد. گوشهای مایل به سمت پایین در دو طرف سر اسب، نشان دهندهٔ تسلیم شدن و اطاعت اسب هستند. البته این حالت گوشها در صورتی که لبها به سمت پایین افتاده باشند، نشانهٔ خوابآلودگی است. اسبی که گوشهایش را میچرخاند و زبانش را بیرون میآورد، قصد سربهسر گذاشتن و بازی با سوارکار را دارد. اگر اسب گوشهایش را به سمت جلو مایل کند و سرش را کمی خم کند، یعنی به سوارکار (یا هر کس دیگری) اعتماد دارد. اگر گوشهایش را به سم عقب بچرخاند، یعنی چیزی باعث بی اعتمادی یا عصبانیت و ناراحتی او شدهاست. در صورتی که گوشهایش را به سمت عقب بخواباند، یعنی بسیار خشمگین است و یا این که به شدت ترسیدهاست. در این صورت اسب میتواند بسیار خطرناک باشد و حمله کند. حرکت سر و پاهای اسب نیز میتوانند در درک منظور او کمک کنند. اسبی که سرش را کمی پایین میآورد و ناگهان بهشدت تکان میدهد، بدخلقی خود را نشان میدهد. هنگامی که پاهای جلویش را بر زمین میکوبد، عصبانیت یا بیقراری خود را ابراز میکند، در حالی که وقتی اسب پاهای عقبش را بر زمین میکوبد، میخواهد بفهماند که چیزی باعث ناراحتی او شدهاست (مثلاٌ مگس و...).
سبک های سوارکاری
سبک انگلیسی
سبک انگلیسی پیش نیاز و پایه بعضی از رشته های سوارکاری مانند درساژ، پرش با اسب، چوگان و حتی کورس میباشد. این سبک از بعضی از سبک های دیگر اندکی دشوارتر است.
سبک غربی
از سبک غربی بیشتر در رشته هایی از سوارکاری که در تاریخچه یشان از کار در مزرعه سرچشمه گرفته اند و به مرور زمان توسعه یافته اند، مانند استقامت، استفاده میشود.
شاخههای مختلف سوارکاری
سوارکاری شاخههای متعددی دارد که به طور کلی در دو دسته قرار میگیرند:
مسابقات اسبدوانی
این مسابقات از دوران قدیم در بسیاری از تمدنها همچون یونان و روم باستان وجود داشتهاست. مسابقات یورتمه و تاخت از مسابقات رایج اسبدوانی هستند.
مسابقات یورتمه (سوار بر اسب یا ارابه)، که در آنها هدف نفر اول رسیدن به خط پایان است، بدون این که اسب با سرعت گرفتن شروع به تاختن کند. تاختن اسب باعث حذف شدن سوارکار از دور مسابقه میشود.
مسابقات تاخت، که در آنها نیز هدف اول رسیدن به خط پایان است، اما این بار با تاخت. مسافت این مسابقات بین ۲٫۴۰۰ و ۱٫۶۰۰ متر است. نوعی دیگر از مسابقات تاخت، همراه با مانع است و اسب باید از روی آنها بپرد. مسافت این مسابقات با توجه به نوع مانعها متفاوت است.
سایر مسابقات سوارکاری
مسابقات ارابهرانی،
که معمولاً دارای سه مرحله هستند: مرحلهٔ درساژ (که در آن شیوه و جذابیت نمایش و رفتار و حرکات اسب سنجیده میشود.)، مرحلهٔ ماراتون (که امتحانی زمان بندی شدهاست و از قسمتهای مختلفی تشکیل شدهاست و مهمولاً دارای موانعی طبیعی یا مصنوعی است. در آن مهارت، توانایی جسمی و سرعت اسب سنجیده میشود.) و مرحلهٔ آخر که عبارت است از حرکت در راههایی که از اطراف، توسط توپهایی (یا چیزهای دیگری) محدود شدهاست. گذشت وقت مجاز یا افتادن توپ باعث از دست رفتن امتیاز میشود. تعداد اسبهایی که ارابه را میکشند به نوع مسابقه بستگی دارد و به جز در مواردی خاص، بیش از چهار عدد نیستند.
درساژ
(حرکات نمایشی اسبهای تربیتشده)، که در آن کیفیت ارتباط میان سوارکار و اسب سنجیده میشود. این مسابقات در زمینهایی مستطیلشکل به طول ۶۰ متر و عرض ۲۰ متر برگزار میشوند، و سوارکاران به ترتیب در زمین حاضر شده و برنامههای خود را اجرا میکنند. این برنامهها میتوانند مشخصشده یا آزاد باشند. داوران بر اساس تکنیک و دقت سوارکار و همچنین اطاعت و حرکات اسب و ارتباط میان آن دو، قضاوت کرده و بین صفر تا ده امتیاز میدهند. سوارکار باید سعی کند حرکاتش برای هدایت اسب تا حد امکان مخفی باشد و دیده نشود، به طوری که احساس شود ارتباط میان آن دو توسط تِلِپاتی انجام میگیرد. این کار ممکن است به نظر تماشاگران بسیار آسان بیاید، در حالی که نتیجهٔ تلاش چندین سال میباشد.پرش با اسب، که از متداولترین مسابقات سوارکاری در جهان میباشد و مشابه مسابقات درساژ و استقامت است.
مسابقات استقامت، که هدف از آنها طی کردن مسافتی طولانی (بین ۲۰ تا ۱۶۰ کیلومتر) در یک (و گاهی دو) روز است. اسبهای عرب از بهترین نژادها برای این نوع مسابقات هستند، زیرا جثهای کوچک و مقاوم در برابر گرما و تمرینات سخت دارند. اسبهای انگلیسی نیز به دلیل سرعتشان در این زمینه مورد توجه بسیاری قرار میگیرند.
مسابقات وسترن یا آمریکایی، که ریشهٔ آنها به مسابقات گاوچرانی برمیگردد.
رودیئو، که مسابقه با اسبهای وحشی است.
رودئو.
چوگان، که قدیمیترین ورزش گروهی است. این ورزش در ایران باستان رواج و اهمیت زیادی داشتهاست و به بازی شاهان معروف است. امروزه چوگان به دلیل هزینهٔ بالا کمتر مورد توجه عام قرار میگیرد.
سوارکاری در ایران امروز
سوارکاری در ایران در چند دههٔ اخیر مورد توجه قرار گرفتهاست و باشگاههای متعددی تأسیس شده و در روند پیشرفت هستند. با این وجود ایران هنوز در سطح جهانی برندهٔ مقامی نشدهاست. سوارکاری بانوان نیز مورد توجه قرار گرفتهاست و بر طرفداران آن روز به روز افزوده میشود.
غارنوردی
غارنوردی ورزش تفریحی نوردیدن و اکتشاف غارهاست.
غارنوردی آماتور
غارنوردان آماتور کسانی هستند که به این فن بیشتر از جنبه ورزشی نگاه میکنند. امروزه تعداد این غارنوردان از غارنوردان حرفهای بیشتر است و اکثر غارهای جدید توسط این افراد کشف میشود. به طور کلی غارنوردی آماتور بیشتر در میان کوهنوردان رایج است. بسیاری از غارنوردان آماتور به خاطر علاقه خاصی که در طی سالها غارنوردی به این فن پیدا میکنند تبدیل به غارنوردان حرفهای میشوند و در بعضی از رشتههای آن تجربههای زیادی کسب میکنند.
از نگاه غارنوردان آماتور غارنوردی ورزش تفریحی نوردیدن و اکتشاف غارهاست.
چالشهای مربوطه به نوع و گونه غاری که نوردیده میشود بستگی دارد ولی معمولاً بهرهگیری از میخ و طناب و گذر از تنگراهها، دهلیزها و چالابها را شامل میشود. در ایران غارنوردی را یکی از گرایشهای کوهنوردی میدانند ولی در برخی کشورها رشتهای جداگانه شمرده میشود. دیگر گرایشهای کوهنوردی در ایران از این قرارند: کوهپیمایی (Hiking)، سنگ نوردی (Rock Climbing)، یخ نوردی (Ice Climbing) و صعودهای ورزشی (Sport Climbing)
مهمترین، پرهیجانترین و سختنوردترین غار ایران غار پراو در استان کرمانشاهان است. استان کرمانشاه بعلت دارا بودن محیطی مناسب و در برگرفتن شمار بسیار زیادی غار از جمله ژرفترین و طولانیترین غارهای ایران و داشتن علاقهمندان بسیار از پیشروترین استانهای غارنوردی ایران بشمار میآید. بسیار بر این باورند تنی چند از غارشناسان کرمانشاه غاری ژرفتر از پراو را کشف نمودهاند اما برای بکر ماندن آن از آشکار نمودن جایگاه آن خودداری میکنند!! از دیکر غارهای ایران که همواره مورد بازدید غارنوردان باشگاههای غارنوردی ایران قرار میگیرند میتوان از غارهای یخ مراد –بورنیک – رود افشان و کهک، قاطرچی و کتلهخور نام برد. از تجهیزات لازم برای غارنوردی میتوان از اینها نام برد: طناب, کارابین (ابزار), شفت, میخ، کوله پشتی، کیسه خواب, رول, یومار، کلاه ایمنی، چراغهای پیشانی با لامپ ال.ای.دی، لباس ضدآب, هشتفرود - لوازم زخم بندی، پانسمان، انواع قرص و کپسول و آمپول جهت موارد گوناگون.
غارنوردی حرفهای
غارنوردان حرفهای کسانی هستند که برای اهداف خاصی بجز جنبه ورزشی آن پا به اعماق غارها می گذارند. این اهداف که جنبه علمی دارند به رشتههای زیر تقسیم میشود: زمین شناسی، دیرین شناسی، باستان شناسی، انسان شناسی، آب شناسی و زیست شناسی.
غواصی
فن شناوری در زیر آب - با یا بدون وسایل تنفس مصنوعی اسکوبا است. غواصی علاوه بر اینکه کاربردهای صنعتی، پژوهشی، و نظامی دارد، برای ورزش و تفریح هم انجام میشود.امروزه ورزش غواصی و غواصی تفریحی به صورتی همگانی درآمده و به شکل گستردهای در بسیاری از کشورهای جهان فعالیتی مفید، مفرح، لذتبخش و نیز منبع درآمد در صنعت اکوتوریسم شدهاست. تنفس زیر آب با استفاده از هوای فشرده تاریخچهای کوتاه دارد. اما غوص در دریا و سفر به عمق دریا از دیرباز توسط بسیاری از ملل جهان انجام میپذیرفتهاست.
انواع غواصی
غواصی آزاد
یکی از روشهای غواصی، غواصی آزاد میباشد که ورزشی بسیار سنگین و فرحبخش میباشد.در این ورزش اولین هنر غواص، استفاده صحیح از ششها در تنفس صحیح و حمل هوای کافی در غواصی میباشد در ابتدا این ورزش برای جستجوی مروارید در سطح دریا مورد استفاده قرار میگرفتهاست ولی بعد پا به عرصه ورزش حرفهای گذاشته باشگاههای ویژهای برای اینکار بهوجود آمدهاند.
تعریف سادهٔ این ورزش چنین است که شخصی به زیر آب شیرجه میرود و تنها هوایی که در اختیار دارد، هوای است که در ششهای خود ذخیره کردهاست. در واقع این ورزش در نوع خود، از قدیمیترین ورزشهای آبی جهان شناخته میشود که مثال بارز آن جستجوی مروارید است که در حدود چهار هزار سال پیش در دریای مدیترانه انجام میشد و اشخاص برای خارج کردن دانههای مروارید و یافتن صدفهای مرواریددار، به اعماق مدیترانه شیرجه میرفتند و دقایقی چند را تنها با تکیه بر هوای ذخیره شده در ششهای خود به جستجو برای مروارید میپرداختند.
اما این پدیده در حقیقت یک پایه و اساس علمی هم دارد، چرا که بدن در زیر آب با شرایط تازهای مواجه میشود که در نتیجه قلب، سیستم گردش خون و عضلات انسان، همگی به گونهای عمل میکنند تا اکسیژن را در بدن ذخیره کنند. غواصی آزاد ورزشی پر رمز و راز است که به خصوص طی پنجاه سال گذشته توجه پژوهشگران و اهل علم را به خود جلب کردهاست.
در دهه پنجا ه میلادی یعنی بین ۱۹۵۰ تا ۱۹۶۰ پزشکان به غواصان آزاد هشدار دادند که در عمق بیشتر از پنجاه متر نگهداشتن نفس مساوی با مرگ است. چرا که فشار آب در چنین عمقی باعث میشود تا قفسهٔ سینه و دندهها مانند کاغذ مچاله شده در دست انسان در هم شکسته شوند اما امروز مشاهده میکنیم که غواصان آزاد به عمق دویست متری هم میروند. جالب است گفته شود که این عمق حتی از عمقی که زیر دریاییها در جنگ جهانی دوم توان رسیدن به آن را داشتند، بیشتر است.
آنچه باعث پیشرفتهای اعجابانگیز در این ورزش و تواناییهای غواصان شده، تحقیقات درخشان فیزیولوژِی است که جمعی از پدیدههای مختلف در رابطه با آب را در بدن کشف کردهاست. تجهیزات مورد نیاز این ورزش یک جفت باله های غواصی(فین)، ماسک غواصی و لوله تنفس بر سطح آب (اسنورکل) میباشد.
غواصی اسکوبا
یکی از دیگر روشهای غواصی، غواصی با تجهیزات تنفسی زیر آب غواصی اسکوبا است. در این روش غواص با همراه داشتن هوای فشرده تنفسی که درون سیلندر غواصی ذخیره شده است به زیر آب رفته و غواصی میکند.
غواصی اسکوبا مدار باز
سیستمهای اسکوبای مدار باز، سیستمهای تنفسی هستند که باز دم غواص را درون آب تخلیه مینمایند.
غواصی اسکوبا مداربسته
سیستمهای مدار بسته تنفسی ، به گونه ای ساخته شده اند تا قابلیت پالایش بازدم غواص را داشته و بازدم او را با حذف دی اکسید کربن و افزودن اکسیژن برای تنفس دوباره آماده نمایند.
غواصی با تغذیه از سطح
در این نوع غواصی که بیشتر در خدمات غواصی صنعتی کاربرد دارد، گازهای تنفس از طریق شلنگی به نام بند ناف، از سطح به غواص انتقال پیدا میکند.تغذیه از سطح اغلب از یک کشتی پشتیبان غواصی، اما گاهی اوقات، به طور غیر مستقیم از طریق یک اتاقک زیرآبی ارائه میگردد.غواصان تغذیه از سطح همیشه نیازمند پوشیدن کلاه و یا ماسکهای غواصی هستند که صورت را کامل پوشش میدهند.
جایگزینی برای غواصی تغذیه از سطح به نام "SNUBA" و یا "hooka" وجود دارد که هوای تنفسی غواص از طریق شلنگ از یک سیلندر کوچک یا کمپرسور از سطح آب تامین میگردد. این روش برای کارهای سبک از جمله تمیز کردن بدنه شناورها بسیار محبوب است و نیز به عنوان فعالیتی توریستی برای کسانی که دارای گواهینامه غواصی نیستند مناسب است.
غواصی اشباع
غواصی اشباع روشی است که اجازه می دهد تا غواصان صنعتی در ارتباط با کار در عمق به مدت چند روز یا چند هفته باقی بمانند.این نوع غواصی اجازه می دهد تا از نظر اقتصادی کار بیشتر انجام شده و ایمنی افزایش یابد.در این نوع غواصی پس از اتمام کار در آب، غواصان در زیستگاه خشک و تحت فشار در زیر آب و یا محفظه های فشار بر روی عرشه یا سکوهای پشتیبانی به استراحت میپردازند یا ممکن است به زنگ غواصی منتقل گردند.در پایان این نوع غواصی برداشت فشار ممکن است روزهای بسیاری طول بکشد.
آموزش غواصی
آموزش غواصی زیر آب را باید نزد مربی غواصی واجد شرایط که در ارتباط و زیر نظر یکی از سازمانهای آموزش غواصی معتبر است آموخت.
آموزش غواصی پایه مستلزم یادگیری مهارت های لازم برای انجام ایمن فعالیت های غواصی در محیط زیر آب است که شامل نکاتی مانند سیستم همراهان ، برنامه ریزی غواصی و روش استفاده از جداول غواصی میگردد.
برخی از مهارت های پایه که یک مبتدی در زیر اب باید فرابگیرد عبارتند از :
برداشت فشار -- تنظیم فشار درونی و بیرونی شیپور استاش گوش به هنگام غواصی و قرار گرفتن در محیطهای پر فشار.
تنفس زیر آب -- آموختن مهارت تنفس از طریق رگلاتور غواصی در زیر آب. کلیه غواصان باید روش تنفس درست را بیاموزند.
پاکسازی ماسک -- شامل تخلیه آب ماسک در زیر آب.
به اشتراک گذاری هوا -- آموختن روش درست و ایمنی که غواصان برای به اشتراک گذاری یک منبع هوا به کار میگیرند.
صعود اضطراری -- چگونگی بازگشت به سطح به شکلی ایمن بدون آسیب زدن به خود در صورت قطع هوای تنفسی.
شنا و شناوری -- رانش و حرکت زیر آب با تجهیزات غواصی و تنظیم شناوری با استفاده از هوای موجود در ریه ها به صورتیکه هوای در ریه ها باعث شناوری بیشتر شده در حالی که تخلیه هوای ریه ها باعث شناوری کمتر گردد.
علامت های غواصی -- علامت های غواصی که هدف از آنها برقراری ارتباط با غواصان دیگر در زیر آب است.
خطرات غواصی
اگرچه غواصی در رده ایمن ترین فعالیتهای تفریحی و ورزشی جهان به شمار میرود اما مبادرت به آن بدون دانش لازم و در صورت عدم رعایت استانداردهای غواصی میتواند کاری بسیار خطر ناک به شمار آید.
عدم رعایت استانداردهای غواصی و عدم بکار گیری صحیح جدولهای غواصی مانند برنامه ریز غواصی تفریحی میتواند باعث بروز بیماریهائی از جمله بیماریهای زیر گردد:
بیماری تراکم زدائی
نیتروژن نارکوسیس
مسمومیت با اکسیژن
مسمومیت با منواکسید کربن
آمبولی ریه
باراتروما
شلو واتر بلک اوت
خفگی
غرق شدگی
سازمانهای آموزش دهنده
از آنجائیکه غواصی رشته ورزشی و تفریحی بسیار خاصی بوده است و به دور از خشکی در محیطی پر خطر(دریا)انجام میگردد، سازمانهای معدودی که دارای استانداردهای خاص آموزشی میباشند فقط مجاز به آموزش این رشته ورزشی و تفریحی در سطح جهان گردیده اند. سازمانهای آموزش دهنده می بایست با استانداردهای سازمان جهانی استاندارد منطبق و زیر پوشش نهادهائی بین المللی مانند شورای جهانی آموزش غواصی تفریحی و فدراسیون زیر آبی اروپا فعالیت نمایند.
قدمت غواصی در ایران
گویند که ژرفروی و غواصی که در جنوب ایران آن را صیف و صیافی مینامند به قرنها قبل از میلاد برمیگردد. در دوران خشایارشا، ایرانیان از غواصان برای بیرون کشیدن صندوقچههای طلا و جواهرات کشتیهای غرق شده استفاده مینمودهاند.
آثار حاصل از حفاریهای باستانشناسی نشان میدهد که قرنها قبل از میلاد، ساحلنشینان دریای پارس از این فن برای تحصیل مروارید استفاده مینمودهاند.
دکتر تاکر ابوات در کتاب کینگدوم اف سی شل بدین طریق اشاره نمودهاست و ایرانیان را در زمره پیشگامان پایهگذاری صید و پرورش مروارید قلمداد نمودهاست.
در سندی دیگر، آپولونیوس فیلسوف یونانی ساکن رودز اشاره دارد که غواصان دریای پارس در حالی که ظرف کوچکی حاوی گیاهی خوشبو و تهییج کننده در دست داشتند به سمت صدف رفته و باعث میشدند تا صدف لب از لب بگشاید، سپس شاخهای میان تهی را به میان آن فرو برده و مایه موجود را به بیرون میکشیدند و آن را به سطح آب آورده و در ظروفی آهنین قرار میدادند، البته آنان هیچگاه موفق به پرورش مرواریدهایی اینچنینی نشدند اما شیوهای را بدین طریق بنیان نهادند. اما در اشارت به ابزار غواصی آن دوران پر واضح است که در آن دوران به اتکای هوای محبوس شده در ششهای خود به عمق فرو رفته و باز میآمدند، روشی که هم اکنون نیز در پارهای از جزایر دریای پارس چون لاوان و کیش و قشم کماکان پا بر جاست.
کوهنوردی
کوهنوردی یکی از ورزشها یا از جمله تفریحات است. برای برخی نیز کوهنوردی به عنوان شغل اصلی یا بخش الزامی شغل اصلی است.
به بالا رفتن یا پایین آمدن به صورت پیاده از ارتفاعات طبیعی کوهنوردی گفته میشود. کوهنوردی میتواند به صورت راهپیمایی، کوهروی، کوهپیمایی و صعود به قلل مختلف و یا صخرهنوردی انجام گیرد. کوه: به ارتفاعات بیش از ۶۰۰ متر از زمینهای اطراف هر منطقه کوه گفته میشود. قله: بلندترین قسمت هر کوه را قله میگویند. یک کوه میتواند یک یا چند قله داشته باشد که در یک خط الراس قرار گرفته اند. معمولاً به بلندترین قله، قلهٔ اصلی گفته میشود و سایر قلل در یک خط الراس را قلههای فرعی مینامند. در کوهنوردی شرط سنی وجود ندارد. در ضمن این رشته ورزشی سن بازنشستگی هم ندارد. هر کسی با هر توانایی میتواند به عنوان تفریح یا انجام کار حرفه ایی به کوه برود.
ابزار کوهنوردی
برای صعود مؤثر به کوهها نیاز به ابزارهای متفاوتی است. البته در هر صعود بسته به نوع صعود، منطقه مورد نظر، زمان و فصل اجرای برنامه ممکن است ابزار و تجهیزات متفاوتی مورد استفاده قرار گیرد. برخی از این وسایل کوهنوردی عبارتاند از:
کفش مخصوص کوه
کاپشن گورتکس
کاپشن پلار
کوله پشتی
باتوم کوهنوردی
دستکش
کلاه مناسب فصل
بادگیر
جوراب کلفت
کیسه خواب
فلاسک چای
بطری آب
وسایل شخصی مانند قاشق و چنگال چاقو
چراغ قوه
وسایل کمک خوراکی مانند: فندک، نمک، چاقو،
کیف کمری برای نگهداری وسایل حفظ حیات:وسایلی که همیشه و در هر موقعیت لازم است همراه کوهنورد باشدزیرا ممکن است کوهنورد به دلیلی ناچار به ترک کوله پشتی اش شود: نقشه- موبایل جی پی اس دار-خوراکی(نان وکشمش و ...)- برنده(چاقو)- دوزنده(سوزن و نخ)- سوزنده(کبریت یا فندک)-باند کشی و باند استریل
عموماً برای کوهنوردی یا فتح قلهای به راهنما نیاز است.
تاریخچه
اتزی مرد یخی ۵۳۰۰ سال پیش ۳۰۰۰ متر در کوههای آلپ بالا رفته بود. بقایای او در این ارتفاع یافت شده است.
در تاریخ سنتی ایران آمده است که آرش کمانگیر از قله کوه دماوند بالارفت تا با پرتاب تیر، مرز ایران و توران را مشخص سازد.
نخستین کوهنوردی ثبت شده در تاریخ مربوط به صعود سرداران ایرانی آرتاخه و بوبراندا بر فراز کوه آتوس در زمان خشایارشا، جهت ثبت نقشه برداری برای ساخت دالانه یا کانال آبی است که کشتیهای نیروی دریایی ایران از آن گذر کنند. (منبع تاریخ علم جورج سارتون)
پادشاه رومی هادریان کوه اتنا (۳۳۵۰ متر) را بالا رفت تا طلوع خورشید را ببیند.
آثار به جامانده، خبر از نشانههایی از کوهنوردی پیشرفته در ایران در پایان قرن پنجم هجری (دوران سلجوقیان و اسماعیلیان) دارد. در کتاب «خداوند الموت» چنین آمدهاست:
کوهپیمایان بعد از گردش اطراف کوه گفتند اگر بالای این کوه کسی نباشد و سنگ بر سرمان نبارد ما میتوانیم از دامنه جنوبی بالا برویم و خود را به قله برسانیم و هنگام بالا رفتن، طنابی با خود میبریم که وسیلهٔ ارتباط ما با پایین کوه باشد و بوسیلهٔ آن طناب میتوانیم چیزهای ضروری را برای نصب یک چرخ بالا ببریم و بعد از اینکه چرخ نصب شد، میتوان از زمین چیزهایی دیگر را بالا برد تا اینکه چندین چرخ بالای کوه نصب گردد و از آن پس بین پای کوه و قله آن، رابطهٔ بیشتری برقرار خواهد گردید و میتوان سربازان را بوسیلهٔ چرخ بالا کشید... کوهپیمایان گفتند ما با خود میلههای آهنی چون پله میبریم و آنها را در دامنهٔ کوه نصب مینماییم و صعود میکنیم تا اینکه به قله ٔ کوه برسیم.
پیتر سوم در قرن سیزدهم از کوه کانیگو در پیرنه صعود کرد.
کوه اورست (۸۸۴۸ متر) برای اولین بار در ۲۹ می سال ۱۹۵۳ توسط ادموند هیلاری و تنسینگ نورگی از سمت جنوبی آن در نپال فتح گردید.
هواشناسی کوهنوردی
هواشناسی کوهنوردی مبحثی است که به آموزش تأثیر پدیدههای هواشناسی بر کوهنوردان میپردازد.
طناب بازی یک ورزش ساده است که کودکان و نوجوانان برای بازی یا ورزش از روی طناب میپرند. در طناببازی یک یا چند شرکتکننده طناب را طوری تاب میدهند که از زیر پاها و بالای سرشان بگذرد. ممکن است یک شرکتکننده طناب را بچرخاند و خود از رویش بپرد یا چند شرکتکننده (دستکم سه نفر) به ترتیب دو نفر طناب را بچرخانند و یکی از روی آن بپرد.
شکل چند نفرهٔ این بازی را با دو طناب هم انجام میدهند.از آنجا که طناببازی هم ورزشی هوازیست و هم در حرکت پاها هماهنگی ایجاد میکند، در میان ورزشکاران حرفهای به ویژه بوکسورها و کشتیگیران رواج دارد. تکنیکهای پرش از روی طناب نسبت به سایر فعالیتهای ورزش حرفهای به سادگی آموخته میشود و از این رو افراد به صورت فردی یا گروهی، در سنین مختلف و با تناسب اندام متفاوت میتوانند در آن شرکت کنند. بیشترین اثربخشی طناببازی به عنوان ورزش در حالتیاست که با دیگر فعالیتهای هوازی نظیر پیادهروی، دوچرخهسواری و دویدن به شکل روزمره همراه شود.
قایم موشک
قایمباشک یا قایمموشک (که در افغانستان 'چشمگیرک' گفته میشود)، یک بازی است که در آن یکی از افراد برای مدتی مشخص چشمهایش را میبندد و دیگران خود را مخفی میکنند، پس از آن، فرد میتواند چشمهایش را باز کند تا دیگرانی را که پنهان شدهاند بیابد. این بازی معمولاً در محیطهای باز انجام میشود و تعداد شرکتکنندگان در آن نامحدود است.
وجه تسمیه
ظاهرا" جزء اول این واژه (قایم) تغییریافته واژه عربی غایب به معنی پنهان و مخفی است. یعنی یک یا چند نفر باید در این بازی از نظر غایب و پنهان باشد.
شیوهٔ بازی
روش بازی به این صورت است که بر حسب قرعه یکی از شرکت کنندگان گرگ میشود، در یک محل ثابت میایستد و چشمهایش را میبندد (به اصطلاح چشم میگذارد) و تا یک عدد مثل ۱۰۰ یا ۵۰ میشمارد. در طول این مدت سایر شرکت کنندگان باید در محلی خود را مخفی کنند به طوری که گرگ نتواند آنها را ببیند. پس از پایان شمارش، گرگ چشمهایش را باز میکند و سعی میکند دیگران را پیدا کند.
در صورتی که گرگ هر یک از شرکت کنندگان را ببیند باید نام او را بلند صدا کند و با اعلام محل اختفای او کلمه سُک سُک را به زبان آورد. برای گفتن کلمه سک سک گرگ باید در محلی که چشم گذاشته بوده قرار گرفته باشد. در این حالت فرد شرکت کننده باید از محل خود بیرون بیاید. اگر گرگ نام شرکت کننده یا محل اختفا را اشتباه بگوید شرکت کننده نباید بیرون بیاید و میتواند به بازی ادامه دهد. هر گاه گرگ آنقدر از محل ثابت اولیه اش دور شود که یکی از افراد مخفی شده بتواند خودش را به محل چشم گذاشتن گرگ برساند و کلمه سُک سُک را به زبان آورد، تمام افرادی که گرگ قبل از آن پیدا کرده بود به اصطلاح آزاد میشوند (باید باکلمه سک سک کلمه آزاد را هم بگوید). به این ترتیب نفر بعدی که گرگ پیدا کند در مرحله بعد گرگ خواهد شد.
بازی به دو صورت پایان مییابد. یکی این که گرگ همه افرادی را که مخفی شدهاند پیدا کند، به این ترتیب نفری که اول از همه گرگ او را پیدا کرده یا نفر اولی که توسط دیگران آزاد نشده در دور بعد گرگ است. حالت دوم این است که نفر آخری که پیدا نشده پیش از گرگ خود را به محل چشم گذاشتن برساند سک سک بگوید. به این ترتیب تمام نفراتی که گرگ قبلا پیدا کرده بود آزاد میشوند و خود گرگ دوباره در مرحله بعد باید چشم بگذارد.
وسطی
وَسَطی با نام محلی آراداووردی، به هر بازی که در آن بازیکنان سعی کنند دیگر بازیکنان را با توپ بزنند و دیگر بازیکنان مانع از برخورد توپ به خودشان شوند، گفته میشود. انواع مختلفی از این بازی وجود دارد؛ فهرست گونههای وسطی را ببینید.
شرح بازی
پس از تقسیم بازیکنان به دو گروه برابر، یکی از گروهها به قید قرعه یا شیر و خط در میانهٔ محوطهٔ بازی قرار میگیرد و گروه دیگر، در دو قسمت، به طرفین عرضی محوطهٔ بازی میروند.
با پرتاب توپ بهوسیلهٔ یکی از بازیکنان گروه کناری، بازی آغاز میشود. تلاش گروه کناری نشانهرفتن و زدن افراد گروه وسطی زمینهٔ سوختن و اخراج آنان را فراهم کند.
گروه میانی هم میکوشد تا با حرکات سریع مانع از اصابت توپ به خود شوند و اگر یار سوختهای داشتهباشند، با گرفتن توپ در هوا (که یک امتیاز بهشمار میرود)، او را به بازی برگردانند.
اکنون شاید به مرحلهای رسیده باشیم که فقط یک نفر از گروه میانی، در داخل میدان باقیمانده باشد که اگر تا ۱۰ شماره پرتاب نتوانند او را هدفگیری کرده و بزنند، همهٔ یاران سوختهٔ گروهش را احیا کرده، و همگی به میانهٔ میدان باز گشته و بازی ادامه خواهد یافت.
مقررات بازی
به طور کلی بهتر است که ابعاد زمین بازی با سنوسال بازیکنان تناسب داشته باشد.
برخی مقررات بازی:
۱- اگر تمامی بازیکنان میانی در محدودهٔ میدان باشند، هر توپ گرفته شده به عنوان یک امتیاز ذخیرهٔ ضداخراجی محسوب میشود و اخراجی و اخراجها را به تأخیر میاندازد.
۲- گرفتن توپ پس از برخورد با زمین موجب سوختن بازیکن است.
انواع دیگر بازی
وسطی دایرهای
در یک گونه دیگر از این بازی که به «وسطی دایرهای» موسوم است با این تفاوت که زمین بازی به شکل دایرهاست که بازیکنان وسطی در داخل آن و گروه کناری در روی محیط آن با فاصلههای مساوی قرار میگیرند.
با شروع بازی مربی یا معلم ورزش با ساعت وقت گرفته و بازیکنان کناره نفرات گروه وسطی را نشانه میگیرند تا اینکه همه از زمین بازی اخراج شوند. در دور بعدی جای دو گروه عوض میشود و باز با شروع بازی مربی یا معلم ورزش با ساعت وقت میگیرد. برنده گروهی است که در مدت زمان کوتاهی، بازیکنان گروه وسطی را زده و بازی را زودتر تمام کرده باشند. نام اصلی این بازی خر خر بازی است ودراین بازی خرگروه اول در کنار می ایستند وبه گروه خر های دوم نگاه می کنندواز همه ی خرها متشکریم
ساحل
کرانه یا ساحل منطقه تماس بین دریا و خشکی است. اصطلاح ساحل برای مساحت بین حداکثر مد و پایه پرتگاههای ساحلی در سواحل مرتفع و برای نواحی واقع بین حداقل جزر و بالاترین مرز پیشروی امواج طوفان نیز به کار میرود.در مناطقی چون خاور آمریکا عرض سواحل بیشتر و در نواحی دریای مدیترانه، عرض سواحل کم است. عواملی چون رسوبگذاری، فعالیت آتشفشانی، مرجانها و تغییرات سطح آب دریاها در پیدایش انواع سواحل مؤثرند اما عواملی چون موج، جزر و مد، جریان دریایی، یخچال طبیعی و باد نیز پیوسته سواحل را تغییر میدهند. برخی سواحل هموار و پست هستند؛ در حالی که در برخی دیگر صخره وجود دارد.
بیابان
بیابان سرزمین گستردهای است که بهنوعی از منطقه خشک و کمباران در جغرافیای کره زمین گفته میشود و به خاطر بارندگی سالیانه کم دارای پوشش گیاهی کمی است.
ویژگی آب و هوای خشک
بارندگی در مناطق خشک کم و نامنظم است
مقدار باران در سالهای مختلف متفاوت است و ممکن است حتی چند سال بارندگی صورت نگیرد
بارندگی اغلب شدید و به صورت رگبار است
به علت خشکی و وزش باد میزان تبخیر و تعرق بیشتر از بارندگی سالانهاست
وزش باد در مناطق خشک به ویژه بیابانها شدید است که علاوه بر حمل ذرات گرد و غبار بر خشکی هوا میافزاید
از مهمترین مشخصات مناطق بیابانی بارش کمباران، کم بودن پوشش گیاهی و اختلاف زیاد دمای روزانه است. در واقع بیابان به نواحی اطلاق میشود که با کمی رطوبت، موجودات زنده و تغییر شدید دمای شب و روز مشخص میشوند. صحرای غربی نام خاص یک منطقه جغرافیایی در جنوب مغرب یا مراکش است. در فارسی به بیابان بسیار خشک و خالی اصطلاحاً بیابان برهوت گفته میشود.
پراکندگی بیابانها
برای بیابان تعاریف متعددی بیان شدهاست. در همه این تعاریف به دو ویژگی اغلب بیابانها یعنی کمبود بارش و تبخیر زیاد تاکید میشود.خوشبختانه کارهای زیادی در زمینه بیابان زدایی شده است.
در زمین چند نوار عمده بیابانی وجود دارد که مهمترین آنها در نیمکره شمالی از مجاورت اقیانوس اطلس تا حدود چین است که شامل صحرای بزرگ آفریقا، بیابان عربستان، ایران، ترکمنستان، گبی و تار است.
مپندار باشد ز نا بخردی درخشان کویر بنام ایزدی
که باشد شکوه خداوندگار زداید ز اندیشه گرد و غبار
علل ایجاد بیابانها
گرم شدن زیاد منطقه بر اثر تابش خورشید
در منطقههای استوا هوای گرم به دلیل سبکی و افت بی در رو دما به سمت لایه های بالای جو حرکت می کند. وقتی تا حد زیادی بالا رفت دمایش کاهش یافته و به صورت افقی در لایه ی بالای جو به سمت عرض های بالا تر جغرافیایی حرکت می کند ( به سمت منطقه جنب استوایی یا جنب حاره ای می رود ) در بین راه دمایش کاهش یافته و سنگین می شود و در عرضهای حدوداً ۲۵ تا ۳۰ درجه مانند آبشاری فرو کش می کند و به سمت سطح زمین می آید. درست در آن منطقه ای که پایین می آید توده هوای کم فشار محلی وجود دارد که به دلیل گرمی وسبکی میل به صعود دارد ولی همین هوای مهاجری که از لایه های بالای جو از استوا آمده مثل چکشی بر سر توده هوای محلی فشار وارد می کند و اجازه نمیدهد که این توده هوای محلی صعود کرده وبارش ایجاد کند توده هوای مهاجر را پر فشار جنب حاره ای می نامند که باعث بوجد آمدن بیابانهایی چون صحارا در افریقا ربع الخالی عربستان و بیابان لوت در ایران شده است. بیابان گبی در مغولستان بدین طریق بوجود نیامده زیرا در چنین عرض جغرافیایی واقع نشده است. بیابان گبی به دلیل محصور بودن توسط رشته کوه و دوری از دریا و ضریب بری بودن بالا؛ از رطوبت بی نصیب مانده است و جزو بیابانهای سرد محسوب می شود. وقتی سخن از بیابان به میان می آید همیشه احساس گرمای زیاد تداعی می شود . درحالیکه بیابان های سر قطبی هم وجود دارد.
فشار زیاد جنب حارهای
فشار هوا در همه عرضهای جغرافیایی یکسان نیست.وقتی در جایی فشار هوا کم باشد، هوا به علت سبکی بالا رفته و پس از سرد شدن در صورت وجود رطوبت کافی و سایر شرایط لازم موجب بارندگی میشود.هوای گرم و مرطوب استوایی پس از ایجاد بارش به اطراف مدار رأسالسرطان و راس الجدی حرکت میکند. اما به علت سنگین شدن وتراکم در عرضهای جغرافیایی مذکور فرو مینشیند و یک منطقه پر فشار به وجود میآورد.این توده هوا با از دست دادن رطوبت خود فرو مینشیند نتیجه این امر خشکی و گرمی هوا و صاف بودن آسمان در این مناطق است. در دریا این منطقه را مدار بدون باد یا عرض جغرافیایی اسب، بر گرفته از نام کاشف آن ساتاسپ دریانورد ایرانی دوران خشایارشا می نامند.
جریانهای آب سرد ساحلی
جریانهای سرد اقیانوسی که از قطب جنوب به سمت استوا حرکت میکند، در برخی نقاط ساحلی به علت ایجاد هوای سرد و نشست هوا، مانع ایجاد بارش در این مناطق میشود، مانند بیابان آتاکاما در آمریکای جنوبی. بیابان نامیب در آفریقا.
دوری از منبع رطوبتی (دریا) و وجود کوهستان: بسیاری از بیابانهای دنیا در اثر دوری از منبع رطوبتی و وجود کوهستان مانع در برابر رطوبت شکل گرفتهاند. در این حالت به اثر سایه کوه می گویند.. بیابان تکلامکان (تکله مکان) در آسیای مرکزی و بیابان گبی در مغولستان از دریا دورند و بیابان مرکزی ایران نیز تحت تاثیر اثر کوه رشته کوه البرز و زاگرس است.
گونههای صحرا
صحراهای قطبی : این صحراها شامل نواحی وسیعی هستند که بهوسیله یخ پوشیده شدهاند و به علت پایین بودن دما و سرمای زیاد ناحیه خیلی خشک هستند.
صحراهای توپوگرافی : صحراهایی هستند که کمی رطوبت آنها به علت دور بودن از اقیانوسها و قرار گرفتن در مرکز قارهها و یا وجود کوههای بلند و مرتفع که جلوی بادهای اصلی ناحیه را گرفته و از رسیدن رطوبت به این نواحی جلوگیری میکنند، است. نمونه این نوع صحراها کویر مرکزی ایران است.
صحراهای استوایی : این صحراها که به مراتب وسیعتر از صحراهای قطبی هستند. در فاصله بین ۱۵ و ۳۰ درجه شمال و جنوب خط استوا قرار دارند. به عنوان مثال میتوان صحرای شمال آفریقا و صحرای عربستان را نام برد.
تخریب در صحراها
تخریب شیمیایی در صحراها به علت کمی رطوبت بندرت انجام میگیرد. از این جهت بیشتر قطعات و ذرات کانیها و همچنین سنگها در صحراها دستخوش تغییرات شیمیایی نشدهاند. از انواع تخریبهای فیزیکی که در صحراها انجام میگیرد، میتوان عمل نیروی ثقل (گرانشی)، انرژی باد و تغییرات درجه حرارت را نام برد که از جمله عوامل موثر در تخریب مکانیکی هستند. تغییرات درجه حرارت سبب انبساط و انقباض سنگها شده و باعث تخریب آنها میگردد. عدم وجود پوشش گیاهی در صحراها موجب میشود که مواد حاصل از تخریب بهوسیله باد به سهولت جابجا و پراکنده شود.
آبها در صحرا
مقدار آبهای جاری در صحراها بسیار کم است ولی بارانهای اتفاقی اغلب بصورت رگبار نازل میشود. در نواحی خشک به علت کمی پوشش گیاهی مقدار آبی که در سطح زمین جریان مییابد نسبت به مناطق دیگر با پوشش گیاهی زیاد با باران مشابه خیلی بیشتر است و در نتیجه هر چند که مقدار این آبها نیز کم باشد در تخریب، حمل و نقل و رسوبگذاری در صحراها نقش مهمی دارد. در صحراها ممکن است رودخانههای کمی جاری باشند که از نقاط مرطوب منشاء گرفته و از صحراها عبور میکنند، ولی اکثر این رودخانهها به حوضههای داخلی ریخته و وارد دریا نمیشوند.
عمل باد در صحراها
گرچه باد از نظر فرسایش از آب به مراتب دارای اهمیت کمتری است. ولی نقش مهمی را در فرسایش صحراها به عهده دارد. در مناطق خشک که رسوبات تخریبی و سست توسط هیچ پوشش گیاهی محافظت نمیشوند. بادها به آسانی مواد را از جایی برداشته و در جایی دیگر انباشته میسازند. در نتیجه باد علاوه بر عمل حمل و نقل، عمل تخریب و رسوبگذاری را نیز انجام میدهد.
حمل مواد بهوسیله باد باد قادر است ذرات موجود در سطح زمین را برداشته و با خود تا مسافتی حمل نماید. میزان حمل، مقدار جابجایی و سرعت ته نشست مواد بستگی مستقیم به قدرت (سرعت) باد و قطر ذرات دارد. یعنی هرچه سرعت باد بیشتر باشد میتواند ذرات را به ارتفاع بیشتر و به فاصله دورتر ببرد و همچنین دانههای درشتتری را با خود حمل کند. برای به حرکت در آوردن ذرات خشک سرعت کمتری لازم است تا ذرات مرطوب. بنابراین در صحراهای خشک به علت نبودن رطوبت و پوشش گیاهی حمل مواد بهوسیله باد خیلی بهتر و سریعتر انجام میگیرد. سرعت باد با نزدیک شدن به سطح زمین (در اثر ایجاد اصطکاک) کم گشته ولی با دور شدن از سطح زمین به میزان سرعت آن افزوده میشود.
نحوه حمل مواد توسط باد
حمل مواد به وسیله باد نسبت به وزن دانهها به سه طرزیق انجام میگیرد :
حرکت معلق برای ذرات خیلی ریز
ذرات خیلی ریز ماسه، سیلتهای دانهریز، گرد و غبار و خاکسترهای آتشفشانی چون بسیار سبک هستند. حتی بهوسیله بادهای خیلی ملایم به آسانی به هوا بلند شده و مدتها در هوا به حالت معلق باقی میمانند. بطور کلی در شرایط عادی ذرات با قطر کوچکتر از 0.03 میلیمتر که در روی سطح زمین قرار گرفتهاند میتوانند بهوسیله باد به هوا بلند شوند. این ذرات ممکن است صدها متر از سطح زمین بلند شده و همچنین کیلومترها جابجا شوند.
حرکت جهشی برای ذرات متوسط
باد به تنهایی نمیتواند ذرات متوسط را از جا بلند کند بلکه بر اثر برخورد ذرات ماسه با یکدیگر به هوا پرتاب میشوند که به این نوع حرکت جهشی میگویند. وقتی سرعت باد به حد معینی برسد ذرات ماسه شروع به چرخش و غلطیدن به سمت جلو میکنند که ممکن است در اثر برخورد با ذرات دیگر باعث حرکت و یا پرتاب آنها به هوا شوند. وقتی ذرهای به هوا بلند میشود تحت تأثیر دو نیروی نیروی گرانشی و نیروی سرعت باد، قرار میگیرد. ذرات در اثر نیروی گرانش به زمین برمیگردند ولی در اثر نیروی باد بجلو رانده میشوند.
حرکت چرخشی برای ذرات درشت
ذراتی که درشتتر هستند اغلب به سبب وزن و درشی از جا کنده نشده و در هوا پراکنده نمیشوند بلکه وقتی سرعت باد بهحد کافی برسد با چرخش و یا غلطیدن به سمت جلو حرکت میکنند. این عمل چرخش را Reptation میگویند.
فرسایش بهوسیله باد عمل فرسایش باد به دو صورت انجام میگیرد. :بادکند (Deflation) و بادساب (Abrasion).
بادکَند
جابجایی ذرات توسط باد را بادکند میگویند. باد قادر است ذرات ریز و کوچک موجود در سطح زمین را بخصوص در مناطقی که فاقد پوشش گیاهی و رطوبت زیاد است به آسانی از یک نقطه به نقطه دیگر منتقل کند و ممکن است این عمل سبب کنده شدن سطح زمین و بوجود آمدن گودیهایی میشود که گاهی ممکن است تا صد متر عمق داشته باشند.
سنگفرش بیابان
در مناطقی که ذرات درشت و ریز وجود داشته باشد باد سبب جابجا شدن ذرات ریزتر و سبکتر شده و قطعات بزرگتر سنگها بر جای باقی میمانند که بعد از گذشت زمان سنگهای درشتتر باقیمانده و منظره فرشی به خود میگیرند که اصطلاحاً به آن سنگفرش بیابان و یا Hamade میگویند.
یاردانگ
باد در مناطق صحرایی بویژه در زمینهای سست و نرم موجب تشکیل شیارهای طولی و طویل میگردد که یاردانگ نامیده میشود. این نوع شیارها در جنوب دشت لوت دیده میشود.
بادساب
موادی که بهوسیله باد حمل میشوند در اثر برخورد با یکدیگر سایش پیدا میکنند. این عمل ساییدگی که بهوسیله باد انجام میگیرد را بادساب مینامند. البته عمل ساییدگی بدون بادکَند امکانپذیر نیست. چون در اثر حمل مواد است که ساییدگی و یا خراش بوجود میآید. ذرات یا دانههای ماسهای که بهوسیله باد حمل میشوند، بدلیل سختی که دارند وسایل بسیار مناسبی برای سایش سنگها، ساختمانها، دیوارها و ... هستند.
سنگهای بادساب
سنگها و قلوهسنگهایی که یک سطح آنها در اثر باد صیقلی و صاف شده است در اثر تغییر جهت باد و یا چرخش سنگها در محل اولیه خود چند سطح صاف در آنها ایجاد گردد به چنین سنگهایی که به علت سایش باد بوجود آمدهاند سنگهای بادساب (ventifact) میگویند.
فرسایش لانهزنبوری
برخورد مداوم بادهای قوی و دائمی که ذرات ماسه همراه دارند بر روی صخرهها و یا سنگهایی که در سطح زمین بخصوص در نقاط خشک و نیمه خشک قرار دارند باعث میگردد که بتدریج این سنگها فرسایش حاصل کنند و نوعی فرسایش لانهزنبوری از خود نشان دهند.
تخت دیو
گاهی باد مواد نرمی را که در زیر تخته سنگها قرار گرفتهاند تخریب نموده و با خود حمل میکند و در نتیجه پدیده قارچ مانندی بوجود میآید که اصطلاحاً به آن تخت دیو میگویند.
کوه
کوه زمینی نسبتاً بلند است که در یک منطقه گسترده است و عموماً بلندتر و شیبدارتر از تپه است.
کوه
کوه: هر یک از بر آمدگیها و مرتفعات سطح زمین که از خاک و سنگ فراوان کانیهای مختلف تشکیل شده و نسبت به زمینهای اطراف بسیار بلند باشد؛ جبل؛ «دریا و کوه در ره و من خسته و ضعیف ای خضر پی خجسته مدد کن بهمتم.»
تقدس کوه در فرهنگها
در سراسر جهان باستان، کوههای مقدس بسیاری وجود داشت که جایگاه خدایان بود و پیوند میان آسمان و زمین به شمار میآمد. بنابر بعضی کیهان شناختیها، کوه مقدس نیز مرکز و محور سراسر کیهان بود. ستیغهای دوگانه، گاهی جایگاه خورشید و ماه بود. در مصر، یک ماه خدا به نام تهوت، در معبدی که بر روی سلسله جبالی در غرب شهر تب واقع بود میزیست. در جهان فرودین اساطیر مصری، کوهی وجود داشت که بر فراز آن، تختی قرار داشت و فرعون پس از مرگ به وسیلهٔ نردبانی از آن بالا میرفت، در شهرهای بینالنهرین زیگورات، به مفهوم کوه مقدس ساخته میشد و معبدی در قلهٔ آن برپا میکردند. مادر – الههٔ عمدهٔ بینالنهرینی را بانوی کوه (یعنی نین – هورساگ Ninhursag) مینامیدند، زیرا کوهها سرچشمهٔ نخستین آبها و در نتیجه، موجب حاصلخیزی به شمار میرفتند. هندوستان دارای کوههای مقدس بسیار است. کوه کایلاسا Kailasa در هیمالیا، جایگاه شیوا و مرکز زیارت است. در بودایی چنین تعلیم داده میشد که زمین مسطح و مدور و کوه مرو Mero در وسط آن است و تخت بودا را تشکیل میدهد. استوپا و پاگودا، شکلهای نمادین کوه مرو بودند و محور کیهانی، از مرکز آن معبد ها می گزشت. جایگاه بودهی ستوه، آوالوکی تشوارا، کوه استورهای پوتالا Potala بود. تپهای که بر آن قصر دالایی لاما در لهاسا قرار دارد، سده یی شانزدهم یعنی زمانی که او آنجا را در اختیار داشت نیز، به همان نام بود، زیرا او بعنوان تجسم دوبارهٔ بودهی ستوه به شمار میآمد. خدایان کوهستانها در ژاپن فراوانند. این کوهها که در آغاز، متعلق به شینتو بودند، به تدریج، ازآن آیین بودایی شدند و غالبن مربوط به حاصلخیزی زمین هستند و عدهای به زیارت آنها میروند و هر ساله جشن برپا میدارند. فوجی یاما، مقدس ترین کوه به شمار میرفت و الههٔ حامی آن، Sengen نام داشت که برایش معبدی در ستیغ کوه، ئر ۸۰۶ میلادی، ساخته شد. سن گن الههٔ کوه را در نقاشی های ژاپنی بطور گستردهای نشان میدهند، در حالی که، یک شاخهٔ لوبیا در دست دارد، و کلاهی پهن بر سر نهاده است که در مورد پرستش او با سه خدای بودایی، جابجایی صورت گرفته است. این خدایان را بر روی سه قله نشان میدهند که گروهی از زایران بسوی آنها روانند. خدایان دیگر عبارتند از سانو Sano، خدای کوه هیه یی Hiei، خدای سهمگین شینگون Shingon به نام زایوگونگن Zao Gongen، خدای کوه کیمپو Kimpo و خدایان بیشمار منطقهٔ کومانو Kumano، با آبشار مقدسش، که تصور میرفت نزدیک کوه پوتالا بود، که برای آوالوکی تشوارا مقدس به شمار میرفت. کوخ، یکی از دوازده زینت، بر روی جامهٔ امپراتوران چین بود. در استورهٔ تایویی، کوه نشانهٔ جزایر خوشبختی، جایگاه جاودانها یا تپههای طول عمر، یعنی محلی است که قارچ مقدس در آنجا میروید. کوه، یکی از موضوعات مردم پسند در نقاشیهای روی سفال و نقاشیهای لاک اندود است و در آنجا، سه و گاهی پنج یا هفت ستیغ را بسیار نقش پردازی میکردند و این ستیغها از میان امواج دریای شرقی سربرمی آوردند {مینگ، اواخر سده ی پانزدهم}. کوه، مکان عزلت راهبان چینی بود، چنانکه بیابان تب، برای عیسویان نخستین، چنین وضعی را داشت. در اینجا، عزلت گزیدگان امیدوار بودند دروازهٔ بهشت جاودانها را بیابند و آن را از طریق شکافی در صخرهها پیدا کنند. کوه تایویی را نیز بصورتی حجاری میکردند که جاودانها را همراه با نماد تایویی نشان دهند و این کوه برای دانشمندان موجب تفکر و اندیشه میشد. در کتاب عهد عتیق، یهوه از فراز کوه سینا با موسی سخن گفت. در نقشههای جهان در قرون وسطا، که معمولن مدور نشان داده میشدند، اورشلیم را در وسط قرار میدادند، به طوری که صلیب، که گاه نماد حضرت عیسی بود، و بطور سنتی، از او بعنوان تپه یاد میشد، در مرکز جهان عیسویت قرار داشت.
کوهها در زمین
کوهها ۵۲٪ آسیا، ۳۶٪ آمریکای شمالی، ۲۵٪ اروپا، ۲۲٪ آمریکای جنوبی، ۱۷٪ استرالیا و ۳٪ آفریقا را پوشاندهاند و روی هم رفته ۲۴٪ خشکیهای زمین را شامل میشوند. اما از هر ۱۰ نفر یک نفر در کوهها زندگی میکند. همهٔ رودخانههای مهم جهان از کوهها سرچشمه میگیرند و بیش از نیمی از آبی که انسانها نیاز دارند از کوهها به دست میآید.
به سرزمینی که کوه فراوان داشته باشد کوهستان یا کوهساران گفته میشود. به زنجیرهای از کوههای بههمپیوسته، رشتهکوه گفته میشود.
سوارکاری
سوارکاری از ورزشهایی است که در چند دههٔ اخیر مورد توجه خاصی قرار گرفتهاست، با این وجود سابقهای طولانی داشتهاست و میتوان آن را از کهنترین ورزشها بهشمار آورد. این ورزش امروزه نه تنها به عنوان یک رقابت سالم و مفید، بلکه به عنوان سرگرمی و به منظور گذراندن اوقات فراغت مورد توجه قرار گرفتهاست، و با این که نسبت به بسیاری از ورزشها پرهزینه به نظر میرسد، هر ساله تعداد بیشتری طرفدار به سوی خود جلب میکند.
سوارکاری چیست؟
سوارکاری به معنای نشستن بر پشت یک اسب و کنترل حرکات آن میباشد. ویژگی این ورزش این است که انسان و مرکب (معمولاً اسب) را متحد میسازد، بنابرین موفقیت اسب و سوارکار به ارتباط و اعتماد و احترامی که آن دو برای یک دیگر قائلاند، بستگی دارد. برای شروع به یادگیری سوارکاری نیاز به هیچ دانش و مهارت قبلی ای نیست، با این حال به دلیل قدرت جسمی و ذهنی که کنترل کردن اسب نیاز دارد، به کودکان زیر ۷ سال توصیه نمی شود.
تاریخچه
سوارکاری ورزشی بسیار قدیمی است که از دیرباز به منظور جنگیدن یا پیامرسانی به افراد آموزش داده میشد.تاریخ رام کردن اسب هنوز به درستی شناخته نشدهاست. باستانشناسان با توجه به قدیمیترین آثار بر جای مانده از پیشینیان در رابطه با رام کردن اسبها، معتقدند که اولین اسبهای اهلی به بیش از سه هزار سال قبل از میلاد برمیگردند. قبل از آن اسب به منظور تهیهٔ غذا شکار میشدهاست. البته باستانشناسان در بعضی نقاط از اروپای شرقی دهنههایی پیدا کردهاند که به شش هزار سال قبل از میلاد برمیگردند. این نشان میدهد که انسان از آن زمان سعی داشتهاست که اسب را رام کند و از آن بهره ببرد، ولی به دلیل سرعت آن در فرار موفق نشدهاست. قدیمیترین آثار در اروپای شرقی، شمال قفقاز و آسیای مرکزی یافت شدهاند.
اگرچه اهلی ساختن اسب در مقایسه با حیواناتی چون سگ (نه هزار سال قبل از میلاد) و گوسفند و بز (پنج هزار سال قبل از میلاد) مؤخر بود، با این وجود تحول عظیمی در زندگی انسان بهوجود آورد. انسان نه تنها از گوشت و شیر اسب بهره میبرد، بلکه برای جابهجایی نیز از او استفاده میکرد. نکتهٔ جالب در این باره این است که مورخان عقیده دارند که مردم قبل از یادگیری چگونه سوار شدن بر اسب، از ارابه استفاده میکردند. آنان برای این فرضیه خود دو دلیل عمده ارائه میکنند:
فسیلهای پیدا شده نشان میدهند که اسبهای آن دوره برای حمل انسان بسیار کوچک بوده و قد آنها (بلندی جدوگاه) به بیش از ۱۴۰ سانتیمتر نمیرسید.
قبل از آن که اسب توسط انسان رام شود، مردم از ارابه استفاده میکردند و آنها را به حیواناتی از چون گاو یا الاغ وحشی میبستند. بستن ارابه به اسبهای کوتاه قد خیلی دشوار نبود، در حالی که سوار شدن بر کمر اسب باعث وحشت و رم کردن آن میشد.
مهار و تربیت کردن اسبها در زندگی مردم اوراسیا تحول و تأثیرات فراوانی به دنبال داشت. در حالی که در گذشته طی کردن مسافتهای طولانی غیرممکن به نظر میرسید، انسان توانست به کشف سرزمینهای جدید و کشور گشایی بپردازد. کمکم وسایلی برای هدایت و تسلط بیشتر بر اسب مانند زین و رکاب (که از اختراعات چینیها میباشند) ساخته شدند و در اختیار سوارکاران گرفتند. تربیت و پرورش اسب نیز، به خصوص در خاورمیانه اهمیت بسیاری یافت و صحرانشینان این مناطق به پرورش و نگاهداری اسبهای اصیل عربی پرداختند. سوارکاری تا اواخر قرن پانزدهم، بیشتر در جنگها معمول بود. البته در بعضی از کشورها مانند ایران باستان، بهعنوان ورزش و سرگرمی نیز مورد توجه قرار میگرفت (مانند بازی چوگان)، ولی جنبهٔ هنری آن از اواخر قرن پانزدهم میلادی به بعد اهمیت یافت. سرانجام در اواخر قرن نوزدهم، با پیشرفت صنعت و جایگزین کردن اسبها توسط ماشینآلات، سوارکاری جنبهٔ ورزشی و سرگرمی که امروزه مشاهده میشود را به خود گرفت.
برقراری ارتباط با اسب
اولین گام یادگیری سوارکاری، یادگیری ارتباط برقرار کردن با اسب است. سوارکار باید بتواند خلقوخوی اسبی را که قرار است سوار شود درک کند و با او به خوبی ارتباط برقرار کند، تا اسب فرمانهای او را بهتر درک کند و انجام دهد. اسب با انسان متفاوت است و همین تفاوت است که باعث جذابیت این رابطه می شود. هرچه بهتر بتوانیم طرف مقابلمان را درک کنیم و یادبگیریم که غرایز او را بفهمیم، رابطه ما بهتر می شود. رفتار پر از ترس اسب مغرضانه نیست، بلکه یک واکنش طبیعی برای حفاظت از خودش است. اگر بتوانیم این احساس را در اسب ایجاد کنیم که ما از او حفاظت می کنیم، به ما اعتماد می کند و دیگر از هر فرصتی برای فرار استفاده نمی کند. با این حال حتی وقتی به ما اعتماد می کند، باز هم اسب حیوانی است که به طور طبیعی در گله به سر می برد. در موقعیت های هراس آور نیز همواره به گله می پیوندد.
سوارکار میتواند از روی حرکات و برخی از اعمال اسب متوجه منظور او شود. حرکات گوشهای اسب در این مورد بسیار مؤثر است. به طور مثال، هنگامی که اسب گوشهایش را به سمت جلو میچرخاند و سرش را بالا میگیرد، به این معناست که صدایی او را نگران کردهاست و او بادقت در حال پیدا کردن منبع صداست. و یا هنگامی که اسب گوشهایش را در جهات مختلف میچرخاند و حرکت میدهد، به این معناست که با دقت اطرافش را تحت نظر دارد. گوشهای مایل به سمت پایین در دو طرف سر اسب، نشان دهندهٔ تسلیم شدن و اطاعت اسب هستند. البته این حالت گوشها در صورتی که لبها به سمت پایین افتاده باشند، نشانهٔ خوابآلودگی است. اسبی که گوشهایش را میچرخاند و زبانش را بیرون میآورد، قصد سربهسر گذاشتن و بازی با سوارکار را دارد. اگر اسب گوشهایش را به سمت جلو مایل کند و سرش را کمی خم کند، یعنی به سوارکار (یا هر کس دیگری) اعتماد دارد. اگر گوشهایش را به سم عقب بچرخاند، یعنی چیزی باعث بی اعتمادی یا عصبانیت و ناراحتی او شدهاست. در صورتی که گوشهایش را به سمت عقب بخواباند، یعنی بسیار خشمگین است و یا این که به شدت ترسیدهاست. در این صورت اسب میتواند بسیار خطرناک باشد و حمله کند. حرکت سر و پاهای اسب نیز میتوانند در درک منظور او کمک کنند. اسبی که سرش را کمی پایین میآورد و ناگهان بهشدت تکان میدهد، بدخلقی خود را نشان میدهد. هنگامی که پاهای جلویش را بر زمین میکوبد، عصبانیت یا بیقراری خود را ابراز میکند، در حالی که وقتی اسب پاهای عقبش را بر زمین میکوبد، میخواهد بفهماند که چیزی باعث ناراحتی او شدهاست (مثلاٌ مگس و...).
سبک های سوارکاری
سبک انگلیسی
سبک انگلیسی پیش نیاز و پایه بعضی از رشته های سوارکاری مانند درساژ، پرش با اسب، چوگان و حتی کورس میباشد. این سبک از بعضی از سبک های دیگر اندکی دشوارتر است.
سبک غربی
از سبک غربی بیشتر در رشته هایی از سوارکاری که در تاریخچه یشان از کار در مزرعه سرچشمه گرفته اند و به مرور زمان توسعه یافته اند، مانند استقامت، استفاده میشود.
شاخههای مختلف سوارکاری
سوارکاری شاخههای متعددی دارد که به طور کلی در دو دسته قرار میگیرند:
مسابقات اسبدوانی
این مسابقات از دوران قدیم در بسیاری از تمدنها همچون یونان و روم باستان وجود داشتهاست. مسابقات یورتمه و تاخت از مسابقات رایج اسبدوانی هستند.
مسابقات یورتمه (سوار بر اسب یا ارابه)، که در آنها هدف نفر اول رسیدن به خط پایان است، بدون این که اسب با سرعت گرفتن شروع به تاختن کند. تاختن اسب باعث حذف شدن سوارکار از دور مسابقه میشود.
مسابقات تاخت، که در آنها نیز هدف اول رسیدن به خط پایان است، اما این بار با تاخت. مسافت این مسابقات بین ۲٫۴۰۰ و ۱٫۶۰۰ متر است. نوعی دیگر از مسابقات تاخت، همراه با مانع است و اسب باید از روی آنها بپرد. مسافت این مسابقات با توجه به نوع مانعها متفاوت است.
سایر مسابقات سوارکاری
مسابقات ارابهرانی،
که معمولاً دارای سه مرحله هستند: مرحلهٔ درساژ (که در آن شیوه و جذابیت نمایش و رفتار و حرکات اسب سنجیده میشود.)، مرحلهٔ ماراتون (که امتحانی زمان بندی شدهاست و از قسمتهای مختلفی تشکیل شدهاست و مهمولاً دارای موانعی طبیعی یا مصنوعی است. در آن مهارت، توانایی جسمی و سرعت اسب سنجیده میشود.) و مرحلهٔ آخر که عبارت است از حرکت در راههایی که از اطراف، توسط توپهایی (یا چیزهای دیگری) محدود شدهاست. گذشت وقت مجاز یا افتادن توپ باعث از دست رفتن امتیاز میشود. تعداد اسبهایی که ارابه را میکشند به نوع مسابقه بستگی دارد و به جز در مواردی خاص، بیش از چهار عدد نیستند.
درساژ
(حرکات نمایشی اسبهای تربیتشده)، که در آن کیفیت ارتباط میان سوارکار و اسب سنجیده میشود. این مسابقات در زمینهایی مستطیلشکل به طول ۶۰ متر و عرض ۲۰ متر برگزار میشوند، و سوارکاران به ترتیب در زمین حاضر شده و برنامههای خود را اجرا میکنند. این برنامهها میتوانند مشخصشده یا آزاد باشند. داوران بر اساس تکنیک و دقت سوارکار و همچنین اطاعت و حرکات اسب و ارتباط میان آن دو، قضاوت کرده و بین صفر تا ده امتیاز میدهند. سوارکار باید سعی کند حرکاتش برای هدایت اسب تا حد امکان مخفی باشد و دیده نشود، به طوری که احساس شود ارتباط میان آن دو توسط تِلِپاتی انجام میگیرد. این کار ممکن است به نظر تماشاگران بسیار آسان بیاید، در حالی که نتیجهٔ تلاش چندین سال میباشد.پرش با اسب، که از متداولترین مسابقات سوارکاری در جهان میباشد و مشابه مسابقات درساژ و استقامت است.
مسابقات استقامت، که هدف از آنها طی کردن مسافتی طولانی (بین ۲۰ تا ۱۶۰ کیلومتر) در یک (و گاهی دو) روز است. اسبهای عرب از بهترین نژادها برای این نوع مسابقات هستند، زیرا جثهای کوچک و مقاوم در برابر گرما و تمرینات سخت دارند. اسبهای انگلیسی نیز به دلیل سرعتشان در این زمینه مورد توجه بسیاری قرار میگیرند.
مسابقات وسترن یا آمریکایی، که ریشهٔ آنها به مسابقات گاوچرانی برمیگردد.
رودیئو، که مسابقه با اسبهای وحشی است.
رودئو.
چوگان، که قدیمیترین ورزش گروهی است. این ورزش در ایران باستان رواج و اهمیت زیادی داشتهاست و به بازی شاهان معروف است. امروزه چوگان به دلیل هزینهٔ بالا کمتر مورد توجه عام قرار میگیرد.
سوارکاری در ایران امروز
سوارکاری در ایران در چند دههٔ اخیر مورد توجه قرار گرفتهاست و باشگاههای متعددی تأسیس شده و در روند پیشرفت هستند. با این وجود ایران هنوز در سطح جهانی برندهٔ مقامی نشدهاست. سوارکاری بانوان نیز مورد توجه قرار گرفتهاست و بر طرفداران آن روز به روز افزوده میشود.
غارنوردی
غارنوردی ورزش تفریحی نوردیدن و اکتشاف غارهاست.
غارنوردی آماتور
غارنوردان آماتور کسانی هستند که به این فن بیشتر از جنبه ورزشی نگاه میکنند. امروزه تعداد این غارنوردان از غارنوردان حرفهای بیشتر است و اکثر غارهای جدید توسط این افراد کشف میشود. به طور کلی غارنوردی آماتور بیشتر در میان کوهنوردان رایج است. بسیاری از غارنوردان آماتور به خاطر علاقه خاصی که در طی سالها غارنوردی به این فن پیدا میکنند تبدیل به غارنوردان حرفهای میشوند و در بعضی از رشتههای آن تجربههای زیادی کسب میکنند.
از نگاه غارنوردان آماتور غارنوردی ورزش تفریحی نوردیدن و اکتشاف غارهاست.
چالشهای مربوطه به نوع و گونه غاری که نوردیده میشود بستگی دارد ولی معمولاً بهرهگیری از میخ و طناب و گذر از تنگراهها، دهلیزها و چالابها را شامل میشود. در ایران غارنوردی را یکی از گرایشهای کوهنوردی میدانند ولی در برخی کشورها رشتهای جداگانه شمرده میشود. دیگر گرایشهای کوهنوردی در ایران از این قرارند: کوهپیمایی (Hiking)، سنگ نوردی (Rock Climbing)، یخ نوردی (Ice Climbing) و صعودهای ورزشی (Sport Climbing)
مهمترین، پرهیجانترین و سختنوردترین غار ایران غار پراو در استان کرمانشاهان است. استان کرمانشاه بعلت دارا بودن محیطی مناسب و در برگرفتن شمار بسیار زیادی غار از جمله ژرفترین و طولانیترین غارهای ایران و داشتن علاقهمندان بسیار از پیشروترین استانهای غارنوردی ایران بشمار میآید. بسیار بر این باورند تنی چند از غارشناسان کرمانشاه غاری ژرفتر از پراو را کشف نمودهاند اما برای بکر ماندن آن از آشکار نمودن جایگاه آن خودداری میکنند!! از دیکر غارهای ایران که همواره مورد بازدید غارنوردان باشگاههای غارنوردی ایران قرار میگیرند میتوان از غارهای یخ مراد –بورنیک – رود افشان و کهک، قاطرچی و کتلهخور نام برد. از تجهیزات لازم برای غارنوردی میتوان از اینها نام برد: طناب, کارابین (ابزار), شفت, میخ، کوله پشتی، کیسه خواب, رول, یومار، کلاه ایمنی، چراغهای پیشانی با لامپ ال.ای.دی، لباس ضدآب, هشتفرود - لوازم زخم بندی، پانسمان، انواع قرص و کپسول و آمپول جهت موارد گوناگون.
غارنوردی حرفهای
غارنوردان حرفهای کسانی هستند که برای اهداف خاصی بجز جنبه ورزشی آن پا به اعماق غارها می گذارند. این اهداف که جنبه علمی دارند به رشتههای زیر تقسیم میشود: زمین شناسی، دیرین شناسی، باستان شناسی، انسان شناسی، آب شناسی و زیست شناسی.
غواصی
فن شناوری در زیر آب - با یا بدون وسایل تنفس مصنوعی اسکوبا است. غواصی علاوه بر اینکه کاربردهای صنعتی، پژوهشی، و نظامی دارد، برای ورزش و تفریح هم انجام میشود.امروزه ورزش غواصی و غواصی تفریحی به صورتی همگانی درآمده و به شکل گستردهای در بسیاری از کشورهای جهان فعالیتی مفید، مفرح، لذتبخش و نیز منبع درآمد در صنعت اکوتوریسم شدهاست. تنفس زیر آب با استفاده از هوای فشرده تاریخچهای کوتاه دارد. اما غوص در دریا و سفر به عمق دریا از دیرباز توسط بسیاری از ملل جهان انجام میپذیرفتهاست.
انواع غواصی
غواصی آزاد
یکی از روشهای غواصی، غواصی آزاد میباشد که ورزشی بسیار سنگین و فرحبخش میباشد.در این ورزش اولین هنر غواص، استفاده صحیح از ششها در تنفس صحیح و حمل هوای کافی در غواصی میباشد در ابتدا این ورزش برای جستجوی مروارید در سطح دریا مورد استفاده قرار میگرفتهاست ولی بعد پا به عرصه ورزش حرفهای گذاشته باشگاههای ویژهای برای اینکار بهوجود آمدهاند.
تعریف سادهٔ این ورزش چنین است که شخصی به زیر آب شیرجه میرود و تنها هوایی که در اختیار دارد، هوای است که در ششهای خود ذخیره کردهاست. در واقع این ورزش در نوع خود، از قدیمیترین ورزشهای آبی جهان شناخته میشود که مثال بارز آن جستجوی مروارید است که در حدود چهار هزار سال پیش در دریای مدیترانه انجام میشد و اشخاص برای خارج کردن دانههای مروارید و یافتن صدفهای مرواریددار، به اعماق مدیترانه شیرجه میرفتند و دقایقی چند را تنها با تکیه بر هوای ذخیره شده در ششهای خود به جستجو برای مروارید میپرداختند.
اما این پدیده در حقیقت یک پایه و اساس علمی هم دارد، چرا که بدن در زیر آب با شرایط تازهای مواجه میشود که در نتیجه قلب، سیستم گردش خون و عضلات انسان، همگی به گونهای عمل میکنند تا اکسیژن را در بدن ذخیره کنند. غواصی آزاد ورزشی پر رمز و راز است که به خصوص طی پنجاه سال گذشته توجه پژوهشگران و اهل علم را به خود جلب کردهاست.
در دهه پنجا ه میلادی یعنی بین ۱۹۵۰ تا ۱۹۶۰ پزشکان به غواصان آزاد هشدار دادند که در عمق بیشتر از پنجاه متر نگهداشتن نفس مساوی با مرگ است. چرا که فشار آب در چنین عمقی باعث میشود تا قفسهٔ سینه و دندهها مانند کاغذ مچاله شده در دست انسان در هم شکسته شوند اما امروز مشاهده میکنیم که غواصان آزاد به عمق دویست متری هم میروند. جالب است گفته شود که این عمق حتی از عمقی که زیر دریاییها در جنگ جهانی دوم توان رسیدن به آن را داشتند، بیشتر است.
آنچه باعث پیشرفتهای اعجابانگیز در این ورزش و تواناییهای غواصان شده، تحقیقات درخشان فیزیولوژِی است که جمعی از پدیدههای مختلف در رابطه با آب را در بدن کشف کردهاست. تجهیزات مورد نیاز این ورزش یک جفت باله های غواصی(فین)، ماسک غواصی و لوله تنفس بر سطح آب (اسنورکل) میباشد.
غواصی اسکوبا
یکی از دیگر روشهای غواصی، غواصی با تجهیزات تنفسی زیر آب غواصی اسکوبا است. در این روش غواص با همراه داشتن هوای فشرده تنفسی که درون سیلندر غواصی ذخیره شده است به زیر آب رفته و غواصی میکند.
غواصی اسکوبا مدار باز
سیستمهای اسکوبای مدار باز، سیستمهای تنفسی هستند که باز دم غواص را درون آب تخلیه مینمایند.
غواصی اسکوبا مداربسته
سیستمهای مدار بسته تنفسی ، به گونه ای ساخته شده اند تا قابلیت پالایش بازدم غواص را داشته و بازدم او را با حذف دی اکسید کربن و افزودن اکسیژن برای تنفس دوباره آماده نمایند.
غواصی با تغذیه از سطح
در این نوع غواصی که بیشتر در خدمات غواصی صنعتی کاربرد دارد، گازهای تنفس از طریق شلنگی به نام بند ناف، از سطح به غواص انتقال پیدا میکند.تغذیه از سطح اغلب از یک کشتی پشتیبان غواصی، اما گاهی اوقات، به طور غیر مستقیم از طریق یک اتاقک زیرآبی ارائه میگردد.غواصان تغذیه از سطح همیشه نیازمند پوشیدن کلاه و یا ماسکهای غواصی هستند که صورت را کامل پوشش میدهند.
جایگزینی برای غواصی تغذیه از سطح به نام "SNUBA" و یا "hooka" وجود دارد که هوای تنفسی غواص از طریق شلنگ از یک سیلندر کوچک یا کمپرسور از سطح آب تامین میگردد. این روش برای کارهای سبک از جمله تمیز کردن بدنه شناورها بسیار محبوب است و نیز به عنوان فعالیتی توریستی برای کسانی که دارای گواهینامه غواصی نیستند مناسب است.
غواصی اشباع
غواصی اشباع روشی است که اجازه می دهد تا غواصان صنعتی در ارتباط با کار در عمق به مدت چند روز یا چند هفته باقی بمانند.این نوع غواصی اجازه می دهد تا از نظر اقتصادی کار بیشتر انجام شده و ایمنی افزایش یابد.در این نوع غواصی پس از اتمام کار در آب، غواصان در زیستگاه خشک و تحت فشار در زیر آب و یا محفظه های فشار بر روی عرشه یا سکوهای پشتیبانی به استراحت میپردازند یا ممکن است به زنگ غواصی منتقل گردند.در پایان این نوع غواصی برداشت فشار ممکن است روزهای بسیاری طول بکشد.
آموزش غواصی
آموزش غواصی زیر آب را باید نزد مربی غواصی واجد شرایط که در ارتباط و زیر نظر یکی از سازمانهای آموزش غواصی معتبر است آموخت.
آموزش غواصی پایه مستلزم یادگیری مهارت های لازم برای انجام ایمن فعالیت های غواصی در محیط زیر آب است که شامل نکاتی مانند سیستم همراهان ، برنامه ریزی غواصی و روش استفاده از جداول غواصی میگردد.
برخی از مهارت های پایه که یک مبتدی در زیر اب باید فرابگیرد عبارتند از :
برداشت فشار -- تنظیم فشار درونی و بیرونی شیپور استاش گوش به هنگام غواصی و قرار گرفتن در محیطهای پر فشار.
تنفس زیر آب -- آموختن مهارت تنفس از طریق رگلاتور غواصی در زیر آب. کلیه غواصان باید روش تنفس درست را بیاموزند.
پاکسازی ماسک -- شامل تخلیه آب ماسک در زیر آب.
به اشتراک گذاری هوا -- آموختن روش درست و ایمنی که غواصان برای به اشتراک گذاری یک منبع هوا به کار میگیرند.
صعود اضطراری -- چگونگی بازگشت به سطح به شکلی ایمن بدون آسیب زدن به خود در صورت قطع هوای تنفسی.
شنا و شناوری -- رانش و حرکت زیر آب با تجهیزات غواصی و تنظیم شناوری با استفاده از هوای موجود در ریه ها به صورتیکه هوای در ریه ها باعث شناوری بیشتر شده در حالی که تخلیه هوای ریه ها باعث شناوری کمتر گردد.
علامت های غواصی -- علامت های غواصی که هدف از آنها برقراری ارتباط با غواصان دیگر در زیر آب است.
خطرات غواصی
اگرچه غواصی در رده ایمن ترین فعالیتهای تفریحی و ورزشی جهان به شمار میرود اما مبادرت به آن بدون دانش لازم و در صورت عدم رعایت استانداردهای غواصی میتواند کاری بسیار خطر ناک به شمار آید.
عدم رعایت استانداردهای غواصی و عدم بکار گیری صحیح جدولهای غواصی مانند برنامه ریز غواصی تفریحی میتواند باعث بروز بیماریهائی از جمله بیماریهای زیر گردد:
بیماری تراکم زدائی
نیتروژن نارکوسیس
مسمومیت با اکسیژن
مسمومیت با منواکسید کربن
آمبولی ریه
باراتروما
شلو واتر بلک اوت
خفگی
غرق شدگی
سازمانهای آموزش دهنده
از آنجائیکه غواصی رشته ورزشی و تفریحی بسیار خاصی بوده است و به دور از خشکی در محیطی پر خطر(دریا)انجام میگردد، سازمانهای معدودی که دارای استانداردهای خاص آموزشی میباشند فقط مجاز به آموزش این رشته ورزشی و تفریحی در سطح جهان گردیده اند. سازمانهای آموزش دهنده می بایست با استانداردهای سازمان جهانی استاندارد منطبق و زیر پوشش نهادهائی بین المللی مانند شورای جهانی آموزش غواصی تفریحی و فدراسیون زیر آبی اروپا فعالیت نمایند.
قدمت غواصی در ایران
گویند که ژرفروی و غواصی که در جنوب ایران آن را صیف و صیافی مینامند به قرنها قبل از میلاد برمیگردد. در دوران خشایارشا، ایرانیان از غواصان برای بیرون کشیدن صندوقچههای طلا و جواهرات کشتیهای غرق شده استفاده مینمودهاند.
آثار حاصل از حفاریهای باستانشناسی نشان میدهد که قرنها قبل از میلاد، ساحلنشینان دریای پارس از این فن برای تحصیل مروارید استفاده مینمودهاند.
دکتر تاکر ابوات در کتاب کینگدوم اف سی شل بدین طریق اشاره نمودهاست و ایرانیان را در زمره پیشگامان پایهگذاری صید و پرورش مروارید قلمداد نمودهاست.
در سندی دیگر، آپولونیوس فیلسوف یونانی ساکن رودز اشاره دارد که غواصان دریای پارس در حالی که ظرف کوچکی حاوی گیاهی خوشبو و تهییج کننده در دست داشتند به سمت صدف رفته و باعث میشدند تا صدف لب از لب بگشاید، سپس شاخهای میان تهی را به میان آن فرو برده و مایه موجود را به بیرون میکشیدند و آن را به سطح آب آورده و در ظروفی آهنین قرار میدادند، البته آنان هیچگاه موفق به پرورش مرواریدهایی اینچنینی نشدند اما شیوهای را بدین طریق بنیان نهادند. اما در اشارت به ابزار غواصی آن دوران پر واضح است که در آن دوران به اتکای هوای محبوس شده در ششهای خود به عمق فرو رفته و باز میآمدند، روشی که هم اکنون نیز در پارهای از جزایر دریای پارس چون لاوان و کیش و قشم کماکان پا بر جاست.
کوهنوردی
کوهنوردی یکی از ورزشها یا از جمله تفریحات است. برای برخی نیز کوهنوردی به عنوان شغل اصلی یا بخش الزامی شغل اصلی است.
به بالا رفتن یا پایین آمدن به صورت پیاده از ارتفاعات طبیعی کوهنوردی گفته میشود. کوهنوردی میتواند به صورت راهپیمایی، کوهروی، کوهپیمایی و صعود به قلل مختلف و یا صخرهنوردی انجام گیرد. کوه: به ارتفاعات بیش از ۶۰۰ متر از زمینهای اطراف هر منطقه کوه گفته میشود. قله: بلندترین قسمت هر کوه را قله میگویند. یک کوه میتواند یک یا چند قله داشته باشد که در یک خط الراس قرار گرفته اند. معمولاً به بلندترین قله، قلهٔ اصلی گفته میشود و سایر قلل در یک خط الراس را قلههای فرعی مینامند. در کوهنوردی شرط سنی وجود ندارد. در ضمن این رشته ورزشی سن بازنشستگی هم ندارد. هر کسی با هر توانایی میتواند به عنوان تفریح یا انجام کار حرفه ایی به کوه برود.
ابزار کوهنوردی
برای صعود مؤثر به کوهها نیاز به ابزارهای متفاوتی است. البته در هر صعود بسته به نوع صعود، منطقه مورد نظر، زمان و فصل اجرای برنامه ممکن است ابزار و تجهیزات متفاوتی مورد استفاده قرار گیرد. برخی از این وسایل کوهنوردی عبارتاند از:
کفش مخصوص کوه
کاپشن گورتکس
کاپشن پلار
کوله پشتی
باتوم کوهنوردی
دستکش
کلاه مناسب فصل
بادگیر
جوراب کلفت
کیسه خواب
فلاسک چای
بطری آب
وسایل شخصی مانند قاشق و چنگال چاقو
چراغ قوه
وسایل کمک خوراکی مانند: فندک، نمک، چاقو،
کیف کمری برای نگهداری وسایل حفظ حیات:وسایلی که همیشه و در هر موقعیت لازم است همراه کوهنورد باشدزیرا ممکن است کوهنورد به دلیلی ناچار به ترک کوله پشتی اش شود: نقشه- موبایل جی پی اس دار-خوراکی(نان وکشمش و ...)- برنده(چاقو)- دوزنده(سوزن و نخ)- سوزنده(کبریت یا فندک)-باند کشی و باند استریل
عموماً برای کوهنوردی یا فتح قلهای به راهنما نیاز است.
تاریخچه
اتزی مرد یخی ۵۳۰۰ سال پیش ۳۰۰۰ متر در کوههای آلپ بالا رفته بود. بقایای او در این ارتفاع یافت شده است.
در تاریخ سنتی ایران آمده است که آرش کمانگیر از قله کوه دماوند بالارفت تا با پرتاب تیر، مرز ایران و توران را مشخص سازد.
نخستین کوهنوردی ثبت شده در تاریخ مربوط به صعود سرداران ایرانی آرتاخه و بوبراندا بر فراز کوه آتوس در زمان خشایارشا، جهت ثبت نقشه برداری برای ساخت دالانه یا کانال آبی است که کشتیهای نیروی دریایی ایران از آن گذر کنند. (منبع تاریخ علم جورج سارتون)
پادشاه رومی هادریان کوه اتنا (۳۳۵۰ متر) را بالا رفت تا طلوع خورشید را ببیند.
آثار به جامانده، خبر از نشانههایی از کوهنوردی پیشرفته در ایران در پایان قرن پنجم هجری (دوران سلجوقیان و اسماعیلیان) دارد. در کتاب «خداوند الموت» چنین آمدهاست:
کوهپیمایان بعد از گردش اطراف کوه گفتند اگر بالای این کوه کسی نباشد و سنگ بر سرمان نبارد ما میتوانیم از دامنه جنوبی بالا برویم و خود را به قله برسانیم و هنگام بالا رفتن، طنابی با خود میبریم که وسیلهٔ ارتباط ما با پایین کوه باشد و بوسیلهٔ آن طناب میتوانیم چیزهای ضروری را برای نصب یک چرخ بالا ببریم و بعد از اینکه چرخ نصب شد، میتوان از زمین چیزهایی دیگر را بالا برد تا اینکه چندین چرخ بالای کوه نصب گردد و از آن پس بین پای کوه و قله آن، رابطهٔ بیشتری برقرار خواهد گردید و میتوان سربازان را بوسیلهٔ چرخ بالا کشید... کوهپیمایان گفتند ما با خود میلههای آهنی چون پله میبریم و آنها را در دامنهٔ کوه نصب مینماییم و صعود میکنیم تا اینکه به قله ٔ کوه برسیم.
پیتر سوم در قرن سیزدهم از کوه کانیگو در پیرنه صعود کرد.
کوه اورست (۸۸۴۸ متر) برای اولین بار در ۲۹ می سال ۱۹۵۳ توسط ادموند هیلاری و تنسینگ نورگی از سمت جنوبی آن در نپال فتح گردید.
هواشناسی کوهنوردی
هواشناسی کوهنوردی مبحثی است که به آموزش تأثیر پدیدههای هواشناسی بر کوهنوردان میپردازد.
فیزیولوژی ورزشی
فیزیولوژی ورزشی به ۴ بخش فراگیر تقسیم میشود: آمادگی جسمانی، فیزیولوژی ماهیچهها، فیزیولوژی گردش خون،
فیزیولوژی تنفس
بدن انسان برای اینکه بتواند نقش خود را به طور مؤثر در زندگی ایفا کند باید از آمادگی جسمانی خوبی برخوردار باشد یعنی به طور مداوم انرژی لازم را در اختیار داشته باشد تا بتواند وظایف خود را به نحو احسن انجام دهد. وقتی سخن از آمادگی جسمانی به میان میآید مقصود از آن داشتن چنان قلب، رگهای خونی و ششها و ماهیچههایی است که بتوانند وظایف خود را به خوبی انجام دهند و با شور و نشاط تمام در فعالیتها و تفریحات سالمی شرکت کنند که افراد عادی و غیر فعال از انجام آنها ناتوانند. عوامل متعددی در آمادگی جسمانی مؤثر است اما چهار عامل بیش از عوامل دیگر در این میان ایفای نقش میکنند این عوامل عبارتاند از (نیروی ماهیچه، استقامت ماهیچه، انعطاف ماهیچه و استقامت قلبی ریوی) می باشد.
نیروی ماهیچه
همانطور که میدانید حدود ۴۰ درصد وزن بدن را ماهیچه تشکیل میدهد این ماهیچهها در خود تولید انرژی میکنند که این نیرو، نیروی ماهیچه نامیده میشود که البته قابل اندازهگیری نیز هست. مهمترین عامل شناخته شده در آمادگی جسمانی استعداد و توانایی ماهیچهها در وارد کردن نیرو یا مقاومت در برابر آن است. تمرینات قدرتی از عواملی است که سبب حجیم شدن تارهای ماهیچهای میشود و توانایی فرد را در تولید نیروی بیشتر افزایش میدهد، این افزایش میتواند به دلایل عصبی (فراخوانی تارهای بیشتر و تحریک واحدهای عصبی-ماهیچهای بزرگتر)باشد یا به دلیلی مثل افزایش رها سازی یون کلسیم یا افزایش تماس تارهای اکتین و میوزین. قدرت ماهیچه اهمیت بسیاری در ورزشهای مختلف و البته فعالیتهای روزانه دارد بسیاری از مردان و حتی زنان از ماهیچهها بازو و سرشانه ضعیفی برخوردار هستند که باعث ضعف در فعالیتهای ورزشی و روزانه و ایجاد درد و بیماری در سنین بالا میشود..
استقامت ماهیچه
ماهیچهها در خود انرژی ذخیره میکنند. این عمل به ماهیچهها امکان میدهد که مدت زیادی به فعالیت خود ادامه دهند. این عمل ماهیچهها را استقامت ماهیچهای گویند. استقامت ماهیچهای عبارت است از ظرفیت یک ماهیچه یا گروهی از ماهیچهها برای انقباض مداوم. معمولاً استقامت ماهیچه را با قدرت ماهیچهای اشتباه میگیرند ولی باید توجه کرد که معمولاً استقامت ماهیچهای عبارت است از توانایی در کاربرد قدرت و نگهداری این توانایی برای مدت نسبتاً طولانی. برای مثال در فعالیتهایی چون: برف پارو کردن، چمن زدن، نظافت و یا حرکات ورزشی چون دراز و نشست، بالا کشیدن بدن در حالت بارفیکس و... استقامت ماهیچهای نقش اساسی دارد که میشود با تمرینات منظم ورزشی آن را افزایش داد.
انعطاف ماهیچه
توانایی در کاربرد ماهیچهها در وسیعترین دامنه حرکت آنها به دور مفصلها را انعطاف پذیری گویند. این عامل در آمادگی جسمانی از اهمیت ویژهای برخوردار است. با تمرینات ورزشی میزان توانایی مفاصل بدن در خم شدن و چرخیدن بیشتر میشود و در نتیجه کارایی ماهیچهها بهبود مییابد اگر مفاصل از انعطاف کمی برخوردار باشند محدودیت حرکتی برای بدن ایجاد میشود. انعطاف پذیری در فعالیتهای روزانه چون باغبانی، خانه داری، فعالیتهای ورزشی که احتیاج به نرمی و انعطاف پذیری دارند مؤثر است. که البته این نقش در فعالیتهای ورزشی چون ژیمناستیک، دو و میدانی و... پر رنگ تر میشود.
استقامت قلبی و ریوی
بسیاری از دانشمندان و صاحب نظران ورزشی عقیده دارند که عامل استقامت قلبی ریوی در آمادگی جسمانی بیش از عوامل دیگر اهمیت دارد و بعضی دیگر دقیقاً بر عکس این نظریه مهر تأیید زدند. اما تجربه نشان دادهاست که استقامت قلبی ریوی از عوامل اساسی آمادگی جسمانی است و با تمرینات استقامتی شدید و سنگین میتوان آن را ارتقاء بخشید.
فیزیولوژی ماهیچه
ماهیچهها دستگاهی هستند که مواد غذایی را از صورت شیمیایی به صورت انرژی مکانیکی یا کار تبدیل میکنند. میدانیم که حرکات بدن از انقباض ماهیچهها حاصل
در بخش ماهیچهها مخطط ۲ مطلب را بررسی میکنیم: ۱- انقباض ماهیچه، ۲- منابع انرژی ماهیچه.
انقباض ماهیچه: اگر طول ماهیچه به هنگام انقباض تغییر نکند این انقباض را (هم طول) میگویند. در این نوع انقباض جسم مقاوم جابه جا نمیشود تمام انرژی حاصل از انقباض به حرارت تبدیل میشود. ولی اگر انقباض ماهیچه به کوتاه شدن آن منجر شود آن انقباض را (هم تنش) میگویند که باعث میشود جسمی که در برابر ماهیچه قرار میگیرد جابه جا شود. سرعت انقباض ماهیچه با مقدار وزنهای که در مقابل آن قرار میگیرد رابطه عکس دارد. اگر هیچ نیرویی در برابر ماهیچه قرار نگیرد ماهیچه سریعاً منقبض میشود ولی اگر به تدریج نیروی مخالف افزایش مییابد از سرعت انقباض کاسته میشود. تا اینکه اگر میزان نیروی مخالف برابر با نیروی ماهیچه شود سرعت کوتاه شدن یا انقباض به صفر خواهد رسید.
منابع تامین انرژی
ماهیچه برای آنکه به حالت انقباض درآید احتیاج به انرژی دارد. منبع اصلی انرژی ماهیچه آدنوزین تری فسفات است که به مقدار کمی در ماهیچه وجود دارد ولی به مقدار زیادی انرژی آزاد میکند. کراتین فسفات منبع انرژی دیگری است که در سلولهای ماهیچهای ذخیره میشود. اگر مقدار آدنوزین تری فسفات در سلول بیش از اندازه لازم باشد انرژی اضافی صرف تولیدکراتین فسفات میشود و در نتیجه مقدار بیشتری از انرژی ذخیره خواهد شد. به مجرد ذخیره آدنوزین تری فسفات در ماهیچه کراتین فسفات موجود به سرعت و سهولت به آدنوزین تری فسفات تبدیل میشود و در نتیجه کراتین فسفات باعث ثابت ماندن مقدار آدنوزین تری فسفات ماهیچه میشود. انرژی حاصل از کراتین فسفات و آدنوزین تری فسفات برای مدت کوتاهی انرژی لازم را تأمین میکنند پس در فعالیتهای شدید بدنی که بیش از چند دقیقه طول میکشد باید منبع دیگری از انرژی وجود داشته باشد. این انرژی از تجزیه گلیگوژن حاصل میشود و چون این واکنش در مجاورت اکسیژن قرار میگیرد آن را هوازی یا (با اکسیژن) میگویند. اگر اکسیژن به اندازه کافی برای این واکنشهای شیمیایی وجود نداشته باشد در ماهیچه اسیدلاکتیک تولید میشود. قسمت اعظم این اسیدلاکتیک مجدداً به گلوکز و گلیگوژن تبدیل میشود و مقداری از آن در ماهیچه بر جای میماند. در ورزشهای سخت و طولانی و مخصوصاً افرادی که از آمادگی جسمانی کمی برخوردارند خستگی ماهیچهها بعد از ورزش مربوط به اسیدلاکتیک باقیمانده در ماهیچهاست، میزان خستگی با مقدار اسیدلاکتیک موجود در ماهیچه رابطه مستقیم دارد.
تولید انرژی در بدن به ۳ طریق انجام میگیرد که ۲ طریق آنها برای تولیدآدنوزین تری فسفات نیاز به اکسیژن ندارند (بی هوازی) و در سومین طریقه وجود اکسیژن کاملاً ضروری است که به آن (هوازی) گویند:
سیستم تامین انرژی فسفاژن ATP-Pc
در ورزشهایی چون: پرتاب نیزه، پرتاب دیسک، دو ۱۰۰ متر و شیرجه یا فعالیتهایی که زمان اجرای آن بسیار کم است (حدود ۱۰ ثانیه) و با حداکثر شدت انجام میشوند انرژی مورد نیاز را از این سیستم تأمین میکنند. آدنوزین تری فسفات وکراتین فسفات موجود در ماهیچه به صورت ذخیره وجود دارند و به هنگام فعالیت انرژی مورد لزوم را تهیه میکنند. در این سیستم برای تأمین انرژی احتیاجی به حضور اکسیژن نیست (بی هوازی)
سیستم تامین انرژی بی هوازی(اسیدلاکتیک)
در ورزشهایی که زمان اجرای آنها بین ۱ تا ۳ دقیقه طول میکشد انرژی مورد نیازشان را از این طریق تأمین میکنند مثل دوهای ۴۰۰ و۸۰۰ متر وکشتی. هنگام اجرای این فعالیتها اکسیژن به قدر کافی در ماهیچه موجود نیست از اینرو گلوکز موجود در ماهیچه به اسیدلاکتیک و آدنوزین تری فسفات تبدیل میشود. در حقیقت در این سیستم گلوکز عامل اصلی تأمین کننده انرژی ماهیچهاست.
سیستم تامین انرژی هوازی
هر موجود زندهای برای ادامه زندگی و فعالیت احتیاج به اکسیژن دارد. بعد از چند دقیقه که اکسیژن به بدن نرسد، نه آدنوزین تری فسفات در بدن ساخته میشود و نه انرژی وجود دارد و در نتیجه زندگی پایان مییابد. در ورزشهایی که بیش از ۳ دقیقه طول میکشد ماهیچهها انرژی مورد نیاز را از تجزیه مواد غذایی در مقابل اکسیژن بدست میآورند. در دوهای ماراتن، کوهنوردی و... آدنوزین تری فسفات مورد نیاز ماهیچهها از این طریق تأمین میگردد. پروتئینها، گلیگوژن و چربیها از جمله مواد غذایی هستند که در این سیستم مورد استفاده قرار میگیرد و بیشترین مقدار تولید آدنوزین تری فسفات را نیز دارد.
برگشت به حالت اولیه و وام اکسیژن
همانطور که گفته شد برای اینکه بدن از حالت استراحت به حالت فعالیت درآید واکنشهای متعددی در ماهیچه صورت میگیرد تا انرژی لازم کسب شود. همچنین برگشت بدن از حالت فعالیت به حالت استراحت نیز بسیار مهم است که آن را برگشت به حالت اولیه یا تجدید قوا (Recovery) گویند. ذخیره اکسیژن بدن هنگام فعالیتهای شدید به مصرف سوخت و ساز بدن میرسد؛ در نتیجه هنگام استراحت مقدار اکسیژنی که از ذخیره بدن گرفته شدهاست باید دوباره به بدن باز گردد و اسیدلاکتیک جمع شده در ماهیچهها نیز باید از سلولهای ماهیچهای خارج شودکه البته هر دو نیز هوازی هستند. انرژی از دست رفته بدن را وام اکسیژن (Oxygen Debt) گویند. مقدار وام اکسیژن برابر است با مقدار اکسیژن مورد نیاز در هنگام فعالیت؛ اگر نوع فعالیت شخص ملایم، طولانی و یکنواخت باشد بدن میتواند انرژی مورد نیاز را از هوا بگیرد و وام اکسیژن به وجود نمیآید والی اگر فعالیت شخص شدید باشد به طوری که او مجبور باشد با کمبود انرژی به فعالیت خود ادامه دهد مبتلا به وام اکسیژن میشود. مدت زمانی که طول میکشد تا بدن به حالت اول برگردد بستگی به مدت، شدت و آمادگی جسمانی فرد دارد؛ بعد از فعالیتها در ۲ یا ۳ دقیقه اول مصرف اکسیژن به شدت پایین میآید اما از این شدت به تدریج کاسته میشود تا به حالت یکنواخت برسد. اگر شخص بعد از فعالیت ورزشی خود، به جای استراحت، کار سادهای مثل راه رفتن یا دویدن آرام (سرد کردن) را انجام دهد اسیدلاکتیک موجود در بدن زودتر از بین میرود (در این مورد در فصل علم تمرین به طور کامل توضیح داده شدهاست)
فیزیولوژی دستگاه گردش خون
دستگاه گردش خون از رگها و قلب تشکیل شده که خون تیره و روشن در آنها جریان دارد. قلب به صورت تلمبهای قوی خون روشن را از راه سرخرگ آئورت و سرخرگ ششی به بدن میفرستد و از طرفی سیاهرگهای اجوف فوقانی و تحتانی خون تیره را از بدن به قلب بر میگردانند. به استثنای سیاهرگ ششی که خون روشن و تیره را از ششها به قلب بر میگرداند. یاختههای بدن پیوسته در حال فعالیت اند و برای ادامه حیات و فعالیت خود موادی را میسوزانند و مواد دیگری را دفع میکنند دستگاه گردش خون عهده دار رساندن مواد سوختنی به سلولها و خارج کردن مواد زائد است. قلب از چهار حفره تشکیل شدهاست. دو حفره در طرف راست و دو حفره در طرف چپ. دو حفره بالایی را دهلیز و دو حفره پایینی را بطن میگویند. بطن باعث به حرکت درآمدن خون در بدن میشود و اگر بطن از انقباض بیفتد خون از گردش خواهد ایستاد. شکل قلب شبیه مخروطی است که قاعده آن در بالا و نوک آن در پایین در انتهای بطنها است. در موقع ضربان دو دهلیز با هم منقبض میشوند و بعد از مدت نسبتاً کوتاهی دو بطن منقبض میشوند بعد از این انقباض توقف بیشتر و طولانی تری وجود دارد که به منزلة استراحت قلب است. مدت انقباض بطنها در افراد بالغ ۳/۰ ثانیه و مدت انبساط آنها ۵/۰ ثانیه طول میکشد روی هم رفته یک دوره کامل قلبی ۸/۰ ثانیه طول میکشد بنابراین در هر دقیقه تقریباً ۷۰ دورة قلبی صورت میگیرد و این رقم را تعداد ضربان قلب گویند. همانطور که میدانید در حدود 8 درصد وزن بدن را خون تشکیل میدهد یعنی یک شخص معمولی با وزن در حدود۷۰ کیلوگرم دارای ۵ تا ۶ لیتر خون است قسمت اعظم خون را گلبولهای قرمز تشکیل میدهند. کمبود اکسیژن معمولاً موجب افزایش گلبولهای قرمز خون میشود به همین دلیل است که در ارتفاعات زیاد ورزشکاران استقامتی قادر نیستند رکوردهای جهانی از خود به جا بگذارند چون در مکانهای مرتفع فشار نسبی اکسیژن در هوای تنفسی کم است و شخص ورزشکار قادر نیست به راحتی اکسیژن مورد نیاز را در هنگام ورزش از هوا کسب کند لذا این امر در کارایی او اثر نامطلوب میگذارد.
فیزیولوژی دستگاه تنفسی
طبق تعاریف کتابهای فیزیولوژی، تنفس عبارت است از جذب اکسیژن و دفع انیدریدکربنیک به وسیله سلول زنده، خواه این سلول حیوانی باشد، خواه نباتی.
عمل تنفس طی ۲ مرحله متمایز انجام میشود: تنفس خارجی: که عبارت است از حرکت هوا به داخل ریهها، انتقال اکسیژن از ریهها به خون و انتقال انیدریدکربنیک از خون به ریهها. تنفس سلولی یا داخلی: که شامل جذب اکسیژن و تولید انیدریدکربنیک توسط سلولها میشود. انقباض حجاب حاجز یا دیافراگم و پایین آمدن در محوطه شکم باعث بزرگ شدن قفسه سینه از بالا به پایین میشود. همزمان با این عمل ماهیچهها شکم بتدریج شل میشود و با انقباض ماهیچهها بین دندهای، دندهها به بالا کشیده میشود و استخوان جناغ را به جلو میراند این عمل قفسه سینه را از جلو به عقب میبرد و از طرفین بزرگ میکند؛ با بزرگ شدن حجم قفسه سینه فشار موجود در ریهها از فشار جو کاهش مییابد و باعث حرکت هوا به داخل ریهها میشوند این عمل آنقدر ادامه پیدا میکند تا فشار هوا در ریهها با فشار جو برابر گردد. کلیه اعمال بالا را دم گویند. اما عمل بازدم در حالت استراحت نتیجه شل شدن ماهیچهها دمی و بازگشت ریهها به حالت قبل صورت میگیرد با بالا رفتن ماهیچه دیافراگم و بازگشت حجم قفسه سینه به حالت استراحت، فشار هوا در ریهها از جو بیشتر میشود و آن قدر هوا از ریهها خارج میشود تا فشار ریهها دوباره با فشار جو برابر گردد،عمل بازدم در حالت ورزش کاملاً تغییر کرده واز یک حرکت پاسیو(غیر فعال) به یک حرکت اکتیو(فعال)تبدیل می شود.
حجم جاری و تهویه ریوی
حجم هوایی که با هر بار حرکت به داخل ریهها جریان مییابد را حجم جاری مینامند و مقدار آن بین ۴۰۰ تا ۵۰۰ میلی لیتر است و تهویه ریوی عبارت است از حجم جاری ضرب در تعداد حرکات تنفسی در دقیقه که معمولاً بین ۱۰ تا ۲۰ بار در حالت استراحت است. در هنگام ورزش تعداد حرکات تنفسی افزایش پیدا میکند و عمیق تر میشود تا جایی که در فعالیتهای شدید ورزشی ماهیچهها دمی و بازدمی فعال میشوند و تهویه ریوی تا حدود ۱۰۰ لیتر در دقیقه افزایش مییابد. حداکثر تهویه ریوی ممکن است به ۱۵۰ لیتر در دقیقه هم برسد ولی افزایش تهویه ریوی اگر از ۱۰۰ لیتر در دقیقه بیشتر شود به افزایش جذب اکسیژن کمکی نمیکند زیرا به نظر میرسد که انتقال اکسیژن بیش از این مقدار به بافتها، توسط ماهیچهها قلب و ماهیچهها تنفس محدود میشود.
ورزش حرفهای
ورزش حرفهای به ورزشی گفته میشود که در آن ورزشکاران برای فعالیت خود دستمزد دریافت میکنند. ورزش حرفهای در نقطه مقابل ورزش آماتور قرار میگیرد که در آن ورزشکاران فقط برای علاقه شخصی به ورزش میپردازند.
اغلب ورزشهایی که به صورت حرفهای دنبال میشوند، ورزشکاران آماتوری نیز دارند که تعداد آنها بسیار بیشتر از همتایان حرفهای خود است. طرفداران ورزش آماتور معمولاً ورزش حرفهای را در تضاد با اصول اخلاقی ورزش میدانند و معتقدند رقابتهای ورزشی نباید وسیله امرار معاش باشد. این گروه در برخی رشتههای ورزشی تا مدتها توانستند در مقابل جاذبههای مالی و تبلیغاتی ورزش حرفهای مقاومت کنند. برای مثال اتحاد راگبی برای سالها یک ورزش نیمهوقت مخصوص آماتورها باقیمانده بود.
ورزشکارانی که در سطح اول ورزش حرفهای فعالیت میکنند درآمدهای بسیار بالایی را دریافت میکنند. تایگر وودز بازیکن گلف اهل آمریکا پردرآمدترین ورزشکار دنیاست و بر اساس گزارش سال ۲۰۰۹ نشریه فوربز مجموع جوایز و دستمزدهایی که وی از فعالیتهای ورزشی خود دریافت کرده از یک میلیارد دلار فراتر رفتهاست. مایکل جردن بازیکن بسکتبال آمریکایی با ۸۰۰ میلیون دلار و میشاییل شوماخر راننده فرمول یک آلمانی با حدود ۷۰۰ میلیون دلار درآمد از ورزش در رتبههای بعدی قرار میگیرند.
ده بازیکن برتر تنیس دنیا به طور میانگین سالانه ۳ میلیون دلار دریافت میکنند و میانگین درآمد بازیکنان لیگ برتر بیسبال آمریکا ۳ میلیون و ۴۴۰ هزار دلار بودهاست. در فصل ۱۱-۲۰۱۰ میانگین دستمزد بازیکنان لیگ برتر فوتبال انگلستان ۷ میلیون پوند، بازیکنان سری آ فوتبال ایتالیا ۵ میلیون یورو و بازیکنان بوندسلیگا ۳.۳ میلیون یورو بودهاست.
فیزیولوژی ورزشی به ۴ بخش فراگیر تقسیم میشود: آمادگی جسمانی، فیزیولوژی ماهیچهها، فیزیولوژی گردش خون،
فیزیولوژی تنفس
بدن انسان برای اینکه بتواند نقش خود را به طور مؤثر در زندگی ایفا کند باید از آمادگی جسمانی خوبی برخوردار باشد یعنی به طور مداوم انرژی لازم را در اختیار داشته باشد تا بتواند وظایف خود را به نحو احسن انجام دهد. وقتی سخن از آمادگی جسمانی به میان میآید مقصود از آن داشتن چنان قلب، رگهای خونی و ششها و ماهیچههایی است که بتوانند وظایف خود را به خوبی انجام دهند و با شور و نشاط تمام در فعالیتها و تفریحات سالمی شرکت کنند که افراد عادی و غیر فعال از انجام آنها ناتوانند. عوامل متعددی در آمادگی جسمانی مؤثر است اما چهار عامل بیش از عوامل دیگر در این میان ایفای نقش میکنند این عوامل عبارتاند از (نیروی ماهیچه، استقامت ماهیچه، انعطاف ماهیچه و استقامت قلبی ریوی) می باشد.
نیروی ماهیچه
همانطور که میدانید حدود ۴۰ درصد وزن بدن را ماهیچه تشکیل میدهد این ماهیچهها در خود تولید انرژی میکنند که این نیرو، نیروی ماهیچه نامیده میشود که البته قابل اندازهگیری نیز هست. مهمترین عامل شناخته شده در آمادگی جسمانی استعداد و توانایی ماهیچهها در وارد کردن نیرو یا مقاومت در برابر آن است. تمرینات قدرتی از عواملی است که سبب حجیم شدن تارهای ماهیچهای میشود و توانایی فرد را در تولید نیروی بیشتر افزایش میدهد، این افزایش میتواند به دلایل عصبی (فراخوانی تارهای بیشتر و تحریک واحدهای عصبی-ماهیچهای بزرگتر)باشد یا به دلیلی مثل افزایش رها سازی یون کلسیم یا افزایش تماس تارهای اکتین و میوزین. قدرت ماهیچه اهمیت بسیاری در ورزشهای مختلف و البته فعالیتهای روزانه دارد بسیاری از مردان و حتی زنان از ماهیچهها بازو و سرشانه ضعیفی برخوردار هستند که باعث ضعف در فعالیتهای ورزشی و روزانه و ایجاد درد و بیماری در سنین بالا میشود..
استقامت ماهیچه
ماهیچهها در خود انرژی ذخیره میکنند. این عمل به ماهیچهها امکان میدهد که مدت زیادی به فعالیت خود ادامه دهند. این عمل ماهیچهها را استقامت ماهیچهای گویند. استقامت ماهیچهای عبارت است از ظرفیت یک ماهیچه یا گروهی از ماهیچهها برای انقباض مداوم. معمولاً استقامت ماهیچه را با قدرت ماهیچهای اشتباه میگیرند ولی باید توجه کرد که معمولاً استقامت ماهیچهای عبارت است از توانایی در کاربرد قدرت و نگهداری این توانایی برای مدت نسبتاً طولانی. برای مثال در فعالیتهایی چون: برف پارو کردن، چمن زدن، نظافت و یا حرکات ورزشی چون دراز و نشست، بالا کشیدن بدن در حالت بارفیکس و... استقامت ماهیچهای نقش اساسی دارد که میشود با تمرینات منظم ورزشی آن را افزایش داد.
انعطاف ماهیچه
توانایی در کاربرد ماهیچهها در وسیعترین دامنه حرکت آنها به دور مفصلها را انعطاف پذیری گویند. این عامل در آمادگی جسمانی از اهمیت ویژهای برخوردار است. با تمرینات ورزشی میزان توانایی مفاصل بدن در خم شدن و چرخیدن بیشتر میشود و در نتیجه کارایی ماهیچهها بهبود مییابد اگر مفاصل از انعطاف کمی برخوردار باشند محدودیت حرکتی برای بدن ایجاد میشود. انعطاف پذیری در فعالیتهای روزانه چون باغبانی، خانه داری، فعالیتهای ورزشی که احتیاج به نرمی و انعطاف پذیری دارند مؤثر است. که البته این نقش در فعالیتهای ورزشی چون ژیمناستیک، دو و میدانی و... پر رنگ تر میشود.
استقامت قلبی و ریوی
بسیاری از دانشمندان و صاحب نظران ورزشی عقیده دارند که عامل استقامت قلبی ریوی در آمادگی جسمانی بیش از عوامل دیگر اهمیت دارد و بعضی دیگر دقیقاً بر عکس این نظریه مهر تأیید زدند. اما تجربه نشان دادهاست که استقامت قلبی ریوی از عوامل اساسی آمادگی جسمانی است و با تمرینات استقامتی شدید و سنگین میتوان آن را ارتقاء بخشید.
فیزیولوژی ماهیچه
ماهیچهها دستگاهی هستند که مواد غذایی را از صورت شیمیایی به صورت انرژی مکانیکی یا کار تبدیل میکنند. میدانیم که حرکات بدن از انقباض ماهیچهها حاصل
در بخش ماهیچهها مخطط ۲ مطلب را بررسی میکنیم: ۱- انقباض ماهیچه، ۲- منابع انرژی ماهیچه.
انقباض ماهیچه: اگر طول ماهیچه به هنگام انقباض تغییر نکند این انقباض را (هم طول) میگویند. در این نوع انقباض جسم مقاوم جابه جا نمیشود تمام انرژی حاصل از انقباض به حرارت تبدیل میشود. ولی اگر انقباض ماهیچه به کوتاه شدن آن منجر شود آن انقباض را (هم تنش) میگویند که باعث میشود جسمی که در برابر ماهیچه قرار میگیرد جابه جا شود. سرعت انقباض ماهیچه با مقدار وزنهای که در مقابل آن قرار میگیرد رابطه عکس دارد. اگر هیچ نیرویی در برابر ماهیچه قرار نگیرد ماهیچه سریعاً منقبض میشود ولی اگر به تدریج نیروی مخالف افزایش مییابد از سرعت انقباض کاسته میشود. تا اینکه اگر میزان نیروی مخالف برابر با نیروی ماهیچه شود سرعت کوتاه شدن یا انقباض به صفر خواهد رسید.
منابع تامین انرژی
ماهیچه برای آنکه به حالت انقباض درآید احتیاج به انرژی دارد. منبع اصلی انرژی ماهیچه آدنوزین تری فسفات است که به مقدار کمی در ماهیچه وجود دارد ولی به مقدار زیادی انرژی آزاد میکند. کراتین فسفات منبع انرژی دیگری است که در سلولهای ماهیچهای ذخیره میشود. اگر مقدار آدنوزین تری فسفات در سلول بیش از اندازه لازم باشد انرژی اضافی صرف تولیدکراتین فسفات میشود و در نتیجه مقدار بیشتری از انرژی ذخیره خواهد شد. به مجرد ذخیره آدنوزین تری فسفات در ماهیچه کراتین فسفات موجود به سرعت و سهولت به آدنوزین تری فسفات تبدیل میشود و در نتیجه کراتین فسفات باعث ثابت ماندن مقدار آدنوزین تری فسفات ماهیچه میشود. انرژی حاصل از کراتین فسفات و آدنوزین تری فسفات برای مدت کوتاهی انرژی لازم را تأمین میکنند پس در فعالیتهای شدید بدنی که بیش از چند دقیقه طول میکشد باید منبع دیگری از انرژی وجود داشته باشد. این انرژی از تجزیه گلیگوژن حاصل میشود و چون این واکنش در مجاورت اکسیژن قرار میگیرد آن را هوازی یا (با اکسیژن) میگویند. اگر اکسیژن به اندازه کافی برای این واکنشهای شیمیایی وجود نداشته باشد در ماهیچه اسیدلاکتیک تولید میشود. قسمت اعظم این اسیدلاکتیک مجدداً به گلوکز و گلیگوژن تبدیل میشود و مقداری از آن در ماهیچه بر جای میماند. در ورزشهای سخت و طولانی و مخصوصاً افرادی که از آمادگی جسمانی کمی برخوردارند خستگی ماهیچهها بعد از ورزش مربوط به اسیدلاکتیک باقیمانده در ماهیچهاست، میزان خستگی با مقدار اسیدلاکتیک موجود در ماهیچه رابطه مستقیم دارد.
تولید انرژی در بدن به ۳ طریق انجام میگیرد که ۲ طریق آنها برای تولیدآدنوزین تری فسفات نیاز به اکسیژن ندارند (بی هوازی) و در سومین طریقه وجود اکسیژن کاملاً ضروری است که به آن (هوازی) گویند:
سیستم تامین انرژی فسفاژن ATP-Pc
در ورزشهایی چون: پرتاب نیزه، پرتاب دیسک، دو ۱۰۰ متر و شیرجه یا فعالیتهایی که زمان اجرای آن بسیار کم است (حدود ۱۰ ثانیه) و با حداکثر شدت انجام میشوند انرژی مورد نیاز را از این سیستم تأمین میکنند. آدنوزین تری فسفات وکراتین فسفات موجود در ماهیچه به صورت ذخیره وجود دارند و به هنگام فعالیت انرژی مورد لزوم را تهیه میکنند. در این سیستم برای تأمین انرژی احتیاجی به حضور اکسیژن نیست (بی هوازی)
سیستم تامین انرژی بی هوازی(اسیدلاکتیک)
در ورزشهایی که زمان اجرای آنها بین ۱ تا ۳ دقیقه طول میکشد انرژی مورد نیازشان را از این طریق تأمین میکنند مثل دوهای ۴۰۰ و۸۰۰ متر وکشتی. هنگام اجرای این فعالیتها اکسیژن به قدر کافی در ماهیچه موجود نیست از اینرو گلوکز موجود در ماهیچه به اسیدلاکتیک و آدنوزین تری فسفات تبدیل میشود. در حقیقت در این سیستم گلوکز عامل اصلی تأمین کننده انرژی ماهیچهاست.
سیستم تامین انرژی هوازی
هر موجود زندهای برای ادامه زندگی و فعالیت احتیاج به اکسیژن دارد. بعد از چند دقیقه که اکسیژن به بدن نرسد، نه آدنوزین تری فسفات در بدن ساخته میشود و نه انرژی وجود دارد و در نتیجه زندگی پایان مییابد. در ورزشهایی که بیش از ۳ دقیقه طول میکشد ماهیچهها انرژی مورد نیاز را از تجزیه مواد غذایی در مقابل اکسیژن بدست میآورند. در دوهای ماراتن، کوهنوردی و... آدنوزین تری فسفات مورد نیاز ماهیچهها از این طریق تأمین میگردد. پروتئینها، گلیگوژن و چربیها از جمله مواد غذایی هستند که در این سیستم مورد استفاده قرار میگیرد و بیشترین مقدار تولید آدنوزین تری فسفات را نیز دارد.
برگشت به حالت اولیه و وام اکسیژن
همانطور که گفته شد برای اینکه بدن از حالت استراحت به حالت فعالیت درآید واکنشهای متعددی در ماهیچه صورت میگیرد تا انرژی لازم کسب شود. همچنین برگشت بدن از حالت فعالیت به حالت استراحت نیز بسیار مهم است که آن را برگشت به حالت اولیه یا تجدید قوا (Recovery) گویند. ذخیره اکسیژن بدن هنگام فعالیتهای شدید به مصرف سوخت و ساز بدن میرسد؛ در نتیجه هنگام استراحت مقدار اکسیژنی که از ذخیره بدن گرفته شدهاست باید دوباره به بدن باز گردد و اسیدلاکتیک جمع شده در ماهیچهها نیز باید از سلولهای ماهیچهای خارج شودکه البته هر دو نیز هوازی هستند. انرژی از دست رفته بدن را وام اکسیژن (Oxygen Debt) گویند. مقدار وام اکسیژن برابر است با مقدار اکسیژن مورد نیاز در هنگام فعالیت؛ اگر نوع فعالیت شخص ملایم، طولانی و یکنواخت باشد بدن میتواند انرژی مورد نیاز را از هوا بگیرد و وام اکسیژن به وجود نمیآید والی اگر فعالیت شخص شدید باشد به طوری که او مجبور باشد با کمبود انرژی به فعالیت خود ادامه دهد مبتلا به وام اکسیژن میشود. مدت زمانی که طول میکشد تا بدن به حالت اول برگردد بستگی به مدت، شدت و آمادگی جسمانی فرد دارد؛ بعد از فعالیتها در ۲ یا ۳ دقیقه اول مصرف اکسیژن به شدت پایین میآید اما از این شدت به تدریج کاسته میشود تا به حالت یکنواخت برسد. اگر شخص بعد از فعالیت ورزشی خود، به جای استراحت، کار سادهای مثل راه رفتن یا دویدن آرام (سرد کردن) را انجام دهد اسیدلاکتیک موجود در بدن زودتر از بین میرود (در این مورد در فصل علم تمرین به طور کامل توضیح داده شدهاست)
فیزیولوژی دستگاه گردش خون
دستگاه گردش خون از رگها و قلب تشکیل شده که خون تیره و روشن در آنها جریان دارد. قلب به صورت تلمبهای قوی خون روشن را از راه سرخرگ آئورت و سرخرگ ششی به بدن میفرستد و از طرفی سیاهرگهای اجوف فوقانی و تحتانی خون تیره را از بدن به قلب بر میگردانند. به استثنای سیاهرگ ششی که خون روشن و تیره را از ششها به قلب بر میگرداند. یاختههای بدن پیوسته در حال فعالیت اند و برای ادامه حیات و فعالیت خود موادی را میسوزانند و مواد دیگری را دفع میکنند دستگاه گردش خون عهده دار رساندن مواد سوختنی به سلولها و خارج کردن مواد زائد است. قلب از چهار حفره تشکیل شدهاست. دو حفره در طرف راست و دو حفره در طرف چپ. دو حفره بالایی را دهلیز و دو حفره پایینی را بطن میگویند. بطن باعث به حرکت درآمدن خون در بدن میشود و اگر بطن از انقباض بیفتد خون از گردش خواهد ایستاد. شکل قلب شبیه مخروطی است که قاعده آن در بالا و نوک آن در پایین در انتهای بطنها است. در موقع ضربان دو دهلیز با هم منقبض میشوند و بعد از مدت نسبتاً کوتاهی دو بطن منقبض میشوند بعد از این انقباض توقف بیشتر و طولانی تری وجود دارد که به منزلة استراحت قلب است. مدت انقباض بطنها در افراد بالغ ۳/۰ ثانیه و مدت انبساط آنها ۵/۰ ثانیه طول میکشد روی هم رفته یک دوره کامل قلبی ۸/۰ ثانیه طول میکشد بنابراین در هر دقیقه تقریباً ۷۰ دورة قلبی صورت میگیرد و این رقم را تعداد ضربان قلب گویند. همانطور که میدانید در حدود 8 درصد وزن بدن را خون تشکیل میدهد یعنی یک شخص معمولی با وزن در حدود۷۰ کیلوگرم دارای ۵ تا ۶ لیتر خون است قسمت اعظم خون را گلبولهای قرمز تشکیل میدهند. کمبود اکسیژن معمولاً موجب افزایش گلبولهای قرمز خون میشود به همین دلیل است که در ارتفاعات زیاد ورزشکاران استقامتی قادر نیستند رکوردهای جهانی از خود به جا بگذارند چون در مکانهای مرتفع فشار نسبی اکسیژن در هوای تنفسی کم است و شخص ورزشکار قادر نیست به راحتی اکسیژن مورد نیاز را در هنگام ورزش از هوا کسب کند لذا این امر در کارایی او اثر نامطلوب میگذارد.
فیزیولوژی دستگاه تنفسی
طبق تعاریف کتابهای فیزیولوژی، تنفس عبارت است از جذب اکسیژن و دفع انیدریدکربنیک به وسیله سلول زنده، خواه این سلول حیوانی باشد، خواه نباتی.
عمل تنفس طی ۲ مرحله متمایز انجام میشود: تنفس خارجی: که عبارت است از حرکت هوا به داخل ریهها، انتقال اکسیژن از ریهها به خون و انتقال انیدریدکربنیک از خون به ریهها. تنفس سلولی یا داخلی: که شامل جذب اکسیژن و تولید انیدریدکربنیک توسط سلولها میشود. انقباض حجاب حاجز یا دیافراگم و پایین آمدن در محوطه شکم باعث بزرگ شدن قفسه سینه از بالا به پایین میشود. همزمان با این عمل ماهیچهها شکم بتدریج شل میشود و با انقباض ماهیچهها بین دندهای، دندهها به بالا کشیده میشود و استخوان جناغ را به جلو میراند این عمل قفسه سینه را از جلو به عقب میبرد و از طرفین بزرگ میکند؛ با بزرگ شدن حجم قفسه سینه فشار موجود در ریهها از فشار جو کاهش مییابد و باعث حرکت هوا به داخل ریهها میشوند این عمل آنقدر ادامه پیدا میکند تا فشار هوا در ریهها با فشار جو برابر گردد. کلیه اعمال بالا را دم گویند. اما عمل بازدم در حالت استراحت نتیجه شل شدن ماهیچهها دمی و بازگشت ریهها به حالت قبل صورت میگیرد با بالا رفتن ماهیچه دیافراگم و بازگشت حجم قفسه سینه به حالت استراحت، فشار هوا در ریهها از جو بیشتر میشود و آن قدر هوا از ریهها خارج میشود تا فشار ریهها دوباره با فشار جو برابر گردد،عمل بازدم در حالت ورزش کاملاً تغییر کرده واز یک حرکت پاسیو(غیر فعال) به یک حرکت اکتیو(فعال)تبدیل می شود.
حجم جاری و تهویه ریوی
حجم هوایی که با هر بار حرکت به داخل ریهها جریان مییابد را حجم جاری مینامند و مقدار آن بین ۴۰۰ تا ۵۰۰ میلی لیتر است و تهویه ریوی عبارت است از حجم جاری ضرب در تعداد حرکات تنفسی در دقیقه که معمولاً بین ۱۰ تا ۲۰ بار در حالت استراحت است. در هنگام ورزش تعداد حرکات تنفسی افزایش پیدا میکند و عمیق تر میشود تا جایی که در فعالیتهای شدید ورزشی ماهیچهها دمی و بازدمی فعال میشوند و تهویه ریوی تا حدود ۱۰۰ لیتر در دقیقه افزایش مییابد. حداکثر تهویه ریوی ممکن است به ۱۵۰ لیتر در دقیقه هم برسد ولی افزایش تهویه ریوی اگر از ۱۰۰ لیتر در دقیقه بیشتر شود به افزایش جذب اکسیژن کمکی نمیکند زیرا به نظر میرسد که انتقال اکسیژن بیش از این مقدار به بافتها، توسط ماهیچهها قلب و ماهیچهها تنفس محدود میشود.
ورزش حرفهای
ورزش حرفهای به ورزشی گفته میشود که در آن ورزشکاران برای فعالیت خود دستمزد دریافت میکنند. ورزش حرفهای در نقطه مقابل ورزش آماتور قرار میگیرد که در آن ورزشکاران فقط برای علاقه شخصی به ورزش میپردازند.
اغلب ورزشهایی که به صورت حرفهای دنبال میشوند، ورزشکاران آماتوری نیز دارند که تعداد آنها بسیار بیشتر از همتایان حرفهای خود است. طرفداران ورزش آماتور معمولاً ورزش حرفهای را در تضاد با اصول اخلاقی ورزش میدانند و معتقدند رقابتهای ورزشی نباید وسیله امرار معاش باشد. این گروه در برخی رشتههای ورزشی تا مدتها توانستند در مقابل جاذبههای مالی و تبلیغاتی ورزش حرفهای مقاومت کنند. برای مثال اتحاد راگبی برای سالها یک ورزش نیمهوقت مخصوص آماتورها باقیمانده بود.
ورزشکارانی که در سطح اول ورزش حرفهای فعالیت میکنند درآمدهای بسیار بالایی را دریافت میکنند. تایگر وودز بازیکن گلف اهل آمریکا پردرآمدترین ورزشکار دنیاست و بر اساس گزارش سال ۲۰۰۹ نشریه فوربز مجموع جوایز و دستمزدهایی که وی از فعالیتهای ورزشی خود دریافت کرده از یک میلیارد دلار فراتر رفتهاست. مایکل جردن بازیکن بسکتبال آمریکایی با ۸۰۰ میلیون دلار و میشاییل شوماخر راننده فرمول یک آلمانی با حدود ۷۰۰ میلیون دلار درآمد از ورزش در رتبههای بعدی قرار میگیرند.
ده بازیکن برتر تنیس دنیا به طور میانگین سالانه ۳ میلیون دلار دریافت میکنند و میانگین درآمد بازیکنان لیگ برتر بیسبال آمریکا ۳ میلیون و ۴۴۰ هزار دلار بودهاست. در فصل ۱۱-۲۰۱۰ میانگین دستمزد بازیکنان لیگ برتر فوتبال انگلستان ۷ میلیون پوند، بازیکنان سری آ فوتبال ایتالیا ۵ میلیون یورو و بازیکنان بوندسلیگا ۳.۳ میلیون یورو بودهاست.
ساعت : 11:45 pm | نویسنده : admin
|
کلوپ ورزشی |
مطلب قبلی